کیفیت بالای حسابرسی حسابرسان متخصص بیانگر این موضوع است که آنان از تکنولوژی و پرسنل و سیستمهای کنترل سازمانی بهتری برخوردار هستند که می تواند آنان را در ارائه بهتر خدمات حسابرسی یاری رساند (سیمونیک و استین[۱۰۴]، ۱۹۸۷). همچنین توانایی حسابرسان متخصص در ارتقای کیفیت حسابرسی ناشی از تجربه ارائه خدمات حسابرسی برای صاحبکارانی است که در یک صنعت خاص به فعالیتهای اقتصادی میپردازند (مالتا و رایت[۱۰۵]، ۱۹۹۶؛ دان و میهو، ۲۰۰۴). زیرا فرض بر این است که برای حسابرسان متخصص، تجربه حسابرسی در یک صنعت خاص باعث فهم بهتر فعالیتهای تجاری صاحبکار می شود (وان[۱۰۶]، ۱۹۹۶).
بیسلی و پترونی[۱۰۷] (۲۰۰۱) بیان کردند که دانش تخصصی بالاتر و برخورداری از امکانات و تکنولوژیهای جدید حسابرسی می تواند حسابرسان متخصص را در ارائه بهتر خدمات حسابرسی یاری رساند. گانی[۱۰۸] و همکاران (۲۰۰۷) به این نتیجه رسیدند در ارتقای کارایی حسابرسی، تخصص حسابرس نقش مهمتری را نسبت به تداوم انتخاب حسابرس ایفا می کند. گول[۱۰۹] و همکاران (۲۰۰۹) نیز معتقدند دانش تخصصی حسابرس از صنعت صاحبکار نقش مهمی را در ارتباط با اثربخشی حسابرسی ایفا می کند. همچنین از نظر آنان تخصص حسابرس، نقش مهمی را در بهبود کیفیت حسابرسی بر عهده دارد.
فرانسیس و کریشنان[۱۱۰] (۱۹۹۹) معتقدند که حسابرسان باید به اقلام تعهدی توجه ویژهای داشته باشند. زیرا اقلام تعهدی بر پیش بینی سودهای آتی و مدیریت سود اثرگذار است و حسابرسان بیشتر به بخش تعهدی سود توجه میکنند. اگر حسابرسان از تجربه و صلاحیت حرفهای کافی برخوردار باشند، می توانند کیفیت سود را بهبود بخشند (اسپارکس[۱۱۱]، ۱۹۹۹). اگر حسابرسان متخصص، کیفیت سود را بهبود بخشند، اقلام تعهدی اطلاعات مفیدتری را در اختیار استفادهکنندگان از صورتهای مالی قرار میدهد. بنابرین میتوان انتظار داشت که ارزش اقلام تعهدی برای سرمایه گذاران در مورد شرکتهایی که توسط حسابرسان متخصص حسابرسی شدهاند، افزایش یابد. در برخی از تحقیقات به بررسی توانایی حسابرسان متخصص در کنترل اقلام اختیاری و بهبود کیفیت سود پرداخته شده است (گراملینگ و همکاران، ۱۹۹۹؛ کریشنان و یانگ، ۱۹۹۹). اعتمادی و همکاران (۱۳۸۸) نشان دادند شرکتهایی که حسابرس آن ها، متخصص صنعت است، دارای سطح مطلق اقلام تعهدی اختیاری کمتر و ضریب واکنش سود بالاتری نسبت به شرکتهایی که حسابرس آن ها، متخصص صنعت نیست، هستند؛ به بیان دیگر، حسابرسان متخصص صنعت، حسابرسی با کیفیتتری به صاحبکاران خود ارائه میکنند. کریشنان (۲۰۰۳) نشان داد شرکتهایی که توسط حسابرسان متخصص در صنعت حسابرسی میشوند، اقلام تعهدی اختیاری کمتری دارند. همچنین، اینگونه شرکتها ضریب واکنش سود بیشتری در زمان اعلام سود خواهند داشت (بالسام و همکاران، ۲۰۰۳). جنکینز[۱۱۲] و همکاران (۲۰۰۶) به این موضوع پرداختند که آیا کیفیت سود در اواخر دهه ۱۹۹۰، که به دوره فعالیت غیر عادی بازارهای سرمایه معروف است، کاهش یافته است؟ و آیا تخصص حسابرسان پیشین بر روند کاهش کیفیت سود اثرگذار بوده است؟ آنان به این نتیجه رسیدند که افزایش در سطح مطلق اقلام تعهدی و کاهش در ضریب واکنش سود، عامل کاهش در کیفیت سود بوده است و تخصص حسابرسان پیشین بر افزایش سطح اقلام تعهدی و کاهش در ضریب واکنش سود اثر قابل توجهی ندارد.
یکی از دلایل ضعف در پیشینه تحقیقات مربوط به تخصص حسابرس و کیفیت سود، نادیده گرفتن مدیرانی است که قصد دارند با بهره گرفتن از اقلام تعهدی، کارایی خود را افزایش دهند و وضعیت واحد تجاری را مطلوب نشان دهند. سوال اساسی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا تخصص حسابرس بر اقلام تعهدی اثرگذار است؟ یافته های پژوهش ماسکارنهاس و همکاران (۲۰۱۰) شواهدی را در تأیید اثر تخصص حسابرس بر اقلام تعهدی اختیاری ارائه نکرد. اگرچه نتیجه تحقیق آنان نشان داد در شرکتهایی که حسابرسان متخصص به کار گرفته شدهاند، اقلام تعهدی غیر اختیاری اطلاعات مفیدتری را ارائه می کند. همانطور که بیان شد، ماسکارنهاس و همکاران (۲۰۱۰) نشان دادند که حسابرسان متخصص نسبت به حسابرسان غیر متخصص، در مورد اقلام تعهدی عملکرد بهتری ندارند. این در حالی است که ریچلت و وانگ[۱۱۳] (۲۰۰۹) به این نتیجه رسیده بودند که تخصص حسابرس، حسابرسی با کیفیتتری را از طریق کاهش اقلام تعهدی به دنبال خواهد داشت. وان[۱۱۴] و همکاران (۲۰۰۷) بیان کردند که تخصص حسابرس مانع از استفاده فرصت طلبانه از اقلام تعهدی می شود. همچنین، آنان نشان دادند که تخصص حسابرس ضریب واکنش سود را بهبود میبخشد.
رسواییهای مالی اخیر این سوال را مطرح می کند که آیا وجود حسابرسان در کاهش مدیریت سود مؤثر است. نکتهای که در مورد اثربخشی حسابرسی در کاهش مدیریت سود وجود دارد، توجه به تجربه و تخصص حسابرسان است. ولوری[۱۱۵] و همکاران (۲۰۰۳) به بررسی مدیریت سود بین صاحبکاران حسابرسان متخصص و غیر متخصص پرداختند. پیش از این پژوهش، در تحقیقات اندازه مؤسسه حسابرسی به عنوان معیاری برای عملکرد حسابرسان در نظر گرفته میشد. آنان در این تحقیق، تخصص حسابرس را نیز به عنوان معیاری برای عملکرد حسابرسان در نظر گرفتند و به این نتیجه رسیدند که مدیریت سود در صاحبکارانی که از حسابرسان متخصص استفاده میکنند، کمتر است. همچنین، ژو و ایلدر[۱۱۶] (۲۰۰۴) نشان دادند زمانی که سرمایه اهدایی در اختیار یک واحد تجاری قرار میگیرد، وجود حسابرسان متخصص مانع از افزایش مدیریت سود در زمان اهدا خواهد شد.