سایر عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی
۱- سازمان و تسهیلات مدرسه
مطالعات( و ) نشان میدهند که هیچگونه اختلافی بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس کوچک و بزرگ با تعداد دانش آموزان متفاوت مشاهده نشده است و در نتیجه می توان ابعاد مدرسه را افزایش داد مشروط بر آنکه مدیران اینگونه مدارس قبلاً آموزش های متناسب را دیده باشند.در رابطه با نقش تراکم کلاس(تعداد دانش آموز در کلاس ) به طور کلی مشاهدات نشان میدهند که در کلاس های تراکم موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست مگر آنکه تراکم کلاسی کمتر از۱۵ نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود.همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیش از۴۵ نفری و درکشورهای در حال توسعه در کلاسهای بیش از۵۵ نفری کاهش مییابد.بنابرین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا میکند تراکم کلاسی نیست.بلکه آن چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد(علوی،۱۳۸۵)
مدارس شهری و روستایی:
در بسیاری از کشورها بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مناطق شهری و روستایی اختلاف زیادی مشهود است و به ندرت ممکن است این اختلاف به نفع مناطق روستایی باشد مگر در مقایسه با مناطق روستایی هستند که از وضعیت بدتری نسبت به مناطق شهری برخوردارند.در این خصوص باید توجه کرد که تخصیص نابرابر منابع بین مدارس مختلف در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن مدارس مؤثر است.اطلاع از نسبت تعداد میز و نیمکت به ازای هر دانش آموز تعداد تخته سیاه قابل استفاده به ازای هر اتاق و تعداد اتاق های درس با کف خشتی و…….. با بهره گرفتن از نتایج سرشماری به سادگی میسر است.وقتی دستیابی به اینگونه اطلاعات اساسی در سطح ناحیه منطقه یا کشوری ممکن نباشد به ناچار باید حداقل هر چند سال یکبار این گونه اطلاعات جمع آوری شود.مشکلات ویژه ای در مناطق دور افتاده وجود دارد.مدارس اینگونه مناطق اغلب کوچک هستند وگاهی فقط یک معلم دارندکه باید پنج پایه ی دوره ابتدایی را به تنهایی تدریس کند.در چنین شرایطی باید آموزش های لازم به معلمین داده شود و در این زمینه کشورهای در حال توسعه میتوانند از تجربیات کشورهای پیشرفته استفاده کنند.(کدیور،۱۳۸۶)
آموزش از راه دور:
وقتی از برنامه های آموزش از راه دور و استفاده از رادیو یا وسایل ارتباطی دیگر به عنوان یک وسیله ی تکمیلی برای آموزش در کلاس درس استفاده شود در بالا بردن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میتواند مؤثر باشد.عوامل زیادی وجود دارند که فرایند یادگیری را تحت تأثیر قرار میدهند و پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده که ارائه ی آن ها در اینجا ممکن نیست.باگسترش پژوهش ها باید به توان تأثیرات عوامل مختلف را تشخیص داد ضروری است نسبت به جمع آوری اطلاعاتی که بر پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی و یا احتمالاً تأثیری ندارند اقدام شود اولیاء و معلمین برای این وضعیت تحصیلی دانش آموزان در موارد درسی مختلف آگاه شوند و Aبدانند در چه قسمتی باید کوشش نماید نیازمند اطلاعات هستند مدیر مدرسه نیاز دارد درباره نقاط قوت و ضعف هر یک از کلاس های مدرسه(درباره تفاوتهای جنسی) اطلاعات داشته باشد و همچنین باید بداند ضعف مدرسه او در هر پایه ی تحصیلی در مقایسه با مدارس مشابه دیگر چگونه است؟
مسئول منطقه باید بداند که هریک از مدارس چگونه کار میکند نسبت به تفاوتهای شهری و روستایی و نظایر آن آگاهی داشته باشد تا بداند در چه قسمتی دادن منابع بیشتر مفید خواهد بود و برای این نیازمند اطلاعات است.(اینترنت)
برانگیختن کنجکاوی : معلمی که پیوسته درس میدهد و کلاسش خشک و بی روح و فاقد هر گونه تحرک است در عمل انگیزه ی یادگیری شاگردان را از بین میبرد و فرایند آموزش و پرورش را به شکست و ناکامی دچار میکند . معلم برای جلوگیری از آن میتواند در روش کار خود تغییری به وجود آورد و به شیوه های مختلف شاگردان را به درس و تحصیل علاقمند سازد طرح مسائل سؤال برانگیز یکی از آن ها است . بازدارنده های عاطفی یا هیجانی عوامل هستند که موجب دلسردی و بی علاقگی شاگردان به درس و تحصیل می شونداغلب این بازدارنده ها با تدریس معلم و مدرسه سرو کار دارند مثال : توقع زیاد از شاگرد ، تعیین تکلیف های سنگین ، سختگیری ، تبعیض و غیره . (میلانی فر،۱۳۸۴)
انگیزش پیشرفت یا موفقیت دارای خصایص زیر است :
– پس از ارضای مطلپوب نیازهای پیش از خود خصوصاًً نیازهای تنکارشناختی و ایمنی مطرح می شود
– عمدتاًً رنگ اجتماعی دارد .
– نشان دهنده ی این است که شخص از انگیزه ی درونی برای موفق شدن و پیشرفت کردن برخوردار است .
– مستلزم استعداد و توانایی بیشتری است .
-در همه ی درسها مطرح و مورد توجه است .
– بر عزت نفس و احساس شایستگی شخص می افزاید .
– با نوعی اسناد درونی یا شخصی همراه است یعنی شخص خود را عامل اساسی پیشرفت تلقی میکند
– شخص را به کوششهای بیش از پیش بر می انگیزد .
-زمینه ی بسیار مساعدی است برای خلاقیت .
– موفقیت های متعدد و متنوعی را برای شخص امکان پذیر میکند .
– غالباً میان دختران و پسران تفاوت است یعنی هر کدام از این دو جنس در برخی درسها پیشرفت فراوانی نشان میدهد هر چند برخی از روان شناسان از تحقیقات خاصی چنین بر میآید که زنان امید پیشرفت ندارند زیرا از فرهنگ حاکم بر جامعه خویش اموخته اند که از موفقیت بترسند .
– درجه ی پیشرفت ندارد زیرا از فرهنگ حاکم برجامعه خویش آموخته اند که موفقیت بترسند.
– درجه ی پیشرفت و موفقیت در همه ی موارد و امور یکسان نیست .
چون انگیزهای تحصیلی در همه شاگردان برای هر یک از موارد درسی یکسان نیست ، در نتیجه باید از شیوه های مختلف انگیزش بهره جست .
بنا به اعتقاد کارشناسان تربیتی شاگردان هنگامی به درس رغبت پیدا میکنند و حضر به کار و کوشش میشوند که در آن ها امید به موفیت به وجود میآید و ترس از شکست و ناکامی از خاطر آن ها دور میشوند(کدیور،۱۳۸۲).
امید به موفقیت و ترس از شکست :
وظیفه اصلی پدران و مادران این است که به شاگردان گوشزد کنند که تنها با اکسیر کار و فعالیت میتوانند مس وجود خود را به طلا تبدیل کنند و موفقیتهای تحصیلی به دست آورند . روی دیگر سکه ترس از شکست و نامی است و ترس زیاد غالباً موجب تزلزل خاطر و اختلالهای رفتاری می شود و به یاد گیری و پیشرفت شاگرد لطمه می زند .
انگیزش از راه سرمشق گیری:
یکی دیگر از انگیزه های نیرومند تحصیلی که موجب علاقه مندی به درس و مدرسه می شود سرمش گیری است معلم با این شیوه تربیتی از فرد خاصی به تمجید و تجلیل می پردازد و او را یک نمونه و سرمش ارزشمند و قابل احترام به شمار می آورد و شاگرد نیز بر اثر حس کنجکاوی میخواهد بداند که این موجود ارجمند دارای چه اوصاف و ویژگیهایی است و چه کردهاست که به این درجه از عزت و احترام رسیده است. دراینجاست که شاگرد به همانند سازی می پردازد(زارع،۱۳۷۹).