عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت
مجموع این نظریه پردازان با دیدگاه های مختلفی که دارند در عواملی دارای اشترا ک اند و در فرایند هویتیابی نوجوان، علاوه بر فرهنگ عمومی جامعه، نهادهای خانواده و مدرسه را به عنوان تعیین کننده ترین نهادهای تشکیل هویت به حساب می آورند. برخی دیگر از اشتراکات آن ها را که ازعوامل مؤثردرهویتیابی فرد است، می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
۱٫ عوامل شناختی: رشدشناختی تأثیر مهمی بر شکل گیری هویت دارد. وقتی که فرد در دوره ی نوجوانی به مرحله ی تفکر عملیات صوری میرسد امکان بسیار بهتری به دست می آورد که هویت آتی خود را ترسیم کند و به مسائل آن بیاندیشد.
۲. عوامل مربوط به والدین: نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکل گیری هویت آنان مؤثر است. نوجوانان در حال پراکندگی هویت غالباً کسانی هستند که از جانب والدین خود به فراموشی سپرده و یا طرد شد ه اند. در تحقیقی که توسط آدامز و جونز در سال ۱۹۸۳ انجام شد معلوم گردید که جوانانی که در مراحل بالای هویتی قرار داشتند، والدینشان استقلال را تشویق و کنترل کمی بر آنان اعمال میکردند، والدین جوانانی با هویت سردرگم شیوه های فرزندپروری غیرثابتی را اعمال میکردند و جوانانی با هویت دنباله رو، والدینشان کنترل زیادی بر آ نها اعمال میکردند و استقلال را کمتر تشویق می نمودند.
۳٫ عوامل اقتصادی: تحقیقاتی که توسط بایرن ۲۶ در سال ۱۹۹۴ انجام شد، نشان داد که شرایط بد اقتصادی در ارتباط غیرمستقیم با کاهش فاکتورهای روانشناختی مثبت و کاهش سطوح رشد هویت بوده است. تنگنای اقتصادی در ارتباط منفی با رشد هویت و رشد هویت در ارتباط مثبت با سازگاری مثبت روا نشناختی است. این نکته معین میکند که ارتباط غیرمستقیمی بین فقر و سلامت روانی وجود دارد که به واسطه ی رشد هویت است.
۴٫ عوامل مربوط به مدرسه: موفقیت های تحصیلی در طول سالهای مدرسه و ورود نوجوان در دانشگاه معمولاً عامل مؤثری در شکل گیری هویت است. زیرا راه های زندگی آینده ی او را هموارتر میسازد و از نظر حرفه ای نیز اطمینان بیشتری برای او ایجاد میکند. نیز اطمینان بیشتری برای او ایجاد میکند.
۵٫ نقش مذهب: عقاید مذهبی جوانان، معمولاً در سنین ۱۲ تا ۱۸ سالگی، شکل مجرد و مجزایی به خود میگیرد. مثلاً خداوند بیشتربه عنوان قدرت انتزاعی تصور می شود تا همچون موجودی انسان گونه وپدرمانند. نظرات مذهبی نیز سهلگیرانه تر می شود. اریکسون مذهب را به عنوان نهاد ارزشمندی میداند که
در طول تاریخ نقش مهمی را در نیازهای روانشناختی و خصوصاً در ارضای (( اعتماد بشر)) ایفا کردهاست. از نظر وی استحکام (( اعتماد)) در دوران کودکی پایه ی ظرفیت (( ایمان)) در بزرگسالی را فراهم می آورد و عضویت در گروههای اجتماعی، مذهبی و تعلق به اعتقادات، مسالک وایمان مذهبی، مانند سپری در مقابل ازخود بیگانگی عمل میکند.
۶٫ عوامل اجتماعی فرهنگی: شاید بتوان گفت تأثیر زمینههای اجتماعی فرهنگی و چگونگی شکل گیری هویت نوجوانان از سایر عوامل بیشتراست. عوامل اجتماعی و فرهنگی به عنوان معیارهایی برای هنجارها و ارزشها، اساسی ترین نقش را در هویتیابی غیرشخصی فرد ایفا میکنند.
۷٫ عامل تفاو تهای جنسیتی: انتظارات بزر گسالان از نقش اجتماعی برای دختران و پسران متفاوت است. این مسئله بر ماهیت و رشدهویت آ نها در هنگام نوجوانی تأثیر میگذارد. برای پسران مستقل شدن در زندگیِ خانوادگی و انتخاب یک شغل در دستیابی به هویت ضروری است و در دختران سه الگوی سنی و نقش قالبی (منتظر ازدواج میماند)، کسب نقش و موفقیت در آن و دوبعدی (نسبت به خانواده و کار متعهد است. رایج ترین انتظارات اند.
۸٫ عامل سن: عامل دیگری که در شکل گیری هویت تأثیر میگذارد سن نوجوان است. هرچه به طرف سا لهای آخر دبیرستان و سپس دانشگاه نزدیک میشویم تعداد افرادی که به کسب هویت میرسند افزایش مییابد.
هریک از این عوامل منجر به دستیابی نوعی از هویت مانند هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت فرهنگی، هویت ملی یا قومی وهویت دینی یا مذهبی میشوند که هرکدام کارکرد و خاصیت ویژه ای را در زندگی فرد ایفا می نمایند.
سبک های هویت
برزونسکی و کاک با بررسی زیربناهای شناختی اجتماعی وضعیت سبک های هویت[۱۶] ، سه سبک اطلاعاتی[۱۷] ، هنجاری[۱۸] و سردرگم اجتنابی[۱۹] را فرض نمود این سبک ها در واقع شیوه های شناختی اجتماعی برای پردازش اطلاعات مرتبط با خود هستند (بروزنسکی و کاک[۲۰]، ۲۰۰۰).
سبک اطلاعاتی :
ظاهراًً سازگارانه ترین سبک میباشد و سازوکار کنار آمدن برای اداره موقعیت های روزانه است . افراد با سبک هویت اطلاعاتی، به صورت فعال و آگاهانه به جستجوی اطلاعات و ارزیابی آن ها می پردازند و سپس اطلاعات مناسب را مورد استفاده قرار میدهند. جهت گیری هویت اطلاعاتی با تعمق درباره خود، تلاش های مقابله ای مسئله مدار، سبک معرفتی منطقی، احساس نیاز به شناخت، پیچیدگی شناختی، تصمیم گیری هدفمند، وظیفه شناسی، پذیرش و هویت موفق رابطه مثبت نشان میدهد (بروزنسکی و کاک، ۲۰۰۰).
سبک هنجاری :
بر پا یه تقلید و پیروی از افراد مهم در زندگی فرد بنا شده است و شامل یک دیدگاه بس ته ذهنی و خودپنداری ثابت و سرکوب کننده اکتشاف است . این روش بسیار نزدیک به وضعیت تفویض اختیار مارسیا است . نوجوانان با سبک هویت هنجاری، نسبت به موضوعات هویتی و تصمیم گیری ها به هم نوایی با انتظارات و دستورات افراد مهم و گروههای مرجع می پردازند. آن ها به طور خودکار، ارزش ها و عقاید را بدون ارزیابی آگاهانه میپذیرند و درونی میکنند؛ تحمل کمی برای مواجه شدن با موقعیت های جدید و مبهم دارند و نیاز بالایی برای بسته نگه داشتن ساختار خود نشان میدهند (برزونسکی، ۱۹۹۲).
سبک سردرگم اجتنابی:
نماد برخورد طفره آمیز در مشکلات است . راهبردهای متمرکز بر هیجان که با سطح پایینی از تعهد و اعتما د به نفس و نیز بی ثباتی خودپنداری همراه میباشد. افراد با سبک هویت سردرگم اجتنابی، تعلّل و درنگ میکنند و تا حدممکن سعی در اجتناب از پرداختن به موضوعات هویت و تصمیم گیری دارند (بروزنسکی و کاک، ۲۰۰۰). به نظر برزونسکی درموقعیت های تصمیم گیری، آن ها ضمن اطمینان کمی که به توانایی شناختی خود دارند، معمولاً پیش از تصمیم گیری، احساس ترس و اضطراب نیز دارند و در تصمیم گیری معمولاً از راهبردهای تصمیم گیری نامناسب مانند اجتناب کردن، بهانه آوردن و دلیل تراشی استفاده میکنند (حجازی و فرتاش، ۱۳۸۵). همان طور که مطرح شد یکی از عوامل مؤثر در شکل گیری هویت و حل موفقیت آمیز بحران هویت نقش مذهب و دین در آن است در ادامه به ادبیات موجود در دین و معنویت می پردازیم.
معنویت و روان درمانی