هم در برخورد با قدرتمندان باید عزت دینی خود را پاسدار باشیم، هم در مواجهه و معاشرت با پولداران ، از رفتار ذلیلانه و حقیرانه پرهیز کنیم. اینگونه می توان موسی عزت را در برابر فرعون قدرت، سربلند نگه داشت.اگر کسی، ثروتمندی را بهخاطر پولش احترام کند، دین و شرافت خود را زیر پاهای خویش ، له کردهاست به تعبیر حضرت علی (ع): «من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه» هر کس نزد ثروتمندی رود و به خاطر توانگری و ثروتش در مقابل او کرنش و فروتنی کند، دو سوم دینش رفته است!شگفتا که آیین یک انسان، از کجاها لطمه میخورد که به خیال هم نمی رسد.این منش و رفتار را باید به کودکان آموخت، تا با عزت نفس بار آیند و در مقابل دارایان(ثروت مندان)، احساس حقارت و کوچکی و ذلت نکنند.اگر نسل نوجوان ما، مفهوم کرامت، انسان و مناعت تبع و عزت نفس را در نیابد، با روح کوچک و همت محدود و چشمی همیشه گرسنه، اسیر دنیاداران میشوند.بزرگترین خدمت به فرزندان، تعالی بخشیدن به همتها و غنا بخشیدن به شخصیت وجودی آن ها است. در سایه چنین تربیتی، صاحبان روحهای بلند و وارسته ، اینگونه طلب ها را تلخ و دشوار مییابند و به آن تن نمی دهند. در دیوان منسوب به حضرت علی (ع) شعری است با این مضمون: «جابجا کردن صخره ها از قله کوه ها، نزد من از تحمل منت مردم محبوب تر است. من تلخی همه اشیاء را چشیده ام. هیچ چیز، تلخ تر از سوال و در خواست نیست» و به قول ناصر خسرو :
به آب روی ، اگر بی نان بمانم.بسی به زان که خواهم نان ز دونان
۲-۳-۴- اهمیت عزت نفس:
همه انسانها صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند «عزت نفس» هستند، که در این راستا عزت نفس بر همه سطوح زندگی انسان اثر میگذارد.
اهمیت مناعت طبع و عزت نفس در وجود هر شخص به هر نحوی که خودش فکر و تصور میکند در کارها، وظایف روزانه و غیره به طور قطع جلوه گر خواهد شد. پاسخ به حوادثی که برای هرکس رخ میدهد نشانگر آن است که به چه نحو درباره خویشتن فکر و قضاوت میکند. واکنش در برابر حوادث زندگانی دیدگاه شخص را در برابر آن حوادث نشان میدهد. لذا داشتن عزت نفس و مناعت طبع نه تنها کلید موفقیت و فقدان آن سبب شکست است، بلکه موجب می شود تا شخص خود و دیگران را بهتر بشناسد. داشتن مناعت طبع و بلند نظری همانا احساس اطمینان به زندگی است. یعنی دارا بودن صلاحیت و شایستگی و ارزشیابی است و برعکس اگر در عزت نفس و مناعت طبع نقصانی وجود داشته باشد، انسان خود را به عنوان یک وصله ناجور و ناهماهنگ نسبت به زندگی احساس میکند. (براندن، ۱۳۷۴)
یکی از نیازهای اساسی انسان، داشتن عزت نفس سالم است و چیزی است که ما پیوسته برای رسیدن به آن تلاش میکنیم. بهترین سرمایه گذاری در زندگی ارتقاء عزت نفس است. نظر فرد نسبت به خویشتن و حس عزت نفس به تدریج در طول زندگی تکامل پیدا میکند. این حس از کودکی آغاز و طی مراحلی که به تدریج پیچیده تر می شود، پیشرفت میکند. فرد در هر یک از مراحل عقاید، احساسها و بالاخره افکار پیچیده جدیدی نسبت به خویشتن دارد و در مجموع همه اینها موجب می شود که وی به طور کلی خویش را موجودی ارزشمند یا بی کفایت بداند. (شیهان، ۱۳۷۸).
شناخت ویژگیهای شخصیتی، قابلیتها، تواناییها یا خودپنداره از مهم ترین مسائل بهداشت روانی است. تصور مثبت و متعادل از خود نشانه سلامت روانی و تصور منفی به معنی روان ناسالم است. البته بیشتر افراد به ارزشیابی ثابت، استوار و به طور معمول عالی و خوب از خودشان تمایل دارند، روان شناسی، جامعه شناسی و در سطح متعالی تر یعنی، دین بر اهمیت عزت نفس مثبت تأکید دارد. بررسیهای گوناگون روان شناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء شود، نیازهای گسترده تری همچون نیاز به آفریدن، پیشرفت و پرورش استعدادهای بالقوه نیز رشد خواهند کرد. هنگامی که احساس خوبی نسبت به کارشان دارند، میتوانند با اطمینان و مسئولیتهای کاری مواجه شوند و از عهده آن ها برآیند. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکر و بهداشت روان، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خودارزشمندی فرد دارد. (اسماعیلی، ۱۳۸۰).
سازمانهای امروزی نه تنها به دانش و اطلاعات بسیار وسیع تری نیاز دارند، بلکه به استقلال، خوداتکایی، اعتماد به خود و توانایی ابتکار بسیار بیشتری نیازمندند، به عبارت دیگر، عزت نفس بسیار بیشتری نیاز دارند. معنای این حرف این است که در بخشهای وسیع مؤسسات و سازمانها به اشخاصی نیاز است که از عزت نفس کافی برخوردار باشند. به لحاظ تاریخی این یک پدیده جدید و بدیع است. (براندن، ۱۳۸۶).
۲-۴-وجه تمایز عزت نفس و اعتمادبه نفس:
اعتماد به نفس و عزت نفس مفاهیم پیچیده ای هستند و با وجود اینکه به یکدیگر مرتبط هستند اما دقیقاً شبیه به هم نیستند. این در حالی است که این دو عبارت به جای یکدیگر به کار برده میشوند. تعریف اعتماد به نفس بسیار محدودتر از عزت نفس است، اما به طور کلی ، اعتماد به نفس به عقیده یک فرد درباره توانایی ها و اسنادهای او در توجه به ابعاد خاص خود یا موقعیت های خاصی که با آن مواحه می شود، برمی گردد که به اعتماد به نفس فرد اشاره دارد. اما عزت نفس به معنای داشتن احساس ارزشمندی یا احساس خوبی در مورد خود و یا احساس کارایی یا شایستگی تعریف شده است. عزت نفس اعتماد به توانایی هایمان برای فکر کردن، اعتماد به توانایی هایمان در مقابله به چالش های بنیادی و اساسی زندگی و اعتقاد به حق مان برای موفقیت و شادکامی و همچنین احساس شایستگی، استحقاق دفاع از نیازها و خواسته ها و دستیابی به ارزش اطلاق می شود. مثلاً یک فرد ممکن است به طور کلی یک سطح ثابت از عزت نفس را دارا باشد؛ اما وقتی در مقابل یک گروه بزرگ از تماشاگران قرار میگیرد اعتماد به نفسی نداشته باشد.( سایت مددکاری اجتماعی)
۲-۵- عزت نفس از دیدگاه اسلام و قرآن:
در این مبحث به دیدگاه اسلام و قرآن در مورد عزت نفس پرداخته می شود.
در اسلام واژه عزت نفس با اصطلاحات مختلف از جمله:کرامت نفس احترام نفس،هویت نفس،شرافت نفس و نفاست نفس آمده ولی همگی مفهوم واحدی را بیان میکنند(سوری-هاشمی،۱۳۸۶) عزت نفس یکی از لوازم زندگی موفقیت آمیز است. فردی که میخواهد در راه اهداف والای خویش تمام مشکلات و موانع را از سر راه خود برداشته و به مراحل تعالی و تکامل برسد، باید عزت و کرامت نفس داشته و این موهبت خدادادی را در وجود خود بارور کند. ریشه بسیاری از محرومیت ها، ناکامی ها، عدم موفقیت ها، انتخاب راه های خلاف عرف و شرع، شکستن هنجارهای مقدس جامعه، خیانت ها، جنایت ها و بزهکاری های گوناگون را می توان در نداشتن عزت نفس و وجود عقده حقارت جستجو نمود.
الف)عزت نفس در قرآن مجید: