فناوری در دامان دانش پرورش مییابد و اصولاً در گذر از وادی تحقیق و توسعه میتوان زمینههای کاربرد دانش را در زندگی بشر کشف و یا ایجاد نمود. ایجاد فناوری نیازمند سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و آموزش نیروی است.
نرخ سرمایهگذاری کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما بسیار پایینتر از کشورهای توسعه یافته است. به طوری که این رقم در کشور ما کمتر از ۳ درصد است (کابارانزاد قدیم، ۱۳۸۸).
لذا هیچ عقل سلیمی نمیتواند ضرورت استفاده از مؤلفههای تکنولوژی را نفی کند. بر اساس برخی آمارها، روزانه ۲ هزار قرارداد انتقال تکنولوژی در جهان منعقد می شود.
در دنیای امروز رابطهای مستقیم بین توسعه تکنولوژی و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک کشور برقرار است. به طوری که میتوان گفت تکنولوژی عاملی اساسی برای ایجاد ثروت، توانایی و دانایی کشورها بوده و وسیلهای قدرتمند در توسعه ملی تلقی می شود. بدین جهت است که در سطح بین المللی، جنگ اقتصادی تکنولوژیک جانشین جنگهای نظامی گردیده است. بنابرین اتخاذ استراتژیهای توسعه تکنولوژی در بخشهای مختلف اقتصاد کشور جزء ضروریات بازسازی و توسعه اقتصادی کشور بوده و بدون آن دستیابی به اهدافی چون خودکفایی اقتصادی، توسعه ملی و بهبود استانداردهای زندگی غیرممکن است (فدوی اصغری، ۱۳۸۳).
تکنولوژی به عنوان حاصل همکاریهای علمی و تبلور تجارب فنی انسانها خود پدیدهای علمی است و به ناچار باید با آن باید برخورد علمی شود. انتقال و استفاده از تکنولوژی نیز خود پدیدهای علمی وفنی است. از این رو، به کارگیری روشهای علمی جهت تجزیه و تحلیل عینی این مقوله امری جبری و اجتنابناپذیر است.
۱-۲ بیان مسأله
جهانی شدن علاوه بر فرصتهایی که نصیب سازمانها نموده است، تهدیدهایی را نیز برای آن ها در پی داشته است.یکی از این تهدیدات افزایش رقابت میان سازمانهای کشورهای مختلف و لزوم توجه به کسب مزیت رقابتی توسط این شرکتها می باشد.توجه به زنجیره ارزش یک شرکت و مجموعه فعالیتهایی که در آن تعریف می شود از ارکان مهم سنجش میزان رقابتپذیری می باشد.تکنولوژی یکی از مهمترین فاکتورهایی است که در تمامی فعالیتهای زنجیره ارزش یافت می شود.به بیانی دیگر، چنانچه سازمانی فعالیتهای اساسی زنجیره ارزش خود را شناسایی و تعریف نماید و اقدام به کسب تکنولوژیهایی نماید که در این فعالیتها مورد استفاده قرار می گیرد (داخلی یا خارجی) میتواند امیدوار باشد که در محیط مملو از تغییرات امروزی به بقا خود ادامه دهد و جایگاهی بالا در میان رقبای خود داشته باشد (نوربخش، ۱۳۸۷).به همین دلیل تمامی شرکتها برای رسیدن به اهداف خود ملزم به کسب تواناییهایی هستند که تضمینکننده سود پایدار برای آن ها حداقل برای مدتی باشد.یکی از بهترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل مزیت رقابتی در سازمان، استفاده از مدل زنجیره ارزش پورتر می باشد.به نظر پورتر از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در مجموعه فعالیتهای زنجیره ارزش تکنولوژیای است که در این فعالیتها مورد استفاده واقع می شود.بنابرین یکی از راه حلهایی که شرکتها برای دستیابی به مزیت رقابتی دارند، استفاده از تکنولوژیهای جدید و دارای پتانسیل ایجاد مزیت رقابتی در زنجیره ارزش می باشد.یکی از این گزینهها برای بهبود مزیت رقابتی استفاده مناسب از مؤلفههای تکنولوژی و انتقال آن ها به درون سازمان می باشد (پورتر، ۱۳۸۵).
صنایع در جامعه ایران از وضعیت خاصی برخوردار است و سابقه تاریخی آن ها بخصوص در بعد از انقلاب نشان از شکلگیری صنایع باقیمانده و به ارث رسیده در قالبهای خاص مثل بنیادها، سازمانها و شرکتهایی است که عمدتاًً در مالکیت دولت یا بخش عمومی و یا بخش خصوصی به معنای شرکتهای وابسته به نهاهای دولتی است (نوربخش، ۱۳۸۷).
ویژگی فوق آثار و نتایج خاصی را به دنبال دارد.اولاً این که شکلگیری آن ها بر مبنای یک منطق بازار نبوده و تنوع ایجادشده در آن ها بر حسب محاسبه میزان ریسکپذیری و عملکرد مورد انتظار ذینفعان نیست.ثانیاًً تکوین و رشد چنین شرکتهایی به دلیل عدم وجود شرایط ررقابتی به درستی رخ نداده است بنابرین نمیتوان گفت که در حالت افزایش رقابت چنین واحدهای کسب و کاری بتوانند به دوام و بقا و رشد خود ادامه دهند.
در آینده نیز با پیوستن کشورمان به سازمان تجارت جهانی، بازارهای انحصاری شرکتهای محلی از بین خواهد رفت و شرط بقای شرکتهای داخلی در گرو رقابت با شرکتهای خارجی خواهد بود و در نهایت حضور هر چه بیشتر بنگاههای محلی در عرصه رقابت بین المللی و به دست آوردن قابلیتهای لازم برای رقابت و فعالیت در چنین بازارهایی ضروری به نظر میرسد.
یکی از فاکتورهای مهم و تأثیرگذار بر قابلیت رقابتی شرکتها تکنولوژیهایی است که شرکتها ضمن فرآیندهای سازمانی خود از آن ها بهره میبرند.برای دستیابی به این تکنولوژیها دو گزینه رودرروی شرکتها می باشد:
این شرکتها بر اساس تواناییها و قابلیتهای خودشان و با تکیه بر فعالیتهای تحقیق و توسعه خود اقدام به شکلدهی و خلق تکنولوژیهای جدید کنند که از محدودیتهای خاص این روش نیاز به سرمایهگذاریهای بالا در قسمت تحقیق و توسعه، وجود یک بستر و زیرساخت اولیه برای تحقیق و توسعه، توانایی تبدیل این دانش بالقوه به محصولات و فرآیندهای بالفعل و همچنین نیروی انسانی کارآمد و متخصص می باشد.
گزینه دوم فراروی این شرکتها انتقال تکنولوژی مورد نیاز از خارج به درون شرکت می باشد.این روش نیز از مزایای و معایب خاص خود برخوردار است.یکی از روشهای انتقال تکنولوژی سرمایهگذاری مستقیم خارجی می باشد و دارای این مزیت است که سرمایهگذار میتواند مدیریت سرمایه خود را بر عهده داشته باشد و در جهت افزایش سوددهی سرمایهگذاری خود تلاش کند.
مجاری متعددی برای انتقال تکنولوژی وجود دارد که هر یک دارای معایب و محاسن خود است.با توجه به عوامل گوناگون اثرگذار بر انتقال تکنولوژی این روشها به صورتهای گوناگونی طبقه بندی شدهاند.مهمترین این طبقه بندیها عبارتندا ز:
-طبقهبندی بر اساس صورت و مجرای انتقال؛
-طبقه بندی بر اساس درجه بستهبندی تکنولوژی انتقالی؛
-طبقه بندی بر اساس روش انتقال؛
-طبقه بندی بر اساس چگونگی پاسخگویی طرفین به تعهدات؛
-طبقه بندی بر اساس درجه مداخله گیرنده و واگذارکننده (نوربخش، ۱۳۸۷)
با توجه به رقابت بالا در صنعت پتروشیمی و هزینههایی که در به کارگیری تکنولوژی نو به صورت آشکار و غیرآشکار بر شرکت تحمیل می شود، لزوم توجه به این نکته ضروری است که کدام یک از مؤلفههای تکنولوژی با توجه به شرایط خاص این صنعت برای صنعت پتروشیمی مناسبتر می باشد.هدف این تحقیق نیز بررسی مؤلفههای تکنولوژی در بهبود مزیت رقابتی صنعت پتروشیمی کرمانشاه با توجه به رقابتپذیری از دیدگاه زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی می باشد.