|
|
ت) اشخاصی که تعهدات نظامی خود را در یک کشور عضو انجام دادهاند ولی در یک کشور عضو دیگر به صورت عرفی سکونت دارند موظفند دوره احتیاط خود را در این کشور جدید بگذارنند.
ث) چنانچه کشور عضوی که شخص در آن سکونت دارد، خدمت نظامی را اجباری نشناخته باشد به منزله این است که شخص تعهد نظامی خود را ایفا کردهاست.
بخش ششم: همکاری میان دول عضو
در این گفتار بررسی خواهد شد که چگونه دولتهای عضو با همکاری میان خود از طریق قوانین کنوانسیون گامهای مطمئن تری در جهت حفظ هماهنگی و اجرای هر چه بهتر قوانین تابعیتی بر می دارند و سعی در حل و فصل مشکلاتی از قبیل بی تابعیتی و چند تابعیتی میکنند.
بند اول:تسهیل همکاری دول عضو: به منظور تسهیل همکاری میان دولت عضو کنوانسیون مقامات صالحه باید:
الف: کلیه اطلاعات راجع به قوانین داخلی خود را در مورد تابعیت از جمله: موارد بی تابعیتی، تابعیت های چندگانه و پیشرفتهای مربوط به اجرای کنوانسیون را برای دبیر کل شورای اروپا ارسال کنند.
ب: در صورت تقاضا همدیگر را از اطلاعات مربوط به قوانین داخلی خود در مورد تابعیت و پیشرفتهای راجع به اعمال کنوانسیون آگاه سازند.
پ: دول عضو باید با یکدیگر و سایر دول عضو شورای اروپا در چارچوب رکن بین الدولی ذی ربط شورای اروپا به منظور حل و فصل همه مسائل مبتلا به و پیشبرد توسعه تدریجی اصول و رویه های حقوقی مربوط به تابعیت و موضوعات راجع به آن همکاری نمایند.
بند دوم:راهکارهای ان: یکی از راهکارهایی که در خصوص ارتباط و همکاری میان دول عضو در نظر گرفته شده است این است که هر یک از دولتهای عضو میتواند اعلامیه ای صادر کند و طی آن به دیگر کشورهای عضو که اعلامیه ای مشابه اعلامیه خودش صادر کردهاند، اطلاع دهد که افراد آن دولتها میتوانند به صورت ارادی دست به تحصیل تابعیت این دولت عضو که اعلامیه صادر کردهاست بزنند که این امر یعنی این اعلامیه میتواند متضمن شرابط خاصی باشد که هر دولتی با توجه به قوانینش میگذارد و کشور عضو میتواند هر زمان که خواست اعلامیه خود را مسترد نماید.
کنوانسیون اروپایی تابعیت نقش همکاری بین دول عضو را بسیار برجسته میداند و از همین روست که در بسیاری از قسمتهای کنوانسیون می بینیم که نقش آن را حتی پررنگ تر از مقررات کنوانسیون میداند.
به عنوان مثال: در خصوص خدمت سربازی افراد چند تابعیتی اینگونه میگوید که آن ها باید در کشوری که به صورت عرفی در آن سکونت دارند به انجام تعهدات نظام وظیفه خود بپردازند ولی در ادامه میگوید باز هم اگر توافقی بین کشورها و این خصوص صورت پذیرفته باشد همان موافقت نامه اجرا خواهد شد و این نشان دهنده اهمیت توافق و همکاری دولتها است که وقتی این توافق وجود دارد حتی ارزشش از قوانین کنوانسیون هم بیشتر می شود.[۴۹]
بخش هفتم: اجرای کنوانسیون
در این فصل از کنوانسیون به بررسی شرایطی که طی آن کشورها به عضویت این کنوانسیون در میآیند می پردازد و همچنین در خصوص حق شرط و اینکه آیا در این کنوانسیون پذیرفته شده است یا خیر بحث می شود و نکته جالب این است که در این کنوانسیون های بینالمللی که در خصوص تابعیت به تصویب رسیده اند احترام گذاشته شده است و آن ها را مخالف با مفاد خود ندانسته است.
در خصوص کنوانسیون ۱۹۶۳ در خصوص بی تابعیت گفته است که مواد کنوانسیون اروپایی تابعیت تأثیر در این کنوانسیون نخواهد داشت واین کنوانسیون در روابط بین کشورهای عضو از اعتبار سابق یعنی قبل از تصویب کنوانسیون اروپایی تابعیت برخوردار خواهد بود و همچنین توافق نامه هایی که بین کشورهای عضو به تصویب رسیده است تا جائیکه مغایر با مواد کنوانسیون نباشد، لازم الاجرا خواهد بود.
گفتار دوم: اعلامیه جهانی حقوق بشر[۵۰]
اعلامیه جهانی حقوق بشر یک پیمان بینالمللی است که در مجموع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است و شامل سی ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می پردازد.
مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی، مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میباشد که تمام اتبای بشر در هر کشوری باید از این حقوق بهره مند باشند را مشخص کردهاست.
مفاد این اعلامیه از لحاظ بسیاری از پژوهشگران الزا آور بوده و از اعتبار حقوق بین الملل برخوردار می باشدف زیرا به صورت گسترده ای پذیرفته شضده است و برای سنجش رفتار کشورها به کار می رود.
کشورهای تازه استقلال یافته بسیاری به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناء کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی کشورهای زیادی می بینیم که این امر بعلت موجه بودن و تنظیم این مواد بر اساس اصول کلی حقوقی میباشد که سبب شده است کشورها رو به سمت مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر بیاورند و از آن در قوانین اساسی خود استفاده کنند.
بخش اول: کلیات
مجمع عمومی سازمان ملل متحد سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر را در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسانید، روزیکه در سراسر جهان به عنوان روز بینالمللی حقوق بشر شناخته می شود.
اعلامیه جهانی حقوق بشر بهمراه ۲ سند بینالمللی میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی و اجتماعی مهم ترین اسناد بینالمللی حقوق بشر را تشکیل میدهند و اعلامیه جهانی حقوق بشر طبق تحقیقات بعمل آمده در سرتاسر جهان رکورد بیشترین ترجمه را در بین مکتوبات در طول تاریخ اختصاص داده است.
از آنجایی که شناسایی جنسیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل میدهد و از آنجایی که عدم شناییاسس و تحقیر حقوق منجر به اعمال وحشیانه ای گردیده که روح بشریت را به عضیان واداشته و ظهور دنیای که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد و از ترس فارغ باشند و دول عضو معتقد شدند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزدیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تأمین کنند لذا مجمع عمومی این اعلامیه جهانی را آرمان مشترکی برای تمام و کلیه ملل اعلام میکند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع، این اعلامیه را دائماً در مدنظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت، احترام این حقوق و آزادیها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بینالمللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آن ها چه در میان خود ملل عضو و چه در میان مردم کشورهایی که در قلمرو آن ها میباشد تأمین میگردد.[۵۱]
۲-۱۰-۲ -۱ تاثیر بر رشد بعدی کودکان
اگر چه بسیاری از تئوری پردازان روان شناسی از فروید و روان تحلیل گران تا اسکینر و رفتار گرایان، معتقدند که تجربه ی درد در کودکی، تاثیرات عمیقی بر رشد بعدی کودک میگذارد، اما مطالعات بسیار کمی در این زمینه وجود دارد. بوش[۱۲۳] (۱۹۹۱) و الند[۱۲۴](۱۹۹۷) نشان دادهاند که تجربه ی درد غیر قابل کنترل دردوران کودکی ( یعنی، تجربه ی دردی که کودک به نحو قابل ملاحظه ای از آن رنج میبرد و آن را به صورت غیر قابل کنترل ادراک میکند )، درشکل گیری باورها و نگرش های منفی نسبت به مراقب و محیط اطراف، نقش دارد. به دنبال چنین وضعیتی، کودک، اضطراب بالا و خود اثربخشی پایینی[۱۲۵] را در مقابله با درد از خود نشان میدهد. برخی از شواهد پژوهشی نشان میدهد که باورها و نگرش های مرتبط با سلامتی، ترس های شرطی شده و الگوهای اجتنابی که در دوران کودکی شکل می گیرند، تا دوران بزرگسالی، تداوم مییابند. از طرف دیگر، برخی شواهد نشان میدهد که تجربه ی دردی که در دوران کودکی، به خوبی کنترل و مقابله می شود، تاثیرات مثبتی بر رشد احساس کفایت نسبت به مقابله با درد، نگرش های مثبت نسبت به مراقب و تحمل بهتر درد در دوران بزرگسالی بر جای میگذارد (چن و همکاران، ۱۹۹۷).
برخی شواهد موجود نشان میدهند که تجربه ی درد مداوم در دوران کودکی، از طریق کاهش آستانه ی تحمل درد، افزایش گیرنده های درد و افزایش ادراک نورون های حسی مربوط به درد، بر سیستم عصبی درد تاثیر گذارند. علاوه بر این، آشکار است که کودکان از رفتارهایی که تلفیقی از رنج و آسیب های مرتبط با درد است، الگو می گیرند(چن و همکاران، ۱۹۹۷).
-
- Liossi , CH. ↑
-
- Du, Y. ↑
-
- McCracken, L, M. ↑
-
- Wicksell, R. ↑
-
- Palermo, T, M. ↑
-
- King, S. ↑
-
- Wicksell, R. ↑
-
- Du, Y; Knopf, H. ↑
-
- Martin, A. ↑
-
- Simons, L, E. ↑
-
- Berquin, A. ↑
-
- Vianea, I. ↑
-
- McCracken, L. ↑
-
- King, S. ↑
-
- Wall’s,R; Melzach,P,D. ↑
-
- Vowles, K. ↑
-
- Eccleston,C. ↑
-
- Allen, L. ↑
-
- Palermo,T,M. ↑
-
- Brown,G,K. ↑
-
- Huggins, J, L. ↑
-
- Viane,I. ↑
-
- Mindfulness-based Stress Reduction Program (MBSR) ↑
-
- Kabat – Zinn,J. ↑
-
- Acceptance and Commitment Therapy (ACT) ↑
-
- Hayes, S. ↑
-
- Veehof, M. ↑
-
- Contextual change ↑
-
- Shinzen Young ↑
-
- Eisendrath, S,J. ↑
-
- Cognitive fusion ↑
-
- Psycholigical Inflexibility ↑
-
- Cognitive Defusion ↑
-
- Self as context ↑
-
- Treatment as usual ↑
-
- Association for Contextual Behavioral Science (ACBS) ↑
-
- Hayes , S. ↑
-
- Murrell,A,R. ↑
-
- Wilson,K,G. ↑
-
- Gorodzinsky, A,Y. ↑
-
- King, S. ↑
-
- Cho, S. ↑
-
- Childs Acceptance and Commitment Therapy (CHACT) ↑
-
- Acceptance ↑
-
- Commitment ↑
-
- Gold, J, I. ↑
-
- Tsao, Jennie,C,I. ↑
-
- Haraldstad, K. ↑
-
- Gokkaya, N, Kutay, Ordu. ↑
-
- Ravens – Sieberer ↑
-
- function ↑
-
- Wilson, A, C. ↑
-
- Walker ↑
-
- Psychological Flexibility ↑
-
- Twohig, M, P. ↑
-
- Psychological Inflexibility in Pain Scale (PIPS) ↑
-
- Vervoort , T. ↑
-
- Sieberg , C,B. ↑
-
- Peterson, C, C. ↑
-
- Liossi,C. ↑
-
- International Association For the Study of Pain (IASP) ↑
-
- Paredes, M,L. ↑
-
- Pawar, D. ↑
-
- Gatchel, R,J & Turk,D,C. ↑
-
- Simons, L, E. ↑
-
- Faces Pain Rating Scale ↑
-
- Chen , E. ↑
-
- Roth-Isigkeit, A. ↑
-
- Clinch, J; Eccleston, C. ↑
-
- Andrasik, F. ↑
-
- McGrath,P,A. ↑
-
- juvenile fibromyalgia ↑
-
- Walker, S,M. ↑
-
- Martin, A. ↑
-
- Merlijna, V,P. ↑
-
- Complex Regional Pain Syndrome ↑
-
- Phantom limb pain ↑
-
- localized chronic pain ↑
-
- Catecholamine – O- methyl transferase ( COMT ) ↑
-
- Haplotypes ↑
-
- Hoff, A, L. ↑
-
- Sieberg , C,B. ↑
-
- Minimizing ↑
-
- Contingency – based interventions ↑
-
- West Haven – Yale Multidimensional Pain Inventory ( WHYMPI ) ↑
-
- Solicitous ↑
-
- Distracting ↑
-
- Punishing ↑
-
- Clear, R,L. ↑
-
- Vervoort , T. ↑
-
- Caes, L. ↑
-
- Somatization ↑
-
- Feeling of sympathy ↑
-
- Affective – motivational perspective ↑
-
- Self – worth ↑
-
- Lipani, T,A. ↑
-
- Charlton,E. ↑
-
- Self – Isolation ↑
-
- Disengagement ↑
-
- Self encouragement ↑
-
- Simons, L, E. ↑
-
- Phipps ↑
-
- Fairclough ↑
-
- Mulhern ↑
-
- Blunting ↑
-
- Monitoring ↑
-
- Peterson ↑
-
- Toler ↑
-
- Bennell – Branson ↑
-
- Craig ↑
-
- Reid ↑
-
- Gilbert ↑
-
- McGrath ↑
-
- Reid, G,J. ↑
-
- Chen, E. ↑
-
- Walker, S,M. ↑
-
- Complex Regional Pain Syndrome ↑
-
- International Association For the Study of Pain ↑
-
- McGrath,P,A. ↑
-
- Wallander ↑
-
- Varni ↑
-
- Parenting ↑
-
- Bush, J,P. ↑
عزت نفس بالا، احساس کنترل، قبول قابل پیشبینی بودن محیط، دید مثبت نسبت به زندگی و توانایی فراخواندن پاسخ های مثبت از دیگران، این ویژگیها افراد را در برابر اثرات منفی تحولات در اوایل نوجوانی محافظت میکنند (شهر آرای.۱۳۸۴).
۲-۱۱- تعریف مقابله
لغت مقابله، از کلمه لاتین کالپاس[۶۵] یعنی تغییر دادن گرفته شده است و چنانچه در فرهنگ وبستر تعریف شده، معمولا در الگوی روانشناختی به کار برده می شود که به صورت برخورد وتلاش برای غلبه بر مشکلات و مسایل بیان می شود (روماس و شارما، ۲۰۰۴).
تعاریف مختلفی از مقابله ارائه داده شده است، که در زیر به برخی از آن ها اشاره میکنیم:
-
- از نظر فولکمن و مسکوویتز (۲۰۰۴)، مقابله اشاره دارد به یکسری راهبردهای شناختی و رفتاری که توسط فرد برای اداره موقعیت های استرس زا به کار گرفته شده است(به نقل از کمپل[۶۶] و همکاران، ۲۰۰۶).
-
- کاترین و ساندرسون[۶۷](۲۰۰۲) سبک مقابله را به عنوان تلاش های شناختی و رفتاری که توسط فرد به کار می رود تا آثار استرس را کاهش دهد تعریف کردهاند.
-
- تیلور[۶۸](۱۹۹۱) سبک مقابله را فرایند مهار نیازهایی میداند که فراتر از منابع فردی ارزیابی میشوند و شامل کوشش های عملی و درونی برای مهار نیازهای درونی و بیرونی میباشند.
- وایت[۶۹](۱۹۸۹) مقابله را تلاش های فعال برای حل استرس و آفرینندگی راه حل های کاری برای چالش ها و خواسته های هر مرحله از تحول دانسته و شامل سه مؤلفه فهم معنای موقعیت مشکلزا، حل مسئله و داشتن هیجانات قدرتمند، میداند (به نقل از آقایوسفی، ۱۳۸۰).
بنابرین، به نظر میرسد که اغلب مؤلفین مقابله را تلاش فرد برای کاهش استرس می دانند. برخی از این تلاش ها را در جهت تسلط و برخی در جهت اداره و مهار استرس می دانند. اما درهر صورت نقش خود را در این میان نمی توان نادیده گرفت. پژوهش های مبتنی بر مقاومت در برابر استرس، بر ظرفیت فرد در جهت حفظ سلامتی به هنگام قرار گرفتن در برابر عوامل استرس زا تأکید میکنند. این پژوهش ها برارزش سازگارانه ویژگی های معین شخصیتی، حمایت اجتماعی، و راهبردهای مقابله ای مؤثر در جریان دوره های استرس تأکید کردهاند:(کسلر[۷۰]، پرایس[۷۱]، ورت من[۷۲]، ۱۹۸۵، راهه[۷۳]، ۱۹۸۵، آرتور[۷۴]، ۱۹۸۷ به نقل از هولاهان و موس[۷۵]، ۱۹۹۱). آموزش مقابله با استرس با مقابله با استرس عمومی زندگی در ارتباط هستند، هدف از مقابله با استرس، سلامتروانی و جسمانی میباشد. سنخ شناسی مقابله با استرس نشان میدهد که راهبردهای مقابلهای مسئلهمدار تغییر یا از بین بردن عوامل استرس زا را مورد توجه قرار میدهد در حالی که در راهبردهای مقابلهای هیجان مدار به کنترل حالتهای عاطفی همراه با آن و نتایج مشکل توجه دارد (واگنر[۷۶] و همکاران، ۱۹۶۹).
هالاسید (۲۰۰۶) نشان داد که با آموزش شیوه های مقابله با استرس به خانواده هایی که فرزندان آن ها دارای مشکل قلبی مادرزادی داشتند میتوان شیوه مقابله با استرس آنان را از سبک هیجانمدار به مسئلهمدار تغییر داد. میجر (۲۰۱۰) نشان داد که آموزش شیوه های مقابله با استرس عزت نفس و اضطراب و سازگاری اجتماعی افراد را افزایش میدهد.
۲-۱۲- دیدگاه های مختلف در مورد مقابله
- نظریه بیلینگز و موس:
برای اولین بار بیلینگز و موس[۷۷] (۱۹۸۱) پاسخ های مقابله ای را بر اساس روش مقابله دسته بندی کردند. آن ها به دو روش فعال و اجتنابی اشاره کردند که هر کدام شامل پاسخ های شناختی و رفتاری است که بدین ترتیب چهار نوع مقابله را تشکیل میدهد:
-
- مقابله شناختی فعال: مانند توجه فرد به جنبههای مثبت یک مسئله.
-
- مقابله رفتاری فعال: مانند کمک خواستن از دیگران
-
- مقابله شناختی اجتنابی: فرد به طور موقت، فکر کردن درمورد مشکل را کنار میگذارد، یا اینکه معنای موقعیت را تغییر میدهد.
- مقابله رفتاری اجتنابی: به صورت فعالیت هایی مانند ورزش مشخص می شود.
با در نظر گرفتن روش های فعال و اجتنابی در ترکیب ویژه ای از مسئله مداری و هیجان مداری، هشت پاسخ مقابله به وجود میآید(به نقل از یزدانی، ۱۳۸۲) به طور کلی موس و بیلنیگر مقابله را در سه زمینه مختلف یعنی مقابله متمرکز برارزیابی، متمرکز بر مسئله و متمرکز برهیجان سازمانبندی نمودند:
-
- مقابله متمرکز برارزیابی: شامل اقداماتی است که در جهت درک موقعیت، تحلیل منطقی وشناخت آن صورت میگیرد.
-
- مقابله متمرکز برمساله: برای مقابله سعی در تغییر یا حذف منبع استرس دارد. بنابرین با پیامدهای عینی و محسوس یک مشکل ارتباط دارد تا خود موقعیت استرس زا.
- مقابله متمرکز برهیجان: پاسخ هایی را دربرمی گیرد که هدف آن مهار هیجانات برانگیختهشده توسط عامل استرس زا میباشد. برطبق این نظریه پاسخ های مقابله ای مسئله مداری و هیجان مداری در نمودار زیر نشان داده شده:
ویژگی های فردی، سرسختی ها، مسند مهارگذاری
تعبیر و تفسیر، ارزیابی اولیه، (چگونگی تهدید)، ارزیابی ثانویه، آیا مقابله امکان پذیر است.
پاسخ های مقابله ای مسئله مداری، هیجان مدار،
تغییر و تفسیر، ارزیابی اولیه، (چگونگی تهدید)، ارزیابی ثانویه، آیا مقابله امکان پذیر است.
محرک استرس زا
ویژگی های فردی، سرسختی، مسندمهارگذاری
نمودار (۲-۱) پاسخ های مقابله ای مسئله مداری و هیجان مداری از نظر بیلنیگر و موس(به نقل از هالاهان و موس، ۱۹۹۶؛ اقتباس از یزدانی، ۱۳۸۲).
۲- نظریه لازاروس – فولکمن:
اگر چه نظریه سلیه تاثیر زیادی بر مفهوم ما از استرس داشته، ولی به نظر میرسد دیدگاه لازاروس و فولکمن تاثیر عمیقتری بر روانشناسان داشته است. به نظر او تفسیر و برآورد ما از رویدادها اهمیت بیشتری از خود آن ها در رویدادها دارد (برانون و فیست ۱۹۹۲ ، بهنقل از نادی، ۱۳۸۷)..
۳-۵ روش گردآوری اطلاعات
در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات در بخش کتابخانهای از کتابها، مقالات، رسالهها و پژوهشها داخلی و خارجی و در بخش میدانی از پرسشنامههای استاندارد شده استفاده گردید.
در بخش میدانی نیز برای جمع آوری اطلاعات آزمودنیها از سه پرسشنامهی مهارتهای ارتباطی، هوش هیجانی بار-اون و هوش معنوی کینگ و پرسشنامه اطلاعات فردی استفاده شده است.
۳-۶ ابزار اندازهگیری
با توجه به اینکه سه متغیر در این پژوهش موردبررسی قرار میگیرد، لذا از سه پرسشنامه استفاده گردیده است، که در ادامه به توضیحات هریک از پرسشنامهها آورده شده است.
۳-۶-۱ پرسشنامه مهارتهای ارتباطی
پرسشنامه مهارتهای ارتباطی توسط بارتون جی. ای (۱۹۹۰) ساختهشده است که از ۱۸ گویه و ۳ خرده مقیاس مهارت کلامی (۶ سؤال)، مهارت شنودی (۶ سؤال) و مهارت بازخوردی (۶ سؤال) تشکیلشده است که به منظور شناسایی و سنجش مهارتهای ارتباطی خود به کار میرود.
نمرهگذاری پرسشنامه به صورت طیف لیکرت ۵ گزینهای میباشد که برای گزینههای «کاملاً مخالفم»، «تا حدودی مخالفم»، «مطمئن نیستم»، «تا حدودی موافقم» و «کاملاً موافقم» به ترتیب امتیازات ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ در نظر گرفته میشود.
کاملاً مخالفم |
تا حدودی مخالفم |
مطمئن نیستم |
تا حدودی موافقم |
کاملاً موافقم |
۱ |
۲ |
۳ |
۴ |
۵ |
جدول ۳- ۱ مؤلفههای مهارتهای ارتباطی
ردیف
خرده مقیاس
سوالات
تعداد سؤال
۱
مهارت کلامی
۳-۴-۷-۱۲-۱۵-۱۷
۶
۲
مهارت شنودی
۲-۶-۸-۱۰-۱۴-۱۸
۶
۳
مهارت بازخوردی
۱-۵-۹-۱۱-۱۳-۱۶
۶
در این پژوهش پایایی پرسشنامه سنجیده شد که مقدار آلفای کرونباخ ۹۳% به دست آمد (مقدار آلفای کرونباخ در حیطه مهارت کلامی ۸۷%، در حیطه مهارت شنودی ۸۱% و در حیطه مهارت بازخوردی ۸۵% محاسبه شد).
۳-۶-۲ پرسشنامه هوش هیجانی بار-اون
پرسشنامه هوش هیجانی بار-اون[۹۷] (EQ–I) در فرم بلند دارای ۱۳۳ سؤال و در فرم کوتاه شده ۹۰ سوال میباشد و این نخستین پرسشنامه معتبر فرا فرهنگی جهت ارزیابی هوش هیجانی است (بار-اون ۱۹۹۹؛ آبراهام، ۱۹۹۹ نقل از بار-اون، ۲۰۰۰). این پرسشنامه توسط بار-اون ۱۹۹۷ ساخته شد که شامل یک نمره کلی از هوش هیجانی و پنج عامل مرکب و یک شاخص هماهنگی و ۱۵ خرده مقیاس است.
پنج عامل مرکب که خود شامل ۱۵ خرده مقیاس میباشند همراه با شماره سوالات در زیر آورده شدهاند.
جدول ۳- ۲ مؤلفههای هوش هیجانی
درون فردی: خودآگاهی هیجانی، ابراز وجود، عزتنفس، خودشکوفایی، استقلال
۹۰-۸۵-۸۰-۷۸-۷۵-۷۰-۶۵-۶۳-۶۰-۵۵-۵۰-۴۸-۴۵-۴۰-۳۵-۳۳-۳۰-۲۵-۲۰-۱۸-۱۵-۱۰-۵-۳
بین فردی: همدلی، مسئولیتپذیری اجتماعی، روابط بین فردی
۸۹-۸۸-۸۳-۷۴-۷۳-۶۸-۵۹-۵۸-۵۳-۴۴-۴۳-۳۸-۲۹-۲۸-۲۳-۱۴-۱۳-۸
سازگاری: حل مسئله، واقعگرایی، انعطافپذیری
۸۷-۸۲-۷۶-۷۲-۶۷-۶۱-۵۷-۵۲-۴۶-۴۲-۳۷-۳۱-۲۷-۲۲-۱۶-۱۲-۷-۱
مدیریت استرس: تحمل فشار روانی، کنترل تکانش
۷۹-۸۶-۷۱-۶۴-۵۶-۴۹-۴۱-۳۴-۲۶-۱۹-۱۱-۴
خلق عمومی: خوشبینی، شادمانی
۸۴-۷۷-۶۹-۶۲-۵۴-۴۷-۳۹-۳۳-۲۴-۱۷-۹-۲
ابزار (EQ) برای سنجش هوش هیجانی مورد ارزیابی قرار میگیرد این ابزار متشکل از عباراتی است که احساس، طرز تفکر و نحوه رفتار را در موقعیتهای گوناگون توصیف میکند. آزمودنی با خواندن هر عبارت، میزان هماهنگی یا عدم هماهنگی خود را با خصوصیات توصیفشده بر روی مقیاس ۵ درجهای لیکرت از ۵ به ۱ (کاملاً موافقم و کاملاً مخالفم) و در بعضی سؤالات با محتوای منفی یا معکوس از ۱ به ۵ (کاملاً موافقم و کاملاً مخالفم) انجام میشود. ۹ نمره کل هر مقیاس برابر مجموع نمرات هر یک از سؤالات آن مقیاس و نمره کل آزمون برابر با مجموع نمرات ۱۵ مقیاس میباشد. کسب امتیاز بیشتر در این آزمون، نشانگر موقعیت برتر فرد در مقیاس موردنظر یا در کل آزمون و برعکس میباشد. مثلاً کسب امتیاز بالاتر در مقیاس خود ابرازی نشاندهنده، خود ابرازی بیشتر در فرد است. این پرسشنامه برای گروههای هدف از سن ۱۸ سال تا سنین بالاتر، مشروط به اینکه از حد متعارفی از تحصیلات (حداقل دیپلم) برخوردار باشند قابلاجراست و در دو جنس زن و مرد کاربرد دارد. بیشتر آزمودنیها (تقریباً ۶۸%) ۱۵ نمره بالاتر و پایین از میانگین کسب کنند (نمره بین ۸۵ تا ۱۱۵) اکثریت آن ها (تقریباً ۹۵%) ۳۰ نمره بالاتر و پایینتر از میانگین کسب میکنند (بین ۵۵ و ۱۴۵) آزمودنیهایی که نمره کار آن ها پایینتر از ۷۰ یا بالاتر از ۱۳۰ است به طور مشخص غیرعادی هستند و باید با دقت بیشتری موردبررسی قرار گیرند (بار-اون، ۱۹۹۷). پایایی آزمون از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای کل آزمون ۹۳% گزارش گردید این میزان (آلفای محاسبهشده در مرحله سوم) با آلفای محاسبهشده در مرحله دوم آزمون یکسان به دستآمده است.
در این پژوهش از فرم کوتاه شده ۹۰ سوالی استفاده شده است و پایایی پرسشنامه نیز سنجیده شد که مقدار آلفای کرونباخ ۸۶% به دست آمد.
۳-۶-۳ پرسشنامه هوش معنوی
پرسشنامه هوش معنوی کینگ[۹۸] (SISRI) در سال ۲۰۰۸ توسط کینگ طراحی و ساخته شد. این پرسشنامه دارای ۲۴ گویه است و چهار زیر مقیاس دارد: تفکر وجودی انتقادی، آگاهی متعالی ،تولید معنای شخصی، و گسترش حالت هشیاری. هر چه فرد نمره بالاتری در این پرسشنامه بگیرد دارای هوش معنوی بیشتری است.
پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) دارای ۲۴ ماده بوده و هدف آن سنجش میزان هوش معنوی از ابعاد مختلف (تفکر وجودی انتقادی، آگاهی متعالی، تولید معنای شخصی، گسترش حالت هشیاری،) میباشد. طیف نمره دهی آن بر اساس لیکرت پنج گزینهای بوده که در جدول زیر گزینهها و نیز امتیاز مربوط به هر گزینه ارائه گردیده است:
جدول ۳- ۳ جدول نمرهگذاری طیف لیکرت پرسشنامه هوش معنوی
گزینه
کاملاً درست
بسیار درست
تا حدودی درست
نادرست
کاملاً نادرست
امتیاز
۴
۳
۲
۱
۰
البته این شیوه نمرهگذاری در مورد سؤال شماره ۶ معکوس خواهد میباشد.
همچنین زیر مقیاسهای این پرسشنامه به صورت زیر محاسبه میشود:
-
- تفکر وجودی انتقادی[۹۹]: این زیر مقیاس دارای ۷ سؤال است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۸ است. سوالات این زیر مقیاس عبارتاند از: ۱، ۳، ۵، ۹، ۱۳، ۱۷، ۲۱
-
- آگاهی متعالی[۱۰۰]: این زیر مقیاس دارای ۷ گویه است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۸ است. سوالات این زیر مقیاس عبارتاند از: ۲، ۶، ۱۰، ۱۴، ۱۸، ۲۰، ۲۲
-
- تولید معنای شخصی[۱۰۱]: این زیر مقیاس دارای ۵ سؤال است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۰ است. سوالات این زیر مقیاس عبارتاند از: ۷، ۱۱، ۱۵، ۱۹، ۲۳
بند سوم: پس گرفتن قبول
پس گرفتن قبول در صورتی نافذ است که قبل از زمانی که قبول نافذ می شده است یا هم زمان با آن، به ایجاب دهنده برسد.[۲۲۷] و همچنین مطابق با ماده ۲۲ کنوانسیون، قبول قابل استرداد است، مشروط بر این که انصراف از آن، قبل و یا همزمان با نفوذ قبول، یعنی زمان وصول آن به ایجاب کننده، به وی برسد. پس در واقع مخاطب ایجاب میتواند نظرش را عوض کند و قبول را پس بگیرد به این شرط که قبل ز زمان قبول یا هم زمان با آن، پس گرفتن قبول به ایجاب دهنده واصل شود. در اینجا موادی که در اصول مؤسسه و همچنین کنوانسیون وین در مورد استرداد قبول آمده است همان اصلی را عنوان نموده که در مورد ایجاب هم بیان کردهاند.[۲۲۸]
گفتار چهارم: نوشته های تأیید کننده قرارداد
اگر نوشته ای که در ظرف زمانی متعارف پس از انعقاد قرارداد فرستاده شده و منظور از آن، تأیید قرارداد بوده، حاوی شروط اضافی یا متفاوت باشد، آن شروط بخشی از قرارداد می شودند مگر آنکه قرارداد را به طور اساسی تغییر دهند یا دریافت کننده بدون تأخیر غیر موجه، به وجود اختلاف و ناهماهنگی اعتراض کند.[۲۲۹]
بند اول: نوشته های تأیید کننده
ماده توضیحی فوق درباره وضعیتی است که در آن قراردادی قبلا به طور شفاهی یا با مبادله پیام های کتبی محدود شده به شروط اساسی توافق، منعقد شده باشد و بعد از آن، یک طرف، سندی برای طرف دیگر بفرستد فقط با این قصد که آنچه را که قبلا توافق شده است، تأیید کند؛ اما این سند در واقع حاوی شروطی متفاوت با شروط قبلا توافق شده بین طرفین یا اضافه بر آن هاست. به لحاظ نظری، این وضعیت، آشکارا با وضعیتی که در ماده ۱۱-۱-۲ [۲۳۰] ترسیم شده، متفاوت است؛ یعنی وضعیتی که در آن هنوز قراردادی منعقد نشده و در قبول مورد نظر مخاطب ایجاب، شروط اصلاحی گنچانده شده است. اما از آنجا که تمایز قائل شدن بین این دو وضعیت در عمل، اگر نگوییم غیر ممکن، امکان دارد بسیار دشوار باشد، ماده حاضر درباره شروط اصلاحی مندرج در یک نوشته تأیید کننده، همان راه حلی را پیش می کشد که در ماده ۱۱-۱-۲ اصول مؤسسه ترسیم شده است. به بیان دیگر، دقیقا” برای اصلاحاتی که در برگ تصدیق سفارش درج شده است، مقرر می شود که شروط اضافه یا متفاوت با شروط قبلا” توافق شده بین طرفین که در نوشته ای تأیید کننده گنجانده میشوند، بخشی از قرارداد به حساب آیند به این شرط که توافق طرفین را (به طور اساسی) تغییر ندهند و دریافت کننده سند مذبور، بدون تأخیر غیر موجه، به آن شروط اعتراض نکند.
بدیهی است که در زمینهنوشته های تأیید کننده نیز پاسخ به این سوال که کدام شروط جدید به طور اساسی شروط توافق شده پیشین را تغییر میدهند، به طور قطع فقط در پرتو اوضاع و احوال خاص هر مورد مشخص می شود. از سوی دیگر، آشکار است که مفاده ماده حاضر در موردی که طرف فرستنده نوشته تأیید کننده به صراحت از طرف دیگر میخواهد که پس از امضای متقابل صحیح و قانونی برای قبول، آن را به او بازگرداند اعمال نمی شود. در چنین شرایطی، اهمیتی ندارد که آیا نوشته مورد نظر حاوی اصلاحات است یا نه؛ زیرا اگر قرار است قراردادی منعقد شود، مخاطب باید در حال نوشته را به صراحت بپذیرد.
بند دوم: نوشته های تأیید کننده که باید در مدت زمانی متعارف پس از انعقاد قرارداد ارسال شوند
پیش فرض قاعده ای که بر طبق آن، سکوت از سوی طرف دریفت کننده، به منزله قبول مفاد نوشته تأیید کننده، از جمله هر اصلاح غیر اساسی شروطی است که قبلا بر آن ها توافق شده، این است که نوشته تأیید کننده (در مدت زمانی متعارف پس از انعقاد قرارداد) فرستاده شود. هر نوشته ای از این نوع که در مدت زمانی فرستاده می شود که با توجه به اوضاع و احوال، به ور غیر متعارف طولانی به نظر میرسد، فاقد هر گونه اثر و اهمیت می شود و سکوت از سوی دریافت کننده در چنین موردی، دیگر به منزله قبول مفاد نوشته مذبور نیست.
بند سوم: سیاهه ها
مطابق با توضیحات و ماده یاد شده[۲۳۱]، اصطلاح (نوشته تأیید کننده) را باید به مفهومی موسع در نظر گرفت، آن چنان که مواردی را هم شامل شود که در آن ها، یک طرف از سیاهه یا سند مشابه دیگری استفاده میکند که مرتبط با اجرای تعهدات و برای مشخص کردن شروط قراردادی است که یا به طور شفاهی یا با مکاتبات غیر رسمی منعقد شده است، به این شرط که استفاده از اسناد مذبور در بخش تجاری و یا کشور مورد نظر، معمول باشد.[۲۳۲]
بخش سوم
محتوای قرارداد
طرح بحث
بعد از بررسی نحوه تشکیل قرارداد خرید و فروش (بیع) کالا، نوبت به بررسی محتوای یک قرارداد میگردد. از این رو در این بخش ، محتوای قرارداد بیع بررسی می شود. با انعقاد بیع، تعهدات متقابلی برای بایع و مشتری ایجاد می شود که کنوانسیون و همچنین اصول یونیدروا به آن پرداخته است. در این بخش ضمن بر شمردن تعهدات هر یک از طرفین، قوانین مشترک طرفین نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
این بخش به سه فصل کلی تقسیم شده است: در فصل اول در سه گفتار؛ گفتار اول تعهدات بایع گفتار دوم، تعهدات مشتری و در گفتار سوم سایر تعهدات محتوای قرارداد مورد بررسی قرر میگیرد. و در فصل دوم ضمانت اجرایی نقض قابل پیشبینی قرارداد بررسی میگردد و سرانجام نتیجه گیری از سه بخش قانون حاکم بر قراردادها، تشکیل قرارداد و محتوای قراردادها سخن به میان میآید.
فصل اول: تعهدات فروشنده و خریدار
گفتار اول: تعهدات فروشنده
علی اصول تعهدات طرفین قرارداد، از جمله تعهدات فروشنده، در قرارداد معین می شود و طرفین میتوانند، هر نوع تعهدی را با توافق ایجاد کنند جز آنچه در قانون به صراحت منع شده باشد. در کنوانسیون هم این اصل پذیرفته شده است. فصل دوم از مقررات کنوانسیون بیع بینالمللی کالا طی مواد ۳۰ الی ۴۴ تعهدات فروشنده (بایع) را بیان میکند. قابل ذکر است که برخی تعهدات اساسی برای بایع وجود دارد که در ماده ۳۰ کنوانسیون مقرر میدارد: فروشنده مکلف است به ترتیبی که در قرارداد و این کنوانسیون مقرر گردیده کالا را تسلیم کند، هر گونه مدارک مربوط به کالا را تحویل و مالکیت کالا را انتقال دهد.[۲۳۳]
مطابق این ماده میتوان تعهدات بایع را به سه دسته تقسیم نمود:
۱ ـ انتقال مالکیت کالا. ۲ ـ تسلیم کالا. ۳ ـ تسلیم اسناد مربوط به کالا.
دو تعهد دیگری که صراحتاً در این ماده بیان نگردیده و در طی مواد دیگر کنوانسیون [۲۳۴]بدان اشاره شده است و باید آن ها را نیز به گروه تعهدات بایع اضافه نمود، عبارتند از؛ «مطابقت کالا و مصونیت کالااز ادعای ثالث». بنابرین تعهدات بایع به طور کلی مطابق کنوانسیون عبارت است از:
|
|