و با توجه به این که دانش آموزان در مقطع راهنمایی از لحاظ سنی در مرحله نوجوانی قرار دارند و دوره نوجوانی هم زمان است با دوره بلوغ; یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی. در دروه بلوغ، تغییرات گوناگونی در ابعاد شخصیتی نوجوان رخ میدهد که هر کدام به نوعی میتواند بر او اثر بگذارد و حتی گاهی شخصیّت او را دگرگون سازد. و با توجه به اینکه رفتن به مرحله نوجوانی نوعی گذر از وابستگی به روابط مستقل با والدین است، سبک ها ی تربیتی والدین میتواند نقش مهم و منسجمی را در کمک به کودکان برای مواجهه با این چالش بزرگ ایفا کند و با توجه به حرکت روان شناسی مثبت نگر در سا ل ها ی اخیر در مورد نقش این متغیرها در شادکامی، نیاز به پژوهش هرچه بیشتر پیرامون شناسایی و تعیین سهم هر یک از عوامل مؤثر بر شادکامی و عزت نفس کودکان از جنبه ها ی گوناگون ضروری به نظر میرسد. با توجه به مطالب ذکر شده و نقش سبک های تربیتی در شادکامی و عزت نفس دانش آموزان هدف از انجام این پژوهش تعیین سهم هریک از سبک ها ی فرزندپروری در پیشبینی شادکامی و عزت نفس دانش آموزان مقطع راهنمایی میباشد.
۱-۴ سئوالات پژوهش:
۱-۴-۱ پرسش اصلی تحقیق (مسأ لۀ تحقیق):
آیا بین شیوه های تربیتی والدین و میزان شادکامی و عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
۱-۴-۲ سئوالات فرعی:
-
- آیا بین شادکامی و عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین سبک تربیتی والدین و عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
۱-۵ هدف پژوهش:
بررسی رابطه بین شیوه فرزند پروری والدین و شادکامی و عزت نفس دانش آموزان مقطع راهنمایی.
۱-۵-۲ اهداف کاربردی:
-
- بررسی رابطه بین شادکامی و شیوه های فرزند پروری والدین
-
- بررسی رابطه بین عزت نفس و شیوه های فرزند پروری والدین
-
- بررسی رابطه بین عزت نفس و شادکامی دانش آموزان
- بررسی نقش جنسیت در شادکامی و عزت نفس دانش آموزان مقطع راهنمایی
۱-۶ فرضیه های تحقیق:
-
- بین سبک تربیتی والدین و شادکامی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
-
- بین سبک تربیتی والدین و عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد.
-
- بین عزت نفس و شادکامی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
- بین عزت نفس و شادکامی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
۱-۷ تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):
۱-۷-۱ تعاریف مفهومی:
سبک تربیتی( شیوه فرزند پروری):
منظور از شیوه های فرزند پروری، روشهایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار میگیرند و بیانگر نگرشهایی است که آن ها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع میکنند(دارلینگ و استنبرگ، ۱۹۹۳؛ به نقل از میرثانی، ۱۳۸۸).
شادکامی:
حالت روانی مثبت که با سطح بالای رضایت مندی از زندگی، سطح بالای عاطفه مثبت و سطح پایین عاطفه منفی مشخص می شود (پاشا شریفی و همکاران، ۱۳۸۷).
عزت نفس:
تعریف مفهومی عزت نفس :ارزشیابی فرد در مورد خود یا قضاوت فرد در مورد ارزش خود را عزت نفس مینامند ( کوپر اسمیت، ۱۹۶۷؛ به نقل از پورشافعی، ۱۳۷۰(.
۱-۷-۲ تعاریف عملیاتی:
سبک تربیتی( شیوه فرزند پروری):
در این پژوهش منظور ازسبک تربیتی نمره ای است که فرد در پرسش نامه شیوه های فرزند پروری دیاناباوم ریند به دست می آورد.
شادکامی:
شادکامی عبارت است از نمره ای که فرد در پرسش نامه تجدید نظر شده آکسفورد (OHI) به دست می آورد.
عزت نفس:
عزت نفس عبارت است از نمره ای که فرد در پرسش نامه ی عزت نفس کوپر اسمیت به دست می آورد.
فصل دوم :
پیشینه تحقیق
ماهیت و مفاهیم
۲-۱ مقدمه:
در این فصل سعی بر آن شده است که به بیان مبانی نظری پژوهش و پیشینه آن پرداخته شود. بنابرین، ابتدا به بیان مبانی نظری شادکامی، عزت نفس و شیوه های فرزند پروری والدین پرداخته شده و سپس پژوهش های پیشین و مرتبط با موضوع پژوهش ارائه گردید.
۲-۲ شادکامی:
شادکامی» از مهمترین نیازهای روانی بشر است که تأثیر عمدهای بر شکلگیری شخصیت و سلامت روان دارد و همه انسانها شادکامی را خود و برای افراد مورد علاقهشان میخواهند. از عهد باستان تا کنون به احساسات مثبت انسان از جمله شادکامی توجه شده است. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره میکند که عبارتند از: قوه عقل یا استدلال، احساسات و امیال. وی شادکامی را حالتی از انسان میداند که بین این سه عنصر، تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد. ارسطو معتقد است دستکم سه نوع شادمانی وجود دارد؛ در پایینترین سطح، شادی را همان لذّت میداند؛ در سطح بالاتر شادی همان موفقیت و کامیابی است و نوع سوم شادی از نظر ارسطو، شادی ناشی از معنویت است. وی معتقد است شادکامی حقیقی از ارضای امیال حاصل نمیشود، بلکه از انجام چیزی که از لحاظ اخلاقی ارزش انجام دادن دارد، یعنی از تجلّی فضیلت حاصل میشود. به اعتقاد جرمی بنتام شادکامی غیر قابل تشخیص از لذّتهای جسمانی بوده، عبارت است از فعالیتهایی که افزایش آن ها موجب لذّت و کاهش درد و ناراحتیها میشود. فارابی معتقد است سعادت دنیوی و اخروی انسان با تحقق چهار نوع فضیلت به دست میآید که عبارتند از: فضیلتهای نظری، فضیلتهای فکری، فضیلتهای اخلاقی و صناعات عملی. وی راه رسیدن به سعادت را داشتن ملکات اخلاقی دانسته، و خلق نیکو را اعتدال یا حد وسط افراط و تفریط میداند (امانیان، ۱۳۸۸).
برخی از پژوهشگران، شادکامی را حالت روانی مثبتی میدانند که با سطح بالای رضامندی کلی از زندگی، عاطفه مثبت و سطح پایین عاطفه منفی مشخص میشود. سلیگمن، رشید و پارک، مفهوم شادکامی را در سه مؤلفه جای داده است: الف) هیجانهای مثبت (زندگی بانشاط)؛ ب) تعهد (زندگی درگیرانه یا زندگی خوب؛ ج) معناداری (زندگی با معنا). سلیگمن معتقد است بر اساس پژوهشهای چند سال اخیر، ثابت شده است شادکامی عامل پدیدآورنده منافعی به مراتب بیشتر از صِرف احساس خوبی داشتن است؛ افراد شادکام، سالمتر و بسیار موفقترند و درگیری و تعهد اجتماعی بیشتری دارند (آذربایجانی و علی محمدی، ۱۳۸۸).