۲-۲-۷-۴-۶- بازده سرمایه
بازده سرمایه (ROI) جزء معیارهای کارایی عملیات است که تحت تأثیر هزینه بهره، مالیات یا میزان بدهی ها قرار نمی گیرد. شرکتهایی که به طور مؤثر از دارایی های خود استفاده میکنند، دارای بازدهی بالا میباشند و شرکتهایی که کارایی کمی دارند، از بازدهی پایین تری نیز برخوردار خواهند بود. ROIنتیجه نهایی چندین متغیر مهم است که از سیستم دوپانت نشأت گرفته اند. در سیستم دوپانت، تجزیه ROI به اجزای مهم آن، به تحلیلگران در شناخت اثرات مختلف آن ها و پیشبینی روند آینده کمک میکند.
مدیران، نسبتهای سودآوری را با نسبتی از فروش به سرمایه (دارایی ها) پیوند میدهند. یک فاکتور مهم در توانایی شرکت جهت سودآوری، ارتباط بین سطح فروش و سطح دارایی های مورد نیاز برای رسیدن به سودآوری مناسب میباشد. به طور کلی ارتباط بین فروش، دارایی ها و سود در قالب نسبتهای سودآوری مورد توجه قرار میگیرد.
نسبت EBIT به فروش
شاخصی برای درک چگونگی کنترل هزینه ها است و گردش دارائیها، توانایی شرکت در تولید و بازاریابی سطح فروش را نشان میدهد.
نسبت گردش مجموع دارائیها
گردش مجموع دارائیها، عبارت است از نسبت فروش به مجموع دارائیهای شرکت. توانایی ایجاد حداکثر تولید و سود از حداقل سرمایه گذاری، بخش مهمی از تصویر سوددهی یک شرکت است. داراییهایی که مورد بهره برداری قرار نگرفته اند یا به نحوی اشتباه به کار گرفته شده اند، هزینه های مالی و مخارج تعمیر و نگهداری را افزایش میدهند. افزایش گردش مجموع دارائیها، میتواند باعث کاهش هزینه ها و افزایش سود صاحبان سهام شود. در محاسبه گردش مجموع دارائیها، به سه روش می توان دارائیها را تعریف و مشخص کرد: (وکیلی فرد ، ۱۳۷۴)
۲-۲-۷-۴-۷- بازده واقعی سالانه سهام
معیارهای مربوط به اندازه گیری ثروت آفرینی برای سهامداران، که روی عملکرد قیمت سهم شرکت تمرکز میکنند، به دنبال تعیین میزان افزایش ثروت سهامداران از یک دوره به دوره بعد، بر مبنای سود سهام دریافتی آن ها و افزایش در قیمت سهم شرکت هستند. اساساً، اینگونه معیارها، ارزیابی میکنند که اگر سرمایه گذار، سهم را در آغاز دوره خریداری نموده و آن را در پایان دوره به فروش برساند، چگونه عمل کردهاست. این نوع معیارهای اندازه گیری ثروت آفرینی برای سهامداران معیارهای اندازه گیری مبتنی بر عملکرد تجاری نامیده می شود.
بازده واقعی سالانه، به کلیه عواید و مزایای متعلق به سهام در طول یکسال اطلاق می شود که از دو قسمت تشکیل می شود: اول، سود و مزایای پرداختی شامل سود نقدی و مزایای حاصل از افزایش سرمایه و دوم، افزایش قیمت یا ارزش بازار سرمایه.) جانس[۲۰] ، ۲۰۰۰)
در رابطه با تعیین بهترین معیار ارزیابی عملکرد تاکنون تحقیقات فراوانی انجام شده است اما یک شاخص مطلق و ایده آل برای سنجش عملکرد شرکتها معرفی نشده است.
۲-۲-۷-۵ رویکرد حسابداری تحقیق
۲-۲-۷-۵-۱- نسبت بازده دارائیها (ROA)
نرخ بازده دارایی ها (ROA) یکی از نسبت های مالی است که از طریق تقسیم سود خالص بعلاوه هزینه بهره به مجموع دارایی ها به دست میآید. ROA به مهارت های تولید و فروش شرکت مربوط می شود و به وسیله ساختار مالی شرکت تحت تاثیر قرار نمی گیرد. به دلیل استفاده از سود حسابداری در محاسبه نرخ بازده دارایی ها، ایرادهایی که بر سود حسابداری وارد است، بر این معیار نیز وارد میباشد. با توجه به اینکه دارایی ها در تراز نامه به خالص ارزش دفتری نشان داده میشوند، بنابرین ارزش واقعی دارایی ها ممکن است بسیار پائین تر یا بالاتر از ارزش های دفتری آن ها باشد، بنابرین ROA پایین ضروتاً به این مفهوم نیست که دارایی ها باید در جای دیگری به کار گرفته شوند. همچنین ROA بالا به این مفهوم نیست که شرکت می بایست نسبت به خرید همان دارایی ها و کسب بازده بیشتر اقدام نماید. (جهانخانی و سجادی، ۱۳۷۴)
۲-۲-۷-۵-۲- نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام یکی از نسبت های مالی است که از طریق تقسیم سود قبل از مالیات به حقوق صاحبان سهام به دست میآید، بنابرین همه ایرادهایی که به سود حسابداری وارد شد، به این معیار نیز وارد میباشد. سود حسابداری با توجه به روش های گوناگون حسابداری و همچنین برآورد های حسابداری تحت تاثیر قرار میگیرد. بعبارتی مدیریت میتواند با توجه به اهداف خود، سود حسابداری و در نتیجه نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) را تغییر دهد. (جهانخانی و سجادی، ۱۳۷۴)
۲-۲-۷-۵-۳- نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MBVR)
این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری همان سهم به دست میآید. ارزش دفتری هر سهم نشان دهنده ارزش های تاریخی است. از طرفی ارزش بازار هر سهم انعکاسی از جریان های نقدی آتی میباشد که عاید شرکت خواهد شد، بنابرین اگر شرکتی دارای مدیریت و سازماندهی باشد که با کارایی کامل به وظایف و نقش های خود عمل کند در این صورت ارزش بازار، بزرگتر از ارزش های تاریخی و دفتری خواهد بود و این نسبت افزایش پیدا میکند. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم طرز تفکر سرمایه گذاران نسبت به عملکرد گذشته و دورنمای آتی شرکت را بیان میکند.
۲-۳- پیشینه تحقیق
۲-۳-۱- تحقیقات خارجی
لو و سوگیانیس(۱۹۹۶) اولین کسانی بودند که در مورد سرمایه گذاری ، مستهلک کردن و ارزش ارتباطی هزینه های تحقیق و توسعه تحقیق کردند . در زمان آن ها اصول پذیرفته شده حسابداری ، حسابداران را ملزم می کرد که تمام هزینه های تحقیق و توسعه را به دلیل نبود قابلیت اعتماد و عینیت در صورتحساب سود و زیان هزینه کنند . آن ها برای انجام تحقیقشان سرمایه نمونه بزرگی از شرکت ها را تخمین زدند و به این نتیجه رسیدند که سرمایه ای کردن هزینه های تحقیق و توسعه برای سهامداران ، دارای ارزش ارتباطی است .
جوآخیم و هنری (۲۰۰۰) ، به بررسی چالش های حسابداری دارایی های نامشهود در اسکاندیناوی ، انگلستان و آمریکا پرداختند . از نظر آن ها ، یکی از بزرگترین چالش های پیش روی گزارشگری مالی ارتقای نحوه حسابداری و شناسایی دارایی های نامشهود است . به طور قراردادی مخارج انجام شده برای اکتساب دارایی های نامشهود مانند دانش ، طراحی ، گواهی نامه و اجازه نامه ها و نام های تجاری به عنوان هزینه های دوره شناسایی میشوند و به ارزش دفتری سرمایه ای نمی شوند . این روش برخورد با دارایی های نامشهود به طور روز افزونی ارزش ارتباطی گزارش های مالی را کاهش میدهد ، چراکه در اقتصاد امروزه اهمیت دارایی های نامشهود به طور روبه رشدی در حال افزایش است . منابع نامشهودی که برخی شرایط لازم برای شناسایی به عنوان دارایی را دارند ، باید سرمایهای شوند و مخارج اکتساب آن ها باید در طی عمر مفید آن ها مستهلک گردد . آن ها بحث کردند که چنان چه به حسابداران اجازه داده شود که هزینه های مربوط به اکتساب دارایی های نامشهودی که قبلاً در صورت سود و زیان شناسایی شده بود را برگردانند و به عنوان دارایی ثبت و مستهلک کنند، ارزش ارتباطی داده های حسابداری را افزایش میدهد .