BSP یک روش کلان شناسی کلان نگر است که هدف اصلی خود را برنامه ریزی برای دستیابی به یک سیستم اطلاعاتی جامع در سازمان میداند.
تأکید عمده BSP بر مراحل ابتدایی زیست چرخ،توسعه ی سیستم ها،یعنی امکان سنجی و برنامه ریزی است،در مرحله پیاده سازی سیستم ها،این روش شناسی با روش شناسی های مختلف توسعه نرم افزار قابل تلفیق و تکمیل است.در دسته بندی روش شناسی ساخت یافته،BSP در رده ی روش شناسی فرایند گرا قرار میگیرد،زیرا در مدل سازی اطلاعاتی یک سازمان،تأکید عمده BSP بر شناسایی و تحلیل فرایند های کاری است.
ضابطه ای که در BSP رعایت می شود عبارت است از شتیبانی از اهداف بنگاه،پوشش نیازهای همه سطوح مدیریتی،تضمین یکپارچگی،پایداری در مقابل تغییرات سازمانی.معماری اطلاعاتی نقش محوری در این رهیافت دارد و در واقع به عنوان نقطه ی عطف فرایند تهیه سیستم جامع عمل میکند.به همین دلیل BSP هدف اولیه خود را دستیابی به معماری اطلاعات بنگاه میداند.
BSP در چهار گام عمده خلاصه می شود:
– گام یک؛تعیین اهداف بنگاه
هدف از انجام این مرحله اطمینان از توافق مدیران تمامی سطوح سازمان در مورد اهداف به کارگیری سیستم اطلاعاتی و جلب حمایت ضمنی ایشان از طراحی و اجرای سیستم به عنوان ابزاری در جهت موفقیت سازمان میباشد.
– گام دو؛تعیین فرایند کاری
در این مرحله با بهره گیری از فرایندهای شغلی در طرح ریزی سیستم، زمینه پشتیبانی درازمدت سیستم اطلاعات فراهم می شود. این مرحله شامل شش گام میباشد.
– گام سه؛مدل سازی داده های بنگاه
در این مرحله موجودیتهای مهم سازمان تعیین شده و داده های مربوط به آن ها، دسته بندی و تحت عنوان رده های داده [۸۰] تعریف میشوند. سپس با نظرخواهی از مسئولین واحدها، مشخص می شود که هر یک از فرایندهای سازمان، تولیدکننده و مصرف کننده کدام یک از رده های داده هستند.
– گام چهار؛تدوین معماری اطلاعات
– معماری اطلاعات به معنی تعیین ارتباط فرایندها و رده های داده به منظور امکان برقراری ارتباط فیزیکی هر چه صحیح تر بین پایگاه داده ای است که در مرحله اجرای سیستم ایجاد خواهند شد.
در این مرحله معماری اطلاعات بر اساس متدولوژی مورد نظر انجام گرفته و می توان با اطمینان از کفایت و جامعیت
ارتباطات پیشبینی شده، به اجرای سیستم پرداخت.(حسینی،۱۳۸۳)(۳۹)
اهداف بنگاه
سازماندهی فعالیت
فرایند بنگاه
داده های بنگاه
معماری اطلاعات
پایگاه داده
سیستم کاربردی
فرایند کاری
اهداف بنگاه
شکل شماره ۸: الگوی مرحله به مرحله توسعه BSP [40]
شرح خدمات روش شناسی BSP
۱٫ متعهد کردن (درگیر کردن مدیران و کسب اطمینان از حمایت آنان)
۲٫ آماده شدن برای برنامه ریزی
۳٫ مرور محیط بنگاه
۴٫ تعریف فرایند ها
۴٫۱٫ فهرست فرآیندهای کاری
۴٫۲٫ شرح تفضیلی هر فرایند
۴٫۳٫ شناسایی فرآیندهای کلیدی برای موفقیت بنگاه
۵٫ تعریف داده ها
۵٫۱٫ شناسایی موجودیت ها
۵٫۲٫ شناسایی داده های مورد استفاده و ایجاد شده توسط هر فرایند
۵٫۳٫ شناسایی گروههای داده
۵٫۴٫ تعریف و تشریح گروههای داده
۶٫ تعیین معماری اطلاعات
تعریف معماری اطلاعات در واقع مرتبط کردن فرآیندها به گروههای داده است.
۷٫ تحلیل کارایی سیستم های موجود به منظور تعیین میزان کارایی آن ها
۸٫ مصاحبه با مدیران جهت کنترل و تأیید نتایج به دست آمده
۹٫ تعریف یافته ها و نتایج به منظور جمع بندی و دسته بندی و اولویت دهی مشکلاتی که گروه در جریان مطالعه به آن برخورد کردهاست.
۱۰٫ تعیین اولویت های معماری به منظور تهیه این سیستم ها در قالب پروژه های مستقل
۱۱٫ مدیریت منابع اطلاعات جهت امکان دستیابی به اطلاعات برای همهم که در درون بنگاه،به آن نیاز دارند.
۱۲٫ ارائه پیشنهادها؛گروه BSP در پایان اجرای پروژه،بر مبنای جمع بندی مشکلات،معماری اطلاعات و اولویت بندی پیشنهادی به مجموعه ای از پیشنهادهای راهبردی و عملی می رشد که در این مرحله باید آن ها را تدوین کرده و در اختیار مدیریت سازمان قرار دهد.
بررسی و تحلیل روش شناسی
یکی از ویژگی هایی که طراحان و مدافعین روش شناسی BSP بر روی آن تأکید بسیار میکنند،کاربردپذیری و عملی بودن این روش در بنگاه های واقعی است.
روش شناسی BSP اساسا یک روش شناسی کلان نگر است که بر برنامه ریزی و تدوین استراتژی اطلاعاتی متمرکز است.محیط عمل فرضی این روش شناسی،بنگاهی است که از قبل دارای یک واحد سیستم های اطلاعاتی و تعدادی سیستم کاربردی بوده است.
توجه BSP بیش از هر چیز به شناسایی اهداف بنگاه و هماهنگ کردن سیستم های اطلاعاتی آن با این اهداف معطوف است.
مزایا عمده این روش را می توان به صورت زیر شمرد؛
تأکید BSP بر آغاز حرکت از بالا به پایین و در گیر کردن و متعهد کردن مدیران،قبل از مراجعه به بدنه کارشناسی سازمان
تأکید بر شناسایی فرآیندهای کاری که عناصر نسبتا ثابت تر ساختار سازمانی هستند.
معایب عمده این روش را می توان به صورت زیر شمرد؛
اجرای BSP مستلزم وجود بنگاهی است که در آن فرهنگ استفاده از سیستم های اطلاعاتی و نهادهای پشتیبانی کننده آن تا حد زیادی وجود داشته باشد.
عدم به کارگیری از ابزارهای جدید CASE به دلیل مشکلات عملی در متعهد کردن مدیران(دلایل اجرایی،سیاسی و ساختاری بنگاه ها و به ویژه در دستگاه های اجرایی کشور ما) و محدودیت نفوز عملی مدیریت ارشد بنگاه ها در مدیران میانی و کارشناسان سازمان،حتی اخذ تعهد از مدیران ارشد بنگاه به منزله همراهی و هماهنگی سایر سطوح مدیریتی و عملیاتی بنگاه نخواهند بود.
به طور کلی،به دلیل عدم امکان پیروی دقیق و جزئی از این روش،بسیاری از ایده ها و ابزارهای آن را میتوان برای برنامه ریزی،تحلیل و طراحی سیستم های اطلاعاتی مورد نظر به کار گرفت.(مددیان،۱۳۸۵)(۳۶)
۲-۵-۷-۳-ج- روش برنامه ریزی معماری سازمانی
در طی دهه اخیر متدولوژی ها و روش های مدرن برنامه ریزی و معماری سیستمهای اطلاعاتی ایجاد شده اندکه به صورت کلی «برنامه ریزی معماری سازمانی» خوانده میشوند.در این روشها بر اساس استراتژی های ماموریتی،نیازمندی های ماموریتی،مدل های کارکردی،و رویکردهای جهانی اقدام به معماری داده ها،برنامه های کاربردی (سیستمهای اطلاعاتی)،و تکنولوژی های موردنیاز شده و در نهایت با ارائه طرحهای اجرائی و انتقالی وارد مراحل پیاده سازی و راه اندازی میشوند.
فرایند معماری سازمانی مطابق شکل ۹ شامل سه فاز اصلی برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات،تدوین معماری سازمانی،و اجرای معماری سازمانی است.