|
|
|
۲-۱-۳-۳-۳- تابآوری تلقیحی[۴۲]
این قسمت کمی پیچیده است، تابآوری تلقیحی متخصصان را گیج و انتظار آن ها را آشفته و مغشوش میسازد. این مقوله حتی آسیبپذیری و مکانیسمهای حفاظتی را منبع و منشأ تابآوری میداند و به عنوان یک مفهوم، ظرفیت تغییر مصیبت و بدبختی را به موقعیت و یا حداقل توان پیشگیری از اثرات بدتر مصیبت و بلا را فراهم میکند. در این نوع تابآوری، تقریباً به طور ناخودآگاه، بلا و مصیبت به نتایج و پیامدهای بهینه تبدیل میشود بههر حال چنین تلقی به ندرت در زندگی افراد موردنظر ما به چشم میخورد. اثر تلقیحی میتواند با توجه به تجارب فرد ادامه یابد. البته مادامیکه این تجربیات سخت و طاقتفرسا نباشد.


۲-۱-۳-۴- ویژگیهای افراد تاب آور
عده زیادی از مردم در طول زندگی با یک یا چند واقعه آسیبزا روبرو میشوند. آن ها باید شرایط استرسزا را تحمل کنند تا بتوانند در طول زندگی ایستادگی نشان دهند. در چندین سال گذشته شاهد افزایش اطلاعات جدید در مورد مکانیسمهای روانشناختی و عصبشناختی که در ارتقاء تابآوری درگیرند هستیم.
افراد تاب آور افرادی هستند که علیرغم مواجهه با استرسهای مزمن و تنیدگیها، از آثار نامطلوب آن میکاهند و سلامت روانی خود را حفظ میکنند. افراد تاب آور کسانی هستند که دارای خود کارآمدی بالا، کنترل درونی، حفظ نیرومندی، خوشبینی، اعتمادبهنفس، پشتکار، مهارت حل مسئله و انعطافپذیری میباشند (,۲۰۰۵ Agaibi & Wilson). همچنین افراد تاب آور قادرند در مواجهه با ناملایمات و تغییرات زندگی موفق شوند. این افراد قادر به اداره کردن و ساختن محیط برای غلبه بر فشارهای زندگی و برآورده ساختن ضروریات آن هستند. افراد تاب آور قادر به سازگاری سریع و شناخت وضعیت، فهم روشن آنچه اتفاق مهمی افتد، برقراری ارتباط آزادانه، عمل انعطافپذیر و خود را در مسیر مثبت دیدن، هستند. در مقایسه با افرادی که از تابآوری پایینی برخوردارند آن ها میتوانند ناامیدیها و موانع را تحمل و خشم خود را کنترل کنند و در صورت لزوم از دیگران کمک بخواهند (خزائلی، ۱۳۸۹).

اکثر محققان معتقدند که افراد تاب آور در عوامل مشابهی مشترکاند. برخی از این عوامل مشترک عبارتاند از: هوش بالاتر، تازهجویی پایینتر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوء مصرف مواد و بزهکاری، خودمختاری بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت و روابط خوب با همسالان برخوردارند (۲۰۰۲ Issacson,).
بهطورکلی ویژگیهای افراد تاب آور را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
۱- شایستگی اجتماعی: پاسخگو بودن، انعطافپذیری، همدلی، دلسوزی، مهارتهای اجتماعی، شوخی.
۲- مهارتهای حل مسئله: وجدان منتقد و خلاق، برنامهریزی، تخیل، سرشار از منابع، ابتکار.
۳- آیندهجویی: علایق خاص، جهتگیری هدفمندانه، معنویت، ایمان، انتظارات سالم، آرمانهای تحصیلی، پشتکار، امیدواری و خوشبینی آینده سازی، معنا مند ی، انگیزهمندی.
۴- خودگردانی: خودکارآمدی، ارزشمندی، کنترل بر محیط، خود انضباطی، توانایی مستقل شدن، پایداری (مهناز، ۱۳۸۶؛ به نقل از حسن زاده پشنگ، ۱۳۹۰).
۲-۱-۳-۵- اصول تابآوری
Siebert (2005؛ به نقل از پور نواب، ۱۳۹۰) اصول تابآوری را به شرح زیر اعلام میدارد:
۱- زمانی که با مشکلات و تغییرات پریشان کننده برخورد میکنید هرگز به حالت اول بازنمیگردید یا ممکن است ضعیفتر شوید یا قویتر.
۲- در حالی که با تغییرات تهدیدکننده دستبهگریبان هستید، ذهن و عادات شما یا موانعی میسازند و یا برای رسیدن به آیندهای بهتر پل میزنند.
۳- مقصر شمردن دیگران برای موارد نامساعد باعث میشود که فرد یک قربانی غیر تاب آور باشد که دارای رفتارهای تاب آورانه ضعیفی است.
۴- واکنشهای تاب آورانه هر کس منحصربهفرد است که از طریق یادگیری و کسب تجربه از زندگی خود به دستآمده است.
۵- خودآگاهی تابآوری را افزایش میدهد.
۲-۱-۳-۶- مراحل حصول تابآوری
برای پیشگیری از وقوع پیامدهای نامطلوب در کودکان و نوجوانان، ضروری است که به الگوهای خانوادگی توجه شود تا ملاحظات مفید مشخص گردند. والدین، معلمان و مشاوران میتوانند عناصر تابآوری و مهارتهای مقابلهای را در افراد جوان بهتدریج القاء نمایند و از وقوع افت تحصیلی پیشگیری کنند (خدا جوادی، ۱۳۸۷). به منظور حصول به تابآوری ذاتی دانش آموزان، دستگاههای مدرسه باید تغییری را در نحوه برنامهریزیشان ایجاد نماید (,۱۹۹۳ Benard).
بررسی شرایط جهت توانمندسازی دانش آموزان مرحله بعدی برنامهریزی برای تابآوری است Benard (1993) اظهار میدارد که شرایط جهت توانمندسازی دانش آموزان هر زمان که فاکتورهای محافظتی دلسوزی و حمایت، انتظارات بالا و فرصتهایی برای همکاری حضورداشته باشند، موجودیت پیدا میکنند. به عبارت دیگر، مدارس بایستی راهبردهایی را برای پرورش تابآوری دانش آموزان فراهم سازند، احترام و انتظارات بالایی را برای دانش آموزان در نظرگیرند و حتیالامکان به مشارکت آن ها پاسخ مثبت دهند.
مرحله بعدی حصول تابآوری طراحی راهبردهاست. مدارس میتوانند ابزار برآورد سازی نیازها را فراهم سازند و به اعضاء گروه اجازه بارش مغزی را جهت ایجاد کلیه راهبردهای ممکن برای مواجهه با نیازهای دانش آموزان شان را بر پایه تمرکز روی روابط و فرصتهای موجود برای همکاری، دهند (,۱۹۹۳ Benard). مرحله چهارم حصول تابآوری وضع پیامدهای شخصی و اجتماعی است. پیامدهای رشدی مثبت تغییری را در جوانان بروز میدهد. علاوه بر آن، اثرات اجتماعی میتوانند تغییر موفقیتآمیزی در جوانان ایجاد کنند.شکل ۱-۲ چارچوبی را برای حصول به فرایند تاب آوری در مدارس به تصویر می کشد.
اثرات اجتماعی
پیامدهای رشدی مثبت
استراتژی ها
شرایط توانمند سازی
اعتقاد یا باور
شکل ۱-۲ : چارچوب حصول تاب آوری
۲-۱-۳-۷- راهبردهای تقویت و پرورش تابآوری
چیزهای خیلی سادهای وجود دارد که هر متخصصی میتواند برای تقویت تابآوری به کار ببرد. یکی این است که به بچه ها و بالغین کمک کنیم که نقاط قوت شخصی خود را بشناسند. مراحل تقویت تابآوری یک فرایند دومرحلهای است که عبارتاند از:
۱– شناخت مشکل: بررسی حقیقت تجارب خانوادگی با جزئیات آن، هم مسائل منفی و هم مثبت که این معمولاً طی زمان رخ میدهد.
۲– دوباره شکل دادن تجارب: فرایندی که از طریق آن شخص به تجارب، از میان یکذره بین مثبت نگر نگاه میکند. از طریق دیدن یک موقعیت به صورت مثبت این فرزند میتواند شروع به شناخت مهارتهای مقابلهای و نقاط قوتش کند که برای ایجاد منافعش مورداستفاده قرار گیرند.
روش دیگری که متخصص از طریق آن میتواند کمک کند، تشویق به ایجاد فاکتورهای محافظ است. فاکتورهای محافظ ضربهگیرهایی هستند که به افراد جوان برای اجتناب از خطرهایی مثل سوء مصرف مواد و بزهکاری کمک میکند و تابآوری را افزایش میدهند. مواردی از فاکتورهای محافظ عبارتاند از:
R= بهره بدهی
P= قیمت فروش
t= نرخ مالیات
Kd= هزینه بدهی
محاسبه دقیق هزینه تأمین مالی از محل بدهیهای بلند مدت صرف نظر از جزئی بودن درصد آن در ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نیز سوبسیدی بودن نرخ آن ها دشوار و تا حدی نیز غیر ممکن میباشد، چرا که مهمترین ویژگی این ابزار تأمین مالی مشمول شدن هزینه آن به عنوان هزینههـای قابل قبول مالیاتی و به عبارت دیگر صرفهجویی مالیاتی آن میباشد. در ایران بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم درآمد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از مالیات معاف بوده و در واقع کل مالیات متعلقه به شرکت و سهامدار، توسط سـهــامدار و متناسب با میزان و درصد ســهم هریک از سهامداران به کل سهام شرکت پرداخت میگردد. بنابرین تعیین و استفـاده از یک نرخ مشخـص مالیاتی در محاسبه هزینه تأمین مالی بدهـیها امکان پذیر نمی باشد.


۲-۳-۳-۷- هزینه سهام ممتاز
هزینـه سهام ممتاز حـداقل نرخ بازدهی است که جهت جبـران نرخ بازده مورد انتـظار سهـامداران ممتاز میبایستی توسط شرکت تحصیل گردد، فرمول محاسبه هزینه سهام ممتاز بشرح زیر میباشد:
( رابطه ۵-۳-۲ ) هزینه سهام ممتاز
Kp = D/ pn
Kp = هزینه سهام ممتاز
D = سود سالانه سهام ممتاز
pn = خالص وجوه دریافتی از فروش سهام ممتاز (پس از کسر هزینه فروش)
از آنجائی که سود سهام ممتاز از محل سود پس از کسر مالیاتی شرکت پرداخت میگردد، لذا به عنوان هزینه قابل مالیاتی نبوده و صرفهجویی مالیاتی برای شرکت به همراه ندارد. تاکنون سهام ممتاز به عنوان یک ابزار تأمین مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده نشده است.
۲-۳-۳-۸- هزینه سهام عادی
هزینه تأمین مالی از محل سهام عادی حداقل نرخ بازدهی است که بایستی شرکت برای سهامداران خود فراهم نماید تا ارزش بازار سهام خود را حفظ نموده و سهامدارانش را نیز راضی نگاه دارد.
در کنار تأمین مالی بواسطه منابع مالی همچون بدهی و سهام ممتاز، سهامداران عادی به دو طریق می توانند سرمایه مورد نیاز شرکت را فراهم نمایند. یکی فروش سهام عادی که معرف تأمین مالی خارجی است و دیگری انباشته نمودن تمام یا قسمتی از سود قابل تقسیم به منظور تأمین مالی سرمایه گذاریهای آتی که تأمین مالی داخلی نام دارد.
در ادبیات مالی برای محاسبه هزینه تأمین مالی از محل سهام عادی، چهار نظریه و مدل به شرح زیر مطرح شده است:
-
- نظریه مدل بدون رشد[۸۹]
-
- نظریه مدل رشد گوردون[۹۰]
-
- نظریه مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایهای[۹۱]
- نظریه مدل صرف ریسک[۹۲]
قبل از تشریح مدلهای فوق ذکر یک نکته ضروری به نظر میرسد و آن اینکه اصولاً استفاده از هر مدلی در تحقیقات مالی در صورتی معتبر است که صحت مفروضات آن مدل نیز در تحقیق مورد نظر لحاظ شده باشد. به عبارت دیگر اگر مفروضات مدلی، با شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه مورد تحقیق مطابقت نداشته باشد، مسلماًً نمی توان از آن مدل در برآورد متغیرها و از نتایج حاصل از به کارگیری آن مدل جهت تشریح و توجیه شرایط و واقعیتهای موجود در جامعه تحقیق استفاده نمود. بنابرین در ادامه بحث، ضمن مطرح نمودن ادبیات مالی مربوط به هر یک از مدلها، تا حد امکان مفروضات مدلهای مذکور را با شرایط موجود در بازار سرمایه و شرکتهای ایرانی مقایسه خواهیم نمود.
۲-۴- گفتار سوم:پیشینه تحقیق
۲-۴-۱- تحقیقات انجام شده در ایران
سینگ و حمید[۹۳] (۱۹۹۲) و سینگ (۱۹۹۵) روش های تامین مالی پنجاه کشور توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه را بررسی کردند .نتایج اصلی این مطالعه به صورت زیر است.
-
- شرکتهای واقع در کشورهای در حال توسعه ، بیشتر از منابع خارجی برای تامین مالی استفاده میکنند.
- شرکتهای واقع در کشورهای در حال توسعه، برای افزایش خالص دارایی های خود بیشتر به انتشار سهام جدید روی میآورند.
مجتهدزاده، علوی طبری و خدابخشی (۱۳۸۸) رابطه تأمین مالی و عملکرد عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که نه تنها تأمین مالی اثری بر عملکرد عملیاتی قبل و بعد از آن ندارد بلکه نوع و حجم تأمین مالی نیز بر اکثر سنجه های عملکرد عملیاتی تأثیر چندانی ندارد.
حسن قالیباف اصل و سلما ایزدی (۱۳۸۸)، در مقاله ای، رابطه عواملی مانند اندازه، سودآوری، دارایی های قابل وثیقه، ریسک تجاری و نقدینگی با میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت ها، به منظور آزمون یک تئوری نوین ساختار سرمایه، مانند تئوری توازی ایستا در شرکت های ایرانی، بررسی نموده اند. نتایج حاصل نشان میدهد که در طول قلمرو زمانی تحقیق، عوامل اندازه، سودآوری و نقدینگی جزء عواملی هستند که ارتباط معکوس و معنی دار با ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارند .به طور خلاصه، نتایج حاصل از این تحقیق، تئوری توازی ایستا در بورس اوراق بهادار تهران را تأیید نمی کند.
- حساس یگانه، مردای و اسکندر (۱۳۸۷) طی مطالعه ای بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران در فاصله زمانی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳، رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت را مورد آزمون قرار دادند. یافته های تحقیق مبین ارتباط مثبت بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت میباشد. ایشان نتایج تحقیق را این گونه تفسیر نمودند که سرمایه گذاران نهادی با توجه به انگیزه های که برای بهبود عملکرد شرکت های سرمایه پذیر دارند نظارتی مؤثر بر آن ها اعمال نموده و مدیران این شرکت ها را با اتخاذ تصمیمات بهینه و در نتیجه بهبود عملکرد شرت ترغیب میکنند.
نمازی، رحمان سرشت و مظلومی «رابطه عملکرد مدیریتی سرمایه گذاران شرکتی با سهم مالکیت این مؤسسات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» را مورد مطالعه قرار دادند. آنان در این پژوهش نقش سرمایه گذاران شرکتی را مورد بررسی قرار دادند و این سؤال را مطرح کردند که آیا ساختار مالکیت سازمانها توان توجیه عملکرد های متفاوت در آن ها را دارد؟ یافته های تحقیق نشان داد که گروههای مختلف مالک و حقیقی و حقوقی به یک میزان از قدرت و هم سویی در اثر گذاری بر عملکرد شرکت برخوردار نیستند و در مجموع تفاوت در ساختار مالکیت شرکت ها توانسته است بخشی از نوسانات در عملکرد شرکتها را توضیح دهد.
نمازی و کرمانی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ مورد بررسی قرار دارند. نتایج پژوهش با بهره گرفتن از داده های ترکیبی حاصل از این بود که رابطه معنی دار و منفی بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت و رابطه معنی دار و مثبت بین مالکیت شرکتی و عملکرد شرکت وجود دارد. همچنین مالکیت مدیریتی به صورت معنی دار و منفی بر عملکرد تأثیر میگذارد.
۲-۴-۲- تحقیقات انجام شده در سایر کشورها
- – Sinclair op.cit, p. 98. Vierdag 1995, Het Nederlandse verdragenrecht, Studiepocket staats- en bestuursrecht 27, Zwolle 1995, p. 33. ↑
-
- – P. Delebecque, 2003 ‘The Uncitral Draft Instrument on the Carriage of Goods by Sea’, CMI yearbook 2003,, p. 228. ↑
-
- – UNILC, ‘Fragmentation of International Law: difficulties arising from the Diversification and Expansion of International Law’, Report of the Study Group of the International Law Commission, 58th session 2006, A/CN.4/L.682, p. 117. ↑
-
- – Legal consequences of the entry into force of COTIF 1999 if not all States have ratified the Vilnius Protocol in due time’, ۷th General Assembly of the OTIF on 24 November 2005, AG 7/9 – Annex 2, p. 2. ↑
-
- – Diamond 1980, p. C6-7. ↑
-
- – Cheng 2001, p. 169-170. ↑
-
- – Article 1(1) CMR and COTIF-CIM. According to Cheng conflicts in uniform carriage law primarily arisebecause the carriage systems apply irrespective of the nationality of the carrier, the consignor and the consignee. B. Cheng, 2004 ‘A new era in the law of international carriage by air: from Warsaw (1929) toMontreal (1999)’, ICLQ ۲۰۰۴,, p. 858. ↑
-
- – Article 1(1) CMR and COTIF-CIM. According to Cheng conflicts in uniform carriage law primarily arisebecause the carriage systems apply irrespective of the nationality of the carrier, the consignor and the consignee. Cheng 2004, p. 858. ↑
-
- – Koning, op.cit, p. 75-77. See also Chapter 5, Section 5.1.1. ↑
-
- – Section 9.1.3 of this Chapter on the conflicts enabled by Article 1 COTIF-CIM. ↑
-
- – by Article 18 WC or MC. ↑
-
- – B. Cheng, 2004, ‘A new era in the law of international carriage by air: from Warsaw (1929) to Montreal (1999)’, ICLQ ۲۰۰۴,, p. 857-858. ↑
-
- – Cheng 2004, p. 857-858. ↑
-
- – Visby Protocol (VP) of 1968) ↑
-
- – Ibid. ↑
-
- – The Multimodal Transport Convention of 1980 was drawn up by the UNCTAD and the Hamburg Rules of 1978 were designed by the UNCITRAL. W. Driscoll & P.B. Larsen,1982, ‘The Convention on International Multimodal Transport of Goods’, TLR ۱۹۸۲,, p. 194. ↑
-
- – Article 103 of the UN Charter Expressions, UNESCO, 23 September 2004. ↑
-
- – UNCITRAL A/CN.9/526, p. 68; UNCITRAL A/CN.9/WG.III/WP.78, p. 5-6; UNCITRAL A/CN.9/510, p. 11. ↑
-
- – UNCITRAL A/CN.9/642, p. 52. ↑
-
- – Ibid. ↑
-
- – D.A. Glass, 2006 ‘Meddling in the multimodal muddle?’, LMCLQ ۲۰۰۶,, p. 309. Cf. OLG Düsseldorf 1 July 1993, TranspR 1995, p. 77-80. ↑
-
- – UNCITRAL A/CN.9/621, www.uncitral.org, p. 50. ↑
-
- – UNCITRAL A/CN.9/WG.III/WP.78, p. 4. ↑
-
- – A. Diamond, 2008 ‘The next sea carriage Convention?’, LMCLQ ۲۰۰۸,, p. 142-143. ↑
-
- – C. Hancock, 2008 ‘Multimodal transport and the new UN Convention on the carriage of goods’, JIML ۲۰۰۸,, p. 493. ↑
-
- – Laceys Footwear (Wholesale) Ltd. v Bowler International Freight Ltd. and Another, [1997] 2 Lloyd’s Rep. 369. ↑
-
- – Article 30 VC. ↑
-
- – Article 30 VC. ↑
-
- – Haak ‘Jurisdictieperikelen’ETL 2004.. ECJ (Case 533/08) reference for a preliminary ruling from the Hoge Raad der Nederlanden (Netherlands), lodged on 3 December 2008 (TNT Express Nederland BV v AXA Versicherung AG). ↑
-
- – mming TranspR 2007, p. 289. ↑
-
- – Van Beelen 1996, p. 49.Streng 2005, p. 156. Van der Velde 2009, p. 14.Wagner 2009, p. 106. ↑
-
- – Wagner 2009, p. 108. For more details on Wagner’s views see also Chapter 3, Section 3.3.2 on Article 25 RomeI Regulation. ↑
-
- – However, this is something which, given the signature of the Rotterdam Rules in September 2009, is somethingthat may occur in the near future. ↑
-
- – Which it did concerning the Montreal Convention by means of Regulation (EC) No 889/2002. ↑
-
- – O. Hartenstein, 2008 ‘Rom I-Entwurf und Rom II-Verordnung: Zur Bedeutung zukünftiger Änderungen im Internationalen Privatrecht für das Seerecht’, TranspR ۲۰۰۸, p. 143-161or R. Wagner, 2009 ‘Normenkonflikte zwischen den EG-Verordnungen und transportrechtlichen Rechtsinstrumenten’, TranspR ۲۰۰۹, p. 103-109 ↑
-
- – See Article 15 RC. Strikwerda 2004, p. 90. ↑
-
- – Explanatory report COTIF-CIM, www.otif.org, p. 10. ↑
-
- – Koppenol-Laforce (ed.) 1996, p. 141. ↑
-
- – D. Martiny, ‘Bestimmung des Vertragsstatuts’, in: C. Reithmann & D. Martiny (eds.), Internationales Vertragsrecht, Köln: Verlag Dr. Otto Schmidt 2004,, p. 64, No. 55. M.Giuliano & P. Lagarde,1980, Report on the Convention on the law applicable to contractual obligations, [1980] O.J. No. C-282, or www.uninova.sk 1980, R. Plender & M Wilderspin, 2001, The European Contracts Convention, London: Sweet &Maxwell 2001, p. 87. ↑
-
- -. See for instance Rb Rotterdam 18 November 1999, S&S 2000, 39; Rb Rotterdam 14 September 2005, S&S 2006, 26; Rb Haarlem 6 July 1999, S&S 2000, 88. ↑
-
- – Green paper on the conversion of the Rome Convention of 1980 on the law applicable to contractualobligations into a Community instrument and its modernisation, Brussels, 14.1.2003 COM(2002) 654 final, p. 23. The document can be found at www.europa.eu. ↑
-
- – L. Strikwerda, De overeenkomst in het IPR, Deventer: Kluwer 2004, p. 93. ↑
-
- – Shipping and Agencies PVT Ltd v Alcobex Metals Ltd., [2005] 2 Lloyd’s Rep. 336. ↑
-
- – Mumbai ↑
-
- – Avonmouth ↑
-
- – stanfford ↑
-
- – R. P. Streng, 2005 ‘De grenzen van de partij-autonomie in het internationaal contractenrecht’, NTHR ۲۰۰۵, p. 154; A. Briggs, The Conflict of Laws, Oxford: Oxford University Press 2008, p. 165-166. ↑
-
- – R. Plender & M Wilderspin, The European Contracts Convention, London: Sweet &Maxwell 2001, p. 89. ↑
-
- – Article 27(3) EGBGB. ↑
یعنی :
اجزای کلیدی که در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی در این تحقیق مدنظر قرار می گیرند عبارتند از:

١- سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT)
٢- سرمایه (Capital)
٣- تعدیلات حسابداری
۴- هزینه سرمایه
۲-۹ بخش هشتم: پیشینه ی پژوهش سرمایه فکری
در این بخش از تحقیق، سوابق تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور به صورت زیر ارائه میگردد.
۲-۹-۱ تحقیقات انجام شده در خارج کشور
چانگ (۲۰۰۷)
با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری و ضریب ارزش افزوده فکری تعدیل شده، تاثیر سرمایه فکری را بر ارزش بازار (نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری) و سود آوری (بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، قدرت سود آوری ساده و حاشیه سود) در صنعت تکنولوژی اطلاعات تایوان طی سالهای ۲۰۰۵-۲۰۰۱ بررسی نمود. نتایج تحقیق نشان داد بین سرمایه فکری و هر یک از زیرمجموعه های آن با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب ارزش افزوده فکری تعدیل شده بر اهمیت مخارج تحقیق و توسعه و اموال فکری بر افزایش ارزش بازار و سود آوری شرکت تأکید می کرد.
تن[۱۴۴] و همکاران(۲۰۰۷)
نیز در پژوهشی به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و بازده مالی ۱۵۰ شرکت پذیرفته شده در بورس سهام سنگاپور در دوره زمانی (۲۰۰۲-۲۰۰۰) پرداختند. برای این منظور آن ها سه نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، سود هر سهم و بازده سالانه هر سهم را به عنوان شاخصی برای بازده مالی، و سه جزء ضریب ارزش افزوده فکری پالیک (۱۹۹۷)، را به عنوان شاخصی برای سرمایه فکری در نظر گرفتند. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، رگرسیون حداقل مربعات جزئی بود. نتایج مطالعات آن ها این بودکه:

-
- بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت رابطه مثبتی وجود دارد.
-
- بین سرمایه فکری و عملکرد آتی شرکت رابطه مثبتی وجود دارد.
-
- بین نرخ رشد سرمایه فکری و عملکرد آتی شرکت رابطه مثبت وجود دارد.
- نقش سرمایه فکری در عملکرد صنایع مختلف، متفاوت است.
شیو[۱۴۵] (۲۰۰۶)
رابطه ی بین سرمایه فکری (با بهره گرفتن از مدل ضریب ارزش افزوده فکری) و عملکرد مالی ۸۰ شرکت تایوانی را در سال ۲۰۰۳ مورد بررسی قرار داد. یافته های تحقیق نشان داد که ضریب ارزش افزوده فکری با سودآوری و ارزش بازار شرکت همبستگی مثبت، ولی با بهره وری(نسبت گردش دارایی ها) همبستگی منفی دارد.
چن[۱۴۶] و همکاران (۲۰۰۵)
رابطه بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس سهام تایوان در دوره زمانی (۲۰۰۲-۱۹۹۲) را به گونه ای تجربی بررسی کردند. آن ها سرمایه فکری را با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری و اجزای آن مخارج تحقیق و توسعه تقسیم بر ارزش دفتری سهام عادی و هزینه تبلیغات تقسیم بر ارزش دفتری سهام عادی و ارزش بازار و عملکرد مالی را با بهره گرفتن از نسبت های ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، رشد درآمد و بهره وری کارکنان، اندازه گیری نمودند. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش رگرسیون خطی چندگانه بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه
-
- . Intellectual capital (IC) ↑
-
- . Edvinsson ↑
-
- . Malone ↑
-
- . Marr ↑
-
- . Campbell ↑
-
- . Spender ↑
-
- – Structural Capital(SC) ↑
-
- – Human Capital (HC) ↑
-
- – Capital Employed ↑
-
- . Chang ↑
-
- . Galbraith ↑
-
- . Value Added Intellectual Coefficient (VAIC) ↑
-
- . Capital Employed Efficiency (CEE) ↑
-
- . Human Capital Efficiency (HCE) ↑
-
- . Structural Capital Efficiency (SCE) ↑
-
- . Shareholder value added ↑
-
- . John kenneth Galbraith ↑
-
- . Deeastro ↑
-
- ۲٫ stewart ↑
-
- . Itami ↑
-
- . Bontis ↑
-
- . Edvinsson ↑
-
- . Skandia ↑
-
- . Sullivan ↑
-
- . Brooking ↑
-
- . Skaikh ↑
-
- . Marr ↑
-
- . Roos ↑
-
- . Roos ↑
-
- . Dragonetti ↑
-
- . Holistic Value Approach ↑
-
- . Bounfour ↑
-
- . Intellectual Capital Dynamic Value Added ↑
-
- . Nelson ↑
-
- . Hudson ↑
-
- . Argyris ↑
-
- . Schon ↑
-
- . Lee ↑
-
- . Witteloostuijn ↑
-
- . Schultz ↑
-
- . Becker ↑
-
- . Nelson ↑
-
- . Winter ↑
-
- . Nicolini ↑
-
- . Youndt ↑
-
- . Snell ↑
-
- . Onge ↑
-
- . Wright ↑
-
- . Ittner ↑
-
- . Larker ↑
-
- . Banker ↑
-
- . Pulic ↑
-
- . Luu ↑
-
- . Harvey ↑
-
- . Lusch ↑
-
- . Covin ↑
-
- . Stivers ↑
-
- . Jacobsen ↑
-
- . Economic Value Added ↑
-
- . Balanced Score Card ↑
-
- . Human Resource Accounting ↑
-
- . Andriessen ↑
-
- . Direct Intellectual Capital Models ↑
-
- . Market Capitalization Models ↑
-
- . Return on Assets Models ↑
-
- . Score Card Models ↑
-
- . Tobin’s Q ↑
-
- . Human Resource Accounting (HRA) ↑
-
- . Flamholtz ↑
-
- . Intangible balance sheet ↑
-
- . Rylander ↑
-
- . Balance Score Card ↑
-
- . Kaplan ↑
-
- . Norton ↑
-
- . Bose ↑
-
- . Human Capital IQ ↑
-
- . Fitz- Enz ↑
-
- . Johansson ↑
-
- . Grojer ↑
-
- . Technology Broker Model ↑
-
- .Citation-Weighted patents ↑
-
- -Scandia Navigator ↑
-
- – Intangible asset monitor ↑
-
- -Market Value to Book Value ↑
-
- – Calculated Intangible Value (CIV) ↑
-
- -Intellectual Capital Indicator ↑
-
- . Inclusive Value Measurement Model ↑
-
- . Mcpherson ↑
-
- . Accounting for the Future ↑
- وابستگی
در تبیین رفتار انطباقی، روانشناسان بر حساسیت برای نظر دیگران تأکید کردند. آنها متمایل بودند که پیشنهاد کنند مردم برای عقاید دیگران حساسیت دارند و بنابرین، حساسیت را در تبیینهایشان از رفتار انحرافی وارد میکردند. برای مثال یک فرد طلاق گرفته احتمالاً بعد از طلاق بیشتر مرتکب یک تعداد کنش انحرافی می شود (هیرشی، ۱۹۷۴).


- تعهد
فردی که به فعالیتهای زندگی روزمره متعهد باشد، به منظور حفظ موقعیتی که با کوشش برای خود به دست آورده، کجرفتاری نمیکند و خود را به خطر نمیاندازد، در مقابل؛ کسی کجرفتاری میکند، که چیزی ندارد که از دست بدهد (ممتاز، ۱۳۸۱).
- درگیری
به نظر هیرشی، شخصی که درگیر فعالیتهای روزمره است، بندرت فرصت بروز رفتار خرابکارانه پیدا می کند. او حتی نمیتواند در مورد کنش انحرافی فکر کند. بنابرین، فراهم کردن تسهیلات در برنامه ها، بزهکاری را کاهش میدهد (هیرشی، ۱۹۷۴).
- اعتقاد
هیرشی معتقد است که میزان اعتقاد افراد به هنجارهای اجتماعی و رعایت قوانین متفاوت است. فردی که خود را تحت تأثیر اعتقادات معمول در جامعه نبیند، هیچ وظیفۀ اخلاقی برای همنوایی و رعایت قوانین در نظر نمیگیرد (ممتاز، ۱۳۸۱). بنابرین، بر اساس دیدگاه هیرشی، بزهکاری جوانان که خرابکاری شاخهای از آن است، معلول کاهش و یا فقدان نظارت و کنترل اجتماعی است.
۲-۱-۵٫ نظریۀ بکر و لمرت (برچسب زنی)
این نظریه به وسیله هوارد بکر[۴۷] و ادوین لمرت[۴۸] توسعه یافت. نظریۀ برچسبزنی با این پیش فرض آغاز شد که واکنشهای رسمی و غیررسمی نسبت به مجرمین و بزهکاران می تواند نگرشها و رفتار آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
طبق این نظریه و به عقیدۀ بکر، برگزیدگان قدرت و واضعان قانون منابع اصلی برچسبها را فراهم میسازند. برچسبها مقولات انحراف را بازتولید نموده و بیانگر ساخت قدرت در جامعه هستند (احمدی، ۱۳۸۴: ۱۰۴). دیدگاه بکر و همکاران او یک دیدگاه بسیار نسبیگرا است و تأکید دارد آن چه برای یک نفر کجرفتاری محسوب می شود، برای دیگری کجرفتاری به حساب نمیآید. و یا رفتاری که در یک محیط اجتماعی کجروی به حساب میآید، در یک محیط اجتماعی دیگر کجروی به حساب نمیآید. اما وجه اشتراک افرادی که کجرفتار محسوب میشوند چیست؟ از نظر بکر، وجه اشتراک آنها تجربۀ برچسب خوردن است. بنابرین، بکر معتقد است که کجرفتاری حاصل نوعی مبادله میان گروهی که برچسب میزند و کسانی که برچسب میخورند، است (ممتاز، ۱۳۸۱).
۲-۱-۶٫ نظریۀ اجتماعی شدن
منظور از اجتماعی شدن یا جامعهپذیری، آن است که یک انسان از بدو تولدش چگونه با جامعه و فرهنگ (ارزشها و هنجارهای آن) انطباق مییابد (رفیعپور، ۱۳۷۷: ۳۵۱-۳۵۰). اساس این نظریه بر این امر استوار است که انسان از لحظۀ تولد تا مرگ تحت تأثیر نگرشها، ارزشها، تمایلات، اهداف، مقاصد و … قرار دارد و همۀ این موارد از طریق فراگرد اجتماعی شدن شخصیت وی را شکل خواهند داد. رویکرد اجتماعی شدن، بر جامعه و خانواده به عنوان دو عامل مهم در پیوند اجتماعی اشاره دارد. در این رویکرد همچنین به نقش رسانه ها، گروه همسالان و مدرسه به عنوان عواملی که بر شکل گیری شخصیت فرد مؤثرند تأکید می شود، و همه این عوامل به نوعی در رشد جسمانی، روانی، اخلاقی، اجتماعی و به طور کلی رشد شخصیت فرد دارای کارکرد هستند و فعالیت هر یک از آنها بر فعالیت دیگر عوامل اجتماعی شدن تأثیرگذار خواهد بود (میرفردی و دیگران، ۱۳۹۱: ۱۹۰-۱۹۱).
۲-۱-۷٫ نظریۀ برآیند کلارک
کلارک متغیرهایِ مستقلِ مؤثر در پیدایش رفتارهای خرابکارانه را به هشت گروه مشخص تقسیم کردهاست که عبارتند از:
-
- تجارب نخستین دوران کودکی، محیط اولیه و شرایط نخستین تربیتی
-
- توارث
-
- شکل گیری شخصیت بزهکار
-
- عوامل شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی نظیر سن، جنس، وضع تأهل، طبقه و پایگاه اجتماعی
-
- شرایط و وضعیت فعلی فرد، نظیر کنترل والدین بر فرزندان، آزادی فرزندان، منطقۀ محل سکونت فرد، نوع مدرسهای که فرد در آن تحصیل می کند، نوع همبازیها و گروه همسال، نحوۀ استفاده از اوقات فراغت
-
- بحرانها و وقایع که به احساس کسالت، درماندگی، افسردگی و خشم فرد منجر میگردند

-
- شرایطی مثل خیابانهای مناطق فقیرنشین، مکانهای فاقد گشت پلیس، مکانهای مخروبه و متروک و …
- جریانهای شناختی و ادراکی و نیز حالات و وضعیتهای انگیزشی فرد (میرفردی و دیگران، ۱۳۹۰: ۱۹۱-۱۹۲).
۲-۱-۸٫ نظریۀ تأثیر گروهی، رفتار جمعی و همنوایی اجتماعی سولومناش
همنوایی اجتماعی اغلب در تغییر نگرش و برنامه های تغییر رفتار بهکار برده می شود. اش[۴۹] در آزمایشی نشان داد که چگونه شخصی که به طور غیر منتظره با گروهی از افراد که با او در رابطه با موضوعی هم نظر نیستند مواجه می شود، تحت تأثیر آنها قرار گرفته و با آنها همنوا شده و به دنبال دلایلی دال بر درستی نظر گروه میگردد. از اینرو نظریۀ اجتماعیِ اش در تبیین رفتارهای خرابکارانه گروهی قابلیت کاربرد دارد. بدین ترتیب خرابکارها در داخل گروه های عضویتی بزهکار نظیر دارودستههای منحرف تحت تأثیر گروه عضویتی، ضمن همنوایی با گروه و پذیرش نظر آن، عمل میکنند. بعدها اگنیو این نظریه را در قالب نظریه فشار عمومی، بسط داد (محسنیتبریزی، ۱۳۸۳: ۱۵۷).
۲-۱-۹٫ نظریۀ فضای عاطفی خانواده
دوروتی لاونولت[۵۰] کوشیده است تا با ربط رفتارهای آسیبزای خانواده به شکل گیری رفتارهای نابهنجار اعضاء، تعیینکننده های ساختاری رفتار نابهنجار در خانواده را توضیح دهد. وی معتقد است که تجربیات اولیۀ زندگی در تعیین رفتار مؤثر بوده و خانواده اولین گروه و نهادی است که زمینه و شرایط چنین تجربیاتی را فراهم می کند. (مرادی، ۱۳۶۵: ۱۳۰). طبق تحقیقات بیشتر روانشناسان، تجارب سالهای اول کودکی که معمولاً در خانواده ایجاد میگردد سازنده و زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک است (احدی، ۱۳۷۸: ۸۸). به همین دلیل توجه به روابط میان اعضای خانواده و تأثیرات متقابل این کنشها در رفتار کودک و جوان امری ضروری است. لاونولت مهمترین عوامل رفتاری آسیبزای خانواده را چنین بر شمرده است:
-
- تنبیه، شدت عمل بیش از حد و سختگیری افراطی
-
- زیادهروی در ابراز مهر و محبت و مراقبت و محافظت بیش از اندازه
-
- توقعات نامعقول و انتظارات نابجا از فرزندان
- نظم و انظباط نامعقول و افراطی (مرادی، ۱۳۶۵: ۱۳۱-۱۳۲).
۲-۲٫ تبیینهای روانشناختی:
بسیاری از روانشناسان، پدیدۀ خرابکاری را ناشی از عدم رشد کامل شخصیت فرد میدانند و به زعم بعضی از آنها، برخی از تیپهای شخصیتی، تمایل بیشتری به انجام کنش کجروانه از خود نشان می دهند. در این دیدگاه ها، خرابکاری به عنوان یک اختلال رفتاری تلقی شده و ناشی از خصوصیات و ویژگیهای فردی بوده و چنین شخصی آدم غیر عادی محسوب می شود.
۲-۲-۱٫ نظریۀ ناکامی-پرخاشگری
|
|