اگر چه بیشتر مردم بر این باور هستند که تفکر انتقادی و خلاق ذاتی هستند، ولی پژوهش ها نشان دادهاند که این مهارت ها یادگرفتنی و آموختنی است.(مایرز،۱۳۸۶:فولر ۱۹۷۷ ، مالکانی و آلن،۲۰۰۵). شاید بتوان گفت اولین کسی که به این امر اهتمام ورزیده است ، سقراط میباشد. از هنگامی که او با روش خاص خود جوانان آتن را به تدبیر و تفکر فرا میخواند ، بر این امید بود که آن ها چگونه اندیشیدن را بیاموزند. آموزش تفکر انتقادی سبب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میگردد(صداقت،۱۳۸۵).
معلم یکی از عوامل کلیدی در پرورش تفکر دانش آموزان است. بنابرین برای اینکه بتوانیم تفکر انتقادی را به دانش آموزان آموزش دهیم ، لازم است معلمین آن ها این نوع تفکر را آموخته باشند تا بتوانند آن را به دانش آموزان خود بیاموزند . علاوه بر آن درنظامی که هدف آن پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان است؛ معلمان باید در نقش خود بازنگری کنند و فعالیت های خود را بر آموزش مهارت ها و روش هایی متمرکز کنند که دانش آموزان برای تحقق مستقل، بدان احتیاج دارند و به جای تأکید بر اهمین انباشت اطلاعات و محفوظات ، به اهمیت پرورش استعداد های فکری تأکید نمایند. استفاده از روش آموزش سخنرانی موجب ترویج سبک انفعالی می شود که در آن آموزش تفکر انتقادی یطور کامل مورد غفلت واقع می شود یا فقط به طور ضمنی آموزش داده می شود.(مالکوم نالس،به نقل از مایرز ۱۳۸۶)
۱-۲٫ بیان مسأله
به وجود آمدن سازمانهای اجتماعی و اداره ی آن ها مستلزم وجود منابع مادی و انسانی است بدون انکار اهمیت بعد مادی ، مهمترین بعد سازمان های اجتماعی ، بعد انسانی آن ها است چون محصول بسیاری از این سازمان ها نیز به انسان ها بر میگردد. نیروی انسانی در سازمان از جنبه کمی و کیفی قابل طرح است«جنبه ی کیفی نیروی انسانی ، وقتی مطرح است که سازمان پستهای خود را با توجه به وظایف متصدیان لازم می سنجد، در این بخش توجه به سن و قوای جسمانی و شخصیت فردی و صلاحیت اجرایی اعضای مورد نیاز ،لازمه ی مدیریت است»(عسگریان، ۱۳۷۰،ص۱۱).
تا حدی می توان می توان گفت یک بعد اساسی شکست و موفقیت در سازمان های اجتماعی مربوط به شکست یا موفقیت در کار کردن با انسان هاست.(میرکمالی، ۱۳۷۳، ص۲۷). زیرا ورود هر کارمند جدید به سازمان با ویژگی های خلقی و تربیتی خاص، در رفتار سایر کارکنان در مجموع در ساختار سازمان ، اثر مستقیم خواهد داشت.(میرسپاسی، ۱۳۷۱، ص ۲۳۱).
هنگامی که افراد به سازمان می پیوندند ، ویژگی های مخصوص به خود مانند تحصیلات رسمی و تجربه کاری گذشته، فرهنگ و شخصیت ، قدرت و هوش استعداد و ارزش های خاص را به همراه می آورد. لذا علاقه مندان که نسبت به نقش سازمانی خود به گونه ای متفاوت از دیگران و تا حدی مطابق با نیازهای شخصی خود رفتار کنند به طوری که به زعم «مریز» ایفای نقش موجبات تجلی شخصیت افراد را فراهم میسازد و نحوه ی ایفای نقش در حقیقت روزنه ای برای شناخت شخصیت افراد است(لی فام ، ۱۳۷۹، ص ۱۸۹). از آنجا که هر فرد به فراخور خصایص شخصیتی ، به کارش رنگ و جلوه ی خاصی می بخشد و رفتار هر فرد متاثر از شخصیت و ویژگی های شخصیتی اوست ولی در بیشتر موارد هیچ معیار و ملاک مشخصی و جامعی برای سنجش این صفات و ویژگی های شخصیتی ارائه نشده است و تا هنگامی که یک معیار شخصیتی برای سنجش شخصیت و ویژگی های مدیران وجود نداشته باشد چه بسا ممکن است افراد ناصالح و نا بهنجار تصدی این شغل مهم و سرنوشت ساز را بر عهدا بگیرند که شایستگی لازم را برای احراز آن نداشته باشند در واقع یک مدیر نا بهنجار میتواند رفتار یک سازمان یا بخشی از آن را به رفتار نابهنجار تبدیل کند بنابرین باید مواظب بود تا مدیرانی که تازه استخدام و به کار گمارده میشوند نابهنجاری روانی نداشته باشند.(میرکمالی، ۱۳۷۴، ص ۹۵). با ورود فناوری به زندگی بشر سرعت شتابنده آن در تمامی ابعاد زندگی او جریان پیدا کرده و همه سازمان ها و دوایر آن ها را درگیر تلاطمات گوناگونی نموده است از طرف دیگر آدمی برای پاسخ به نیازهای متعدد و گسترده مادّی و معنوی خود باید از همفکری و تشریک مساعی با انسان های دیگر در قالب ها و نظام های خاصی استفاده کند ( صافی.۱۳۸۵.ص۵). از این رو در دستههایی به نام سازمان قرار میگیرد که هر کدام گوشه ای از نیازهای انسان را پوشش میدهد. یکی از این سازمان ها؛ سازمان آموزش و پرورش میباشد که الگوی کلی نهادها و سازمان های رسمی جامعه به شمار می رود (علاقه بند؛ ۱۳۸۵؛ ص۷). از آنجا که امروزه تعلیم و تربیت به عنوان اساسی ترین عامل رشد و توسعه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی اهمیت بسزایی پیدا کردهاست بنابرین احتیاج به منابع انسانی خلاق و نوآور دارد تا از قافله تحولات دیگر سازمان ها جا نماند منابع انسانی که مجهز به ویژگی های کارآفرینانه باشند بعنی مخاطره پذیر، استقلال و موفقیت طلب، خلاق و توانایی تحمل ابهام و کنترل سرنوشت خود را داشته باشند و همچنین از چشم اندازی وسیع و بلند بهره ببرند. اما به نظر میرسد آموزش و پرورش اجزای نظام آموزشی جهت همراهی با تحولات نیازمند فراهم نمودن زمینه ها و بسترهایی برای پروراندن اینگونه صفات و ادراکات میباشد. چرا که سکانداران خط مقدم نظام آموزشی بایستی از دید وسیع و عمیق برخودار باشند.