۲-۲ تعریف مالیات
مالیات (tax) قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاستهای مالی درراستای حفظ منافع اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی کشور به موجب قوانین و به وسیله اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول میشود. عدهای از صاحبنظران مالیات را مبلغی میدانند که دولت از اشخاص ، شرکتها و مؤسسات برطبق قانون برای تقویت عمومی حکومت و تأمین مخارج عامه میگیرد ، پس مالیات برای پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاستگذاری مالی لازم است. البته قانون گذار در متن قانون مالیاتهای کشور ما اشاره ای به هدف توزیع عادلانه ثروت نکرده است.(ابوطالب ،۱۳۸۲)
اصول بنیادی در سیستم مالیاتی آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» چهار اصل برای هر سیستم مالیاتی معرفی میکند و معتقد است که این اصول باید پایه و اساس طراحی هر سیستم مالیاتی باشد.
۲-۲ -۱اصل عدالت
از افراد باید به اندازه توان پرداختشان مالیات گرفته شود. این اصل متضمن دو اصل دیگر است که یکی در مورد کالاها و خدمات عمومی و دیگری در مورد فعالیتهای شخصی به کار می رود:
الف- اصل بهای خدمات: بر اساس این اصل هزینه خدمات عمومی دولت باید بین افراد به نسبت استفاده ای که از آن میبرند تقسیم گردد. این اصل در مورد خدمات عمومی مانند امنیت ، قضاء ، راه و ترابری ، روشنایی معابر عمومی ، محیطهای تفریحی عمومی و غیره به کار می رود.باید توجه داشت که این اصل در برخی بخشها مانند آموزش و پرورش و قضاء تا حدودی قابل تأمل است زیرا در قوانین بسیاری از کشورها ، آموزش عمومی و همچنین بهره برداری از سیستم قضایی رایگان است و این با عدالت سازگارتر است.
ب- اصل توان پرداخت: بر اساس این اصل هرکس باید به اندازه توان مالی خود مالیات بپردازد. بدین ترتیب صاحبان ثروت باید مالیات بیشتری بپردازند. این اصل مالیات تصاعدی را پیشنهاد میکند و در مالیات بر درآمد و املاک و ارث کاربرد دارد.
۲-۲-۲ اصل سهولت وصول
وصول مالیات باید با سهولت هرچه بیشتری انجام گیرد. مالیاتها باید در مساعدترین زمان و بهترین شرایط و سهل ترین روشها وصول شود.
۲-۲-۳ اصل اطمینان (اطلاعات کامل)
مؤدیان (کسانی که مالیات می پردازند) باید اطلاعات کافی در مورد مبلغ مالیاتی که باید بپردازند ، زمان پرداخت و نحوه پرداخت داشته باشند.
۲-۲-۴ اصل صرفه جویی
جمع آوری مالیات باید مستلزم صرف کمترین هزینه ها باشد.(نورانی ،۱۳۸۷)
۲-۳ انواع مالیاتها
۲-۳-۱مالیات بر ارزش
این مالیات به صورت درصدی قیمت خرده فروشی یا عمده فروشی و یا قیمت کارخانه وضع می شود. معمولاً مالیات بر ارزش افزوده نیز جزو این مالیات است (مالیات بر ارزش افزوده آن است که در هر مرحله از تبدیل یک کالا به کالای دیگر مقداری مالیات بر اضافه ارزش ایجاد شده وضع می شود. این مالیات در اروپا و آمریکا متداول است). مزیت این مالیات در این است که از همه افراد به صورت یکسان اخذ می شود اما باید دانست که معمولاً تمام این مالیات به مصرف کننده منتقل می شود.
۲-۳-۲ مالیات بر دارایی
این مالیات بیشتر در مورد تعدیل ثروت و ایجاد عدالت اجتماعی و پر کردن شکاف طبقاتی وضع می شود. برخی معتقدند در کشورهایی که شکاف طبقاتی زیاد است (منجمله در کشورهای در حال توسعه) باید این نوع مالیات به صورت تصاعدی أخذ شود. برای این کار بهترین روش اعمال مالیات بر جمع دارایی است ، منتها وضع مالیات بر جمع دارایی مستلزم داشتن سیستم قوی اطلاعات مالیاتی است.
۲-۳-۳مالیات بر درآمد
این نوع مالیات متداول ترین نوع مالیات در همه کشورهاست. مالیات بر درآمد معمولاً تصاعدی است و تصاعدی بودن آن به منظور تعدیل ثروت است. تصاعدی بودن این مالیات امروزه مورد مناقشه است زیرا با بالا رفتن نرخ مالیات رغبت افراد برای افزایش فعالیت کم خواهد شد. میزان وصول این مالیات در دوره های رونق و رکود نوسان دارد و مشکلاتی را پدید می آورد.
۲-۳-۴ مالیات بر کالاهای لوکس
این نوع مالیات نیز برای تعدیل ثروت است زیرا مصرف کنندگان این نوع کالاها توان مالی بیشتری دارند.
۲-۳-۵ مالیات تورّمی
در جوامعی که دولتها نقش زیادی در اقتدار دارند گاهی دولتها برای تأمین مخارج خود به جای افزایش مالیات متوسل به یک سیاست تورّمی میشوند. با به وجود آمدن تورّم، آن بخش از قدرت خرید مردم که بدین ترتیب به دولت انتقال مییابد حکم مالیات را دارد. به عنوان مثال اگر نصف کارخانهها روغن نباتی در اختیار دولت باشد، با افزایش قیمت روغن درآمد زیادی عاید دولت خواهد شد. در مورد کالاهای عمومی نیز وضع به همین صورت است.(وکیلی فرد ،۱۳۸۸)
۲-۳-۶ مالیات بر ارزش افزوده
در این نوع مالیات گیری در هر مرحله ای از تولید یک کالای خاص، از ارزش اضافی ایجاد شده در آن مرحله مالیات أخذ می شود و سپس این مالیات بر قیمت اضافه شده و از مصرف کننده أخذ می شود. این مالیات هم اکنون در اروپا و آمریکا گرفته می شود.
۲-۳-۷ مالیات پیگو
این مالیات بر فعالیتهای به وجود آورنده اثرات برونی وضع می شود تا هزینه اجتماعی ایجاد شده از آن را بتوان تا حدودی جبران کرد. به عنوان مثال اگر کارخانه ای اثرات زیانباری بر محیط زیست میگذارد و به همین خاطر مقداری مالیات از آن أخذ می شود. این نوع مالیات معمولاً در جوامع شهرنشین و شهرهای صنعتی معمول است.