-
- روش تحقیق
-
- قلمرو زمانی و مکانی تحقیق
-
- روش گردآوری اطلاعات
-
- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
- تعریف مفاهیم و متغیرهای تحقیق
۱-۱-مقدمه
اطلاعات مالی و گزارشگری سالیانه یک واحد انتفاعی، جزء اساسیترین اطلاعاتی هستند که شالوده بسیاری از تصمیمگیریهای سرمایهگذاران و قضاوتهای استفاده کنندگان را تشکیل میدهند.
یکی از کاربردهای بالقوه اطلاعات منتشره، کاهش شکاف انتظارات سرمایهگذاران، کاهش مزیت اطلاعاتی برخی سرمایهگذاران و در نتیجه کاهش عدم تقارن اطلاعاتی روی هزینه سرمایه شرکت است.
عدم تقارن اطلاعاتی ممکن است قبل از اعلامیه سود میاندورهای وجود داشته باشد، اما پس از اعلام سود عدم تقارن اطلاعاتی ضعیفتر میشود. با مطالعات انجامشده به نظر میرسد عدم تقارن اطلاعاتی در اعلامیههای میاندورهای گستردهتر از اعلامیههای سالانه میباشد. مطالعات انجامشده تأیید میکند که افشای سود به منظور کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه تأثیر قابل توجهی از برخی متغیرها مانند اقلام تعهدی، هزینه های غیرقابلپیشبینی و خطای پیشبینی سود میگیرد (جین فرانکویز و برتراند کوییری[۱]، ۲۰۱۳).
در این تحقیق تأثیر اعلام سود بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها با تأکید بر برخی از ویژگیهای گزارشگری مالی در بازار بورس تهران بررسی میشود. در این فصل از تحقیق تلاش شده است که کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، هدف، فرضیهها و روش تحقیق، جامعه آماری و واژگان کلیدی تحقیق ارائه گردد.
۱-۲تشریح و بیان مسئله
یکی از عوامل مؤثر در تصمیمگیری صحیح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند اثرات منفی برای فرد تصمیمگیرنده خواهند داشت. از سوی دیگر نوع و چگونگی دستیابی به اطلاعات نیز حائز اهمیت است. در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن در بین افراد توزیع شود، میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به یک موضوع واحد سبب شود. زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش یابد ارزش ذاتی آن باارزشی که سرمایهگذاران در بازار سرمایه برای سهام مورد نظر قائل میشوند متفاوت خواهد بود (دیاموند و ورچیا،[۲]۱۹۹۱).
از طرفی یکی از مهمترین مشخصههایی که سرمایهگذاران در بازارهای مالی در جستجوی آن هستند نقد شوندگی است. بسیاری از بازارهای بورس سازمانیافته برای حفظ نقد شوندگی از خدمات افرادی به نام بازارساز استفاده مینمایند. وظیفه بازارسازها این است که در هنگام تمایل سرمایهگذاران برای انجام معامله، بازارهای مالی را ایجاد خواهند کرد، در عوض برای جبران چنین خدماتی آن ها حق اعلان و پیشنهاد قیمتهای مختلف برای خرید و یا برای فروش سهام را دارند که به آن قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش میگویند، تفاوت میان این دو قیمت که با عنوان دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام شناخته میشود. دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام یک معیار اندازهگیری نقد شوندگی اوراق بهادار شرکت است که نخستین بار توسط دمستز (۱۹۸۶) مطرح شد (و آسان، ۲۰۰۶).
بازار کارا بازاری است که در آن اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تأثیر میگذارد و قیمتها خود را با توجه به این اطلاعات تعدیل میکنند. مفهوم بازار کارا بر این فرض استوار است که سرمایهگذاران در تصمیمات خرید و فروش خود تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام لحاظ خواهند کرد و قیمت سهام شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایهگذاری است. بامبر[۳](۲۰۱۱) به بررسی رابطه اطلاعات حسابداری و قیمت سهام، بارون و استیونس (۲۰۰۱) به بررسی رابطه بین اطلاعات حسابداری و حجم معاملات پرداختند. نتایج متناقض تحقیقات آن ها با فرضیه بازار کارا، این فرضیه را زیر سؤال قرار داده است. ارقام حسابداری ممکن است محتوای اطلاعات را به صورت ضعیف تحت تأثیر قرار دهند، ولی با این حال اطلاعات حسابداری برای سرمایهگذاران مفید خواهند بود (جین فرانکویز و برتراند کوییری[۴]، ۲۰۱۳).
جونز[۵] (۱۹۹۱)، اقلام تعهدی را تفاوت بین سود ناشی از فعالیتهای متداول و جریان وجه نقد ناشی از عملیات شرکت تعریف میکند، که از قوانین و ثبتهای حسابداری برای شناسایی درآمدها و هزینه ها ناشی می شود. به استناد بند ۲۳ استاندارد حسابداری شماره ۱ ایران، مبنای شناسایی و گزارشگری سود حسابداری مبنای تعهدی است. معمولاً استفاده از مبنای تعهدی در شناسایی و گزارشگری سود منجر به ایجاد اختلاف بین سود عملیاتی گزارششده با خالص جریانهای نقدی حاصل از عملیات و گزارش یکسری اقلام تحت عنوان اقلام تعهدی در صورتهای مالی خواهد شد.
اصطلاح «پیشبینی» همان طور که از مفهوم آن استنباط میشود ناظر بر آینده و مسائل و رویدادهای مربوط به آن است؛ به عبارت دیگر، پیشبینی «عبارت است از تجسم یک از تجسم یک موقعیت یا وضعیت در آینده»(هایندمن و همکاران[۶]، ۲۰۰۹).
به نظر چانگ و همکاران[۷](۲۰۰۸) اطلاعات مربوط به پیشبینیهای مدیران نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موجود بین مدیران و سرمایهگذاران بازی میکند. آن ها، همچنین، با استناد به پژوهشهای انجامشده در گذشته اثبات کردند که پیشبینیهای مدیران دربرگیرنده اطلاعاتی مربوط و سودمند است ( لانکس و پارک[۸]، ۲۰۰۶). معتقدند کاهش در عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران موجب کاهش فرصت برای برخی سرمایهگذاران به منظور استفاده از اطلاعات خصوصی برای رسیدن به سود بیشتر شده و در نتیجه، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موجب کاهش هزینه های سرمایهگذاری میشود. همچنین، به نظر دیاموند و وریکیا (۱۹۹۱) کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موجب افزایش نقدینگی در سهام شرکت و کاهش هزینه سرمایه میشود.
محیط اطلاعاتی به طور طبیعی ضریب خطای پیشبینی تحلیلگران، سرمایهگذاران و مدیران را تحت تاثیر قرار میدهد. در محیطی که غنی از اطلاعات عمومی است، سرمایهگذاران میتوانند سود آتی شرکت را دقیقتر پیشبینی کنند. تحت چنین شرایطی، سود غیرمنتظره کمتری وجود دارد و استفاده کنندگان کمتر برای به دست آوردن اطلاعات محرمانه تحریک میشوند. محیط غنی از اطلاعات، میتواند انحراف پیشبینی تحلیلگران از سود واقعی را کاهش دهد (فرانکویز و کوییری، ۲۰۱۳).
گلب و زارووین[۹](۲۰۰۲) و لا ندهم و میرز[۱۰](۲۰۰۲) نشان دادند که اولاً سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه توانایی درک کیفیت اطلاعات افشاشده توسط شرکتهای سهامی را دارند و دوما”، با افزایش ویژگیهای کیفی اطلاعات افشا شده، سرمایهگذاران عملکرد آتی شرکتها را بهتر پیشبینی میکنند (هیرست و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۸). همچنین نتایج تحقیق فرانکویزو کوییری ( ۲۰۱۳)، نشان داد که دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در زمان اعلام سود میاندورهای گستردهتر از اعلامیههای سود سالیانه میباشد و عدم افشا سود نمیتواند به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی کمکی کند. همچنین سطح خطای پیشبینی سود خالص و اجزای آن، به احتمال زیاد به نقش عمدهء سهامداران نهادی در شرکتها نیز مربوط میباشد (فرانکویز و کوییری، ۲۰۱۳).
با توجه با توجه به این شواهد، سؤال اصلی تحقیق حاضر به شکل زیر قابل تبیین است: