در حقیقت هر فرد انسانی باید برای حضور در جامعه و برای رعایت حقوق اولیه انسانی در اجتماع، رفتارهای خود را ریشهیابی نموده، عوامل تأثیرگذار رفتاری را بازیافته تا بتواند به درستی بر این رفتارهای غیر نُرم و ناهنجار مدیریت نماید تا حقوق خود و دیگران را تضییع ننماید.
-ریسک پذیری رانندگان: به طور کلی یکی از انگیزه های اصلی انسان برای انجام تخلف ریسک پذیری آن ها میباشد در واقع در اکثر موارد، انجام تخلف همراه با سود و منفعت خواهد بود که حتی گاهی این منفعت از هزینه های ایجاد شده در اثر انجام تخلف (نظیر جریمه های حاصل از آن ) نیز بیشتر خواهد بود. بنابرین راننده در زمان انجام تخلف ابتدا به طور آنی با در نظر گرفتن منافع حاصل از انجام تخلف و نیز هزینه های احتمالی (بالقوه) آن، نسبت به این موضوع اقدام می کند. که متأسفانه فارغ از تبعات انجام تخلفات در جامعه و برای افراد دیگر مرتکب رفتار غیر معمول در جامعه میگردد(شاکری نیا، ۱۳۸۸).
-خودنمایی: این مسأله در رانندگان جوان بیشتر دیده می شود، رانندگانی که بیشتر نیاز به جلب توجه و دیده شدن در جامعه دارند ، معمولا” در زمان رانندگی اقدام به برخی حرکات نمایشی و تخلفات رانندگی می نمایند که هم خود را به خطر انداخته و حتی دیگران را هم در معرض رفتار ناپسند خود قرار میدهند.
-غرور و خودبرتربینی: برخی از افراد و گروه ها در جامعه ، با توجه به نوع تربیت و فرهنگ خاصی که در آن پرورش یافتهاند، همواره در اکثر عرصه های اجتماعی دارای نوعی روحیه خود برتر بینی و غرور میباشند. این افراد معمولا” در زمان رانندگی با انجام تخلفات، منافع خود را بر دیگران ترجیح داده و حتی در برخی موارد منافع سایرین را به مخاطره میاندازند(شاکری نیا، ۱۳۸۸).
-ناآگاهی و بی اطلاعی راننده: گاهی اوقات فرد متخلف با توجه به کمبود اطلاعات و ناآگاهی، ممکن است اقدام به انجام تخلف نماید یا اینکه واقعا” از عواقب فردی و اجتماعی، مستقیم و غیرمستقیم، آنی و آتی انجام تخلف بی اطلاع باشد که البته با گسترش روزافزون رسانه ها و سیستم های اطلاع رسانی در جامعه نا آگاهی رانندگان بسیار بعید به نظر میرسد.
-آموزش نادرست و فرهنگ غلط: بسیاری از ناهنجاری و مشکلات اجتماعی، ریشه در تربیت و تعلیم دوران کودکی افراد جامعه دارد که باید تعالیم ترافیکی از همان دوران کودکی با شیوه های متنوع برای کودکان فراهم شود تا بسترساز یک فرهنگ اجتماعی و قانون پذیر در بزرگسالی باشد.
-عدم تمرکز حواس: در برخی از موارد، رخداد تخلف ناشی از عدم تمرکز حواس رانندگان و در نتیجه بی توجهی آن ها به قوانین و مقررات رانندگی میباشد ، در اینگونه موارد فرد به رغم میل باطنی و با انگیزه های شخصی مرتکب خلاف می شود، از مصرف الکل و داروهای روان گردان تا مکالمه با تلفن همراه، خوردن و آشامیدن، استعمال دخانیات و … از جمله عوامل اختلال در حواس رانندگان هستند که جز خود راننده کسی در انجام آن دخیل نمی باشد(محمدیان، ۱۳۹۱).
-محرک های درونی: خشم و عصبانیت ، اضطراب و اضطرار ، استرس، هیجان و هر گونه عاملی که موجب برانگیختن احساسات رانندگان شود، میتواند به عنوان محرکی جهت انجام تخلفات ترافیکی تلقی شود، به طور مثال در موارد اضطراری، فرد به راحتی اقدام به بی قانونی خواهد کرد و یا در حالت اضطراب و استرس، تمرکز رانندگان از بین رفته و ممکن است، مرتکب تخلف شوند(محمدیان، ۱۳۹۱).
هر یک از عوامل انسانی، ذکر شده بالا منجر به نوعی رانندگی خواهد شد، که به رانندگی تهاجمی معروف است در این نوع رانندگی فرد در جهت آسیب رساندن به خود و یا در خطر قرار دادن دیگران، به نوعی رانندگی میکند که موجبات این موارد را فراهم میسازد، در این شرایط، قدرت و ادراک راننده از حالت طبیعی خارج و تسلط او بر خودش کاهش یافته و در موقعیت خطرپذیری قرار میگیرد که میتواند منجر به بروز تخلفات و در نتیجه وقوع تصادفات گردد(محمدیان، ۱۳۹۱).
شخصیت فردی و رفتار رانندگی:
برخلاف تصور برخی از افراد، نحوه رانندگی با اتومبیل بیش از ظاهر آن میتواند فرهنگ و سطح اجتماعی فرد را نمایان سازد؛ زیرا چگونگی رانندگی با اتومبیل، بخوبی نشاندهنده وجوه مختلف شخصیتی و رفتاری و درک اجتماعی یک انسان میباشد(سوری، ۱۳۸۸).
در واقع نحوه رانندگی، نمونهای بارز از اخلاق اجتماعی اشخاص میباشد؛ چراکه رعایت قانون و مقررات، احترام به حقوق دیگران. آستانه تحمل فردی در مقابل محرکهای ترافیکی و میزان پاکیزگی و سلامت اتومبیل و ایجاد فضای آرام برای سرنشینان و رانندگان دیگر، همگی نمونه هایی از رفتار اجتماعی راننده است که در هنگام رانندگی ناخودآگاه از شخصیت واقعی او منعکس میشود(سوری، ۱۳۸۸).
آمارها نشان میدهد که ۹۰ تا ۹۵ درصد تصادفات، رفتار انسان، عامل تعیینکننده اصلی است و رفتارهای ضداجتماعی با خشونت در رانندگی و نحوه رانندگی خشن نیز با تصادفات رابطه داشته است. در این راستا، بررسیهای متعددی درخصوص رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و رفتار رانندگی صورت گرفته است. به نظر میرسد عناصر خاصی از شخصیت باعث رفتارهای قانونشکنانه در رانندگی میشود، ازاینرو این رفتارها منجر به برآورده شدن برخی از نیازهای شخصی فرد گردیده؛ هرچند که با سیستم قانونمند محیط اطراف مغایرت دارد(سوری، ۱۳۸۸).
محققان ترافیک معتقدند بیش از ۹۰ درصد تصادفات تا اندازهای به دلیل شخصیت راننده و وابسته به رفتارهای راننده است و رانندگی مخاطرهآمیز سبب نتایج منفی میشود. رانندگی خطرناک شامل رانندگی رقابتجویانه (لذت بردن از مانور دادن در میان دیگر رانندگان)، رانندگی خطرپذیر (پذیرش خطرات رانندگی برای هیجان و لذت)، رانندگی همراه با خطرپذیری بالا (سرعت و سبقت ناگهانی)، رانندگی پرخاشجویانه مانند (رانندگی با فاصله کم با خودروهای دیگر که اغلب به منظور تنبیه رانندگان صورت میگیرد، گاز دادن از روی خشم، ژستهای خشمناک) نگرشهای مذبور و ویژگیهای شخصیتی که گسترش این رفتارها، ایمنی را به طور جدی تهدید میکند(رستم زاده، ۱۳۸۷).
به هر حال اکثر جوانان با رفتار رانندگی پرمخاطره درگیر هستند که آمار تصادفات جوانان بیانگر این موضوع میباشد. ویژگیهای شخصیتی این افراد به احتمال قوی در بروز رفتارهای پرخطر دخیل میباشد که برای بسط و توسعه سیاستهای ایمنی ترافیک نیاز به توضیح و بررسی بیشتر دارد. تا راه حل هایی برای کاهش درصد تصادف و مرگو میر پیدا شود(رستم زاده، ۱۳۸۷).
اخیراً با افزایش توجه افراد به اتومبیل، رفتارهای جالبی از بعضی رانندگانی که سعی دارند با اتومبیل یا شیوه رانندگی خود، نظر دیگران را جلب کنند، سرمیزند. آن ها معمولا با سرعت و سبقت غیرمجاز و هراسانگیز و انجام حرکات نمایشی در محلهایی که رانندگان معمولی و خانواده دیگران در آن رهگذرند، لجبازی با دیگر رانندگان، سعی بر جذب افراد خاص و جلب توجه اطرافیان دارند؛ اما این کار نه تنها جذاب و شاهکار نیست؛ بلکه نشانه ضعف فرهنگی و عدم کنترل فردی نیز به شمار میرود(شاکری نیا، ۱۳۸۸).