امید قائمی (۱۳۷۹) بررسی رابطه قیمت سهام و حجم مبادلات سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را موضوع پایاننامه کارشناسی ارشد خود قرار دادهاند. فرض اصلی این تحقیق بیان میدارد که تعداد سهام معاملهشده روزانه با تغییر قیمت سهام در آن روز دارای رابطه معنیدار و همجهت میباشد یا نه و به عبارت دیگر با افزایش میزان معاملات انجامگرفته بر روی سهام یک شرکت خاص، میزان تغییر قیمت سهام آن چقدر خواهد بود. جامعه آماری در این پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند که ۲۴ شرکت پر معامله به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقطع زمانی موردنظر نیز مرداد سال ۱۳۷۴ تا پایان آذر سال ۱۳۷۸ در نظر گرفته شد که به طور متناوب دوره های رکود و رونق معاملات را شامل میشود وی برای آزمون فرضیات از آزمون ضریب همبستگی رتبهای استفاده کرد. آماره آزمون مورداستفاده نیز در اغلب موارد از توزیع نرمال تبعیت نکردهاند. وی نتایج تجزیهو تحلیل انجامشده را به شرح زیر خلاصه نمود:
الف) برای ایجاد تغییرات مهم در قیمت سهام لازم است تا هم تعداد معاملات و هم تعداد سهام بیشتری موردمطالعه قرار گیرد.
ب) تعداد سهام مبادله شده در روز گذشته تأثیری بر حجم مبادلات روز جاری ندارد.
ج) در اکثر معاملات سهام در بورس تهران تعداد اندکی سهام مورد معامله قرار میگیرد.
د) قیمت سهام در بورس تهران به صورت یکروند زمانی صعود یا نزول میکند به عبارت دیگر زمان که قیمت سهام در یک روز افزایش (کاهش ) مییابد میتوان پیشبینی نمود که در روزهای بعد نیز احتمالاً قیمت سهام افزایش (کاهش ) خواهد یافت. وی همچنین نتایجی درباره رابطه بین میزان واریانس قیمت و میانگین تعداد سهام معاملهشده و میانگین تعداد دفعات معامله روزانه و مقدار عددی قیمت سهام به عنوان نتایج جانبی ارائه نمود. به نظر وی هرچند یافته های این تحقیق بسیاری سؤالات و ابهامات موجود در خصوص مکانیسم تغییر رفتار و روحیات بازار سرمایه در بورس تهران را پاسخ داده و مطالعات و یافته های موجود را توسعه داده است اما در عمل نیز نشان داد که اطلاعاتی نظیر تعداد سهام معاملهشده و تعداد دفعات معامله در فاصله زمانی یک روز، دارای ارزش اطلاعاتی چندان قابلملاحظهای نیست نتایج این تحقیق در مواردی با نتایج تحقیقات انجامشده در بورس نیویورک موافق و در مواردی نیز مغایر بوده است. به عنوانمثال در بورس نیویورک رابطه بین تغییر قیمت سهام روز بعد و حجم مبادلات هرروز وجود دارد حالآنکه در بورس تهران اینطور نیست. در هر دو بورس همبستگی مثبت بین تغییرات قیمت سهام یک روز و تعداد سهام معاملهشده همان روز وجود دارد.آاآ
عبده تبریزی و دموری (۱۳۸۲) در تحقیقی با عنوان شناسایی عوامل مؤثر بر بازده بلندمدت سهام جدیداً پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، شرکتهایی را بررسی کردند که برای نخستین بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضهشده بودند. در این تحقیق شرکتهای تازهوارد به بازار طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۴ موردبررسی قرارگرفتهاند و عوامل مؤثر بر بازده بلندمدت این شرکتها به طور خاص مورد آزمون قرارگرفته است. این عوامل عبارت از حجم معاملات سالانه سهام، اندازه شرکت و بازده کوتاهمدت حاصل از خریدوفروش سهام شرکتهای مربوط است. نتایج این تحقیق نشاندهنده وجود بازده کوتاهمدت بیشتر سهام شرکتهای جدیدالورود به بازار نسبت به شاخص بازار بوده است. بنابرین آنان عملکرد قیمت گذاری سهام شرکتهای جدیدالورود به بورس را مشابه بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف دانسته اند (عبده تبریزی و دموری، ۱۳۸۲، ص ۲۷).
احمد پور (۱۳۸۲) نقش بازار اوراق بهادار و اطلاعات مربوط به اوراق بهادار میتوانند فرایند استفاده از پیشبینی واکنش بازار، جهت تدوین و ارائه یک تئوری حسابداری را توجیه کنند. نقش بازار اوراق بهادار این است که یک بازار بورس منظم و سامانیافته را به وجود آورد که سرمایهگذاران بتوانند بر اساس یکروند مستمر و دائمی اطلاعات موجود نسبت به مصرف در زمان حال و آینده را مبادله نمایند. نقش این اطلاعات زمانی مضاعف میشود که بتواند: ۱-به تعیین قیمتی از مجموعه اوراق بهادار به گونهای که اوراق بهادار به شیوهای مطلوب بین سرمایهگذاران تقسیم شود، کمک کند و ۲-به یکایک سرمایهگذارانی که با مجموعه مشخصی از قیمتها روبهرو میشوند. (برای انتخاب مجموعهای مطلوب از اوراق بهادار) کمک کند. ازاینرو مربوط بودن اطلاعات حسابداری و انتخاب رویه شناخت و اندازهگیری حسابداری را میتوان برحسب واکنشهای بازار موردبررسی قرار داد. این تحقیق به بررسی ارتباط معنیدار اطلاعات حسابداری (محتوای اطلاعاتی صورتهای مالی) در ارزیابی ریسک بازار شرکتها در ایران پرداخته است. نتایج این بررسی بیانگر آن است که در ایران اطلاعات تاریخی حسابداری به طور کامل در قیمت اوراق بهادار انعکاس نمییابد. بهبیاندیگر با در نظر گرفتن فرضیههای بازار کارا، بورس اوراق بهادار تهران در بازار، بدون کارایی و سطحبندی لازم است.
بهرام فر (۱۳۸۳) در مقالهای به بررسی تأثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیرعادی آتی سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۷۴ ـ ۸۲ پرداخت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که متغیرهای درجه اهرم مالی، اقلام تعهدی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض، توزیع سود نقدی، با بازده غیرعادی سهام رابطه معکوس دارند. در حالی که متغیرهای نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، رابطه مستقیمی با بازده غیرعادی دارند.
خواجوی و ناظمی (۱۳۸۴)، ارتباط بین کیفیت سود و بازده سهام با تأکید بر نقش ارقام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران را موردبررسی قرار دادند. ایشان برای تحقیق خود تعداد ۹۶ شرکت بورسی را برای دوره زمانی ۱۳۸۲ – ۱۳۷۷ انتخاب کرده و به بررسی این موضوع پرداختند که آیا ارقام تعهدی نقش قابلملاحظهای در عکسالعمل بازار به اطلاعات سود شرکتها دارد یا خیر؟ نتایج پژوهش آن ها نشان میدهد که میانگین بازده سهام شرکتها، تحت تأثیر میزان ارقام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار نمیگیرد؛ به عبارت دیگر نمیتوان پذیرفت که بین میانگین بازده شرکتهایی که ارقام تعهدی آن ها به کمترین و بیشترین میزان گزارش میشود، اختلاف معنیداری وجود دارد.