مبحث اول: تعریف تنبیه
در اقوام مختلف و درفرهنگهای ملل جهان از تنبیه تعاریف متفاوتی ارائه شده و گاهی آن را در کنار تشویق و گاهی در کنار حد شرعی قرار داده و برداشت های مختلفی از آن نمودند که ما در این مبحث به دو مورد از آن اشاره میکنیم . تنبیه لغوی و تنبیه اصطلاحی
گفتار اول : تنبیه درلغت
تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن[۱] و بیدار کردن [۲] است و ریشه عربی آن از نَبَهَ در باب تفعیل است، نبَّهه علی الامر[۳] یعنی او را نسبت به مطلب متوجه و آگاه کرد .
به عبارت دیگر به اگاه کردن و واقف کردن شخص به امری تنبیه گفته می شود ، آگاه و بیدار کردن، مجازات کردن ، گوشمالی دادن ، سیاست کردن و چوب زدن [۴]
گفتار دوم : تنبیه در اصطلاح عرف
تنبیه در اصطلاح به عملی گفته می شود که لازمه آن آگاه وهوشیار کردن باشد ودست کم به سه معنا به کار رفته است:
۱- به معنای عام: حذف پاسخ مثبت از ارگانیسم و یا اضافه کردن پاسخ منفی به آن.
از نظر اسکینر تنبیه به این معنا به کار رفته است، وی میگوید « تنبیه زمانی رخ میدهد که پاسخ مثبتی را از موقعیت حذف و یا چیزی منفی به آن بیافزاییم. به زبان متداول می توان گفت تنبیه دور ساختن چیزی از ارگانیسم است که خواستار آن است یا دادن چیزی است به او که طالب آن نیست» [۵]
۲- به معنای خاص: تنبیه عبارت است از ارائه یک محرک آزارنده یا تنبیه کننده (تقویت کننده منفی) به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش دادن احتمال آن رفتار . برای مثال اگر بعد از انجام رفتاری نامطلوب از سوی کودک مثلا گفتن یک حرف زشت با ارائه یک محرک آزارنده مثل سیلی زدن به او، خواسته باشیم که احتمال بروز رفتار نامطلوب را دراو کاهش دهیم، او را تنبیه کرده ایم.[۶]
۳- به معنای اخص: گاهی مراد از تنبیه یعنی جسمی و کتک زدن که این معنای اخص تنبیه است. روشن است که بر طبق معنای اول، تنبیه طیف وسیعی را در برمی گیرد که عبارت است از تغافل ، بی اعتنایی ، تهدید، تحقیر، سرزنش، تمسخر، محروم سازی، جریمه، جبران، تغییر چهره ، روی برگرداندن و تنبیه بدنی ، اما بر طبق معنای دوم تنبیه دیگر شامل تغافل ، بی اعتنایی ، محروم سازی و به عبارت دیگر حذف تقویت مثبت نمی شود.
آنچه میان این معانی سه گانه تنبیه مورد تردید و بحث واقع شده است قسم سوم است ، گرچه برخی از مصادیق تنبیه به معنای دوم نظیر تهدید، تحقیر، سرزنش و تمسخر نیز کمابیش مورد رد و انکار واقع شده است .
بنابرین ما بیشترین کوشش خود را مصروف می داریم که با توجه قرآن و روایات معصومین « علیهم السلام » و دیدگاه صاحب نظران تنبیه را آن گونه تشریح کنیم که برای کودکان و نوجوانان و جوانان (دانش آموزان ) در زندگی آینده شان اثر مفید داشته باشد .
گفتار سوم: تنبیه در عرف مدارس
تنبیه در عرف مدارس کشورهای مختلف دنیا به صورت گوناگونی به کار گرفته می شود در مدارس ایران تنبیه در اصطلاح به اشکال مختلف کاربرد دارد و اکثر قریب به اتفاق مدیران و معلمان مدارس حداقل از یکی از آن ها استفاده میکنند و این موارد عبارت است از: تذکر شفاهی در مقابل رفتار نامناسب، اخطار کتبی ، کم کردن نمره انضباط ، اخراج از کلاس ، مطلع نمودن والدین ،معرفی به مشاورین و هسته مشاوره و در صورتی که همه این اقدامات مؤثر نیفتد انتقال به مدرسه دیگر و در نهایت انتقال به شهر دیگر. کلیه موارد ذکر شده در خصوص تنبیه در آئین نامه آموزش مدارس آورده شده ولی در هیچ یک از مقررات ودستورالعمل ها و آئین نامه های آموزش و پرورش نه تنها حرفی از تنبیه بدنی ( جسمی ) نزده است بلکه حتی مرتکبین تنبیه جسمی را متخلف و با آنان برخورد میکند البته اگرچه در این عصر و دوره اگر معلمی مرتکب چنین عملی علیه دانش آموز شود رسانه های خبری این عمل معلم را چنان بزرگنمائی میکنند که آبروئی برای معلم باقی نمی گذارند آنقدر که این رسانه ها حرکات معلمین را زیر ذره بین قرار میدهند به آمار جنایات بزرگ علیه نوجوانان و جوانان ( همان دانش آموزان ) در جامعه هیچ توجهی ندارند و اگر هم دارند بسیار کم رنگ است .
مبحث دوم: دیدگاه قرآن و روایات و صاحب نظران
گفتار اول : قرآن و روایات
۱- تنبیه در قرآن :
قرآن کریم یکی از ابزارهای بازدارنده از رفتار عناد ورزانه نسبت به فرامین پروردگار را تنبیه به انواع مختلف آن، اعم از دنیوی و اخروی ، معرفی می کند و در آیات مختلف به این موضوع اشاره میکند.
با استقرائی که در آیات قرآن صورت گرفت، قریب ششصد آیه مربوط به تنبیه استخراج شد . در یک تقسیم بندی می توان آیات تنبیه را در قرآن به سه دسته تقسیم کرد :
الف) تنبیه به عنوان مجازات حقوقی ( حد و تعزیر) :قرآن کریم در بخشی از آیات که به عنوان آیات الاحکام شناخته میشوند، برای بعضی از خطاها و جرم ها مجازات های خاصی را تعیین کردهاست ؛ مثلا در مورد مرد و زن زناکار می فرماید : « الزّانّیهُ والزّانی فاجلدوا کُلَّ واحدٍ منها مئهَّ جَلدَهٍّ » ( سوره مبارکه نور، آیه شریفه ۲ ) هریک از زن و مرد زناکار را صد ضربه تازیانه بزنید هم چنین آیاتی که در حد محارب و سارق را بیان میکند از آیات الاحکام هستند .
ب) تنبیه به عنوان تجسم اعمال (جنبه تکوینی اعمال): بخشی زیادی از آیاتی که مجازات اقوام گذشته را بیان میکنند در مورد نتیجه اعمال آنان میباشند، از جمله داستان اصحاب سبت، [۷] قوم بنی اسرائیل[۸] مجازات ابلیس[۹] و رانده شدن از درگاه پروردگار.
ج) تنبیه به عنوان تأدیب : برخی از آیات قرآن کریم، تنبیه را برای تأدیب و تربیت و اصلغاح و رفتارهای غیر قابل پذیرش توصیه مینمایند. برای نمونه قرآن درباره کسانی که از دستور پیامبر تخلف نمودند و در جنگ شرکت نکردند می فرماید : « و علی الثلاثه الذّین خَلّفُوا حتَّی إذا ضاقت علیهم الأرض بما رَحُبت و ضاقَت علیهم أنفسهم » ( توبه : ۱۸ ) و آن سه نفر که ( از شرکت در جنگ ) تخلف نمودند/ و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند) تا آنجا که زمین با همه وستعتش به آن ها تنگ شد، (حتی) در وجود خویش جائی برای خود نمی یافتند و دانستند پناهگاهی در برابر عذاب خدا جز رفتن به سوی او نیست .
۲- تنبیه در روایات:
روایات زیادی از ائمهاطهار علیهمالسلام در زمینه تأدیب و تنبیه وارد شده است که میتوان این روایات را به سه دسته تقسیم کرد:
الف) روایاتی که دال بر تأدیب کودک به خاطر انجام اعمالی است که برای مکلفان حد تعیین شده است .
ب) روایاتی که دلالت بر تأدیب کودک به واسطه انجام اعمالی است که برای آن تعزیر وجود دارد .
ج) روایاتی که برای تادیب و اصلاح کودک و قراردادن او در مسیر بهتر وارد شده اند، مانند وقتی که کودک را برای آموختن کتاب یا یک حرفه مورد تنبیه قرار دهند.