همچنین اجرای مجازات در ملأعام باب سوءاستفاده و تبعیض در قانون و اجرای مجازات را برای افراد ذی نفوذ و دارای قدرت و ثروت بسته و دستگاه قضایی، به ویژه قضات و مأموران اجرای احکام را از اتهام اخذ رشوه، پارتی بازی و سایر سوءاستفادههای غیرقانونی مبرا میسازد، زیرا در صورتی که مجازاتها در اتاقهای بسته انجام شود این شائبه را ایجاد می کند که ممکن است دراجرای مجازات افرادی خاص، عدالت آن گونه که باید رعایت نشده باشد و همین نگاه بدبینانه به سیستم قضایی باعث بدگمان شدن و بی اعتمادی افراد جامعه خواهد شد.
اجرای این کیفر باید به چنان شیوهای انجام شود که بازگشت دوبارهی مجرم به راه صحیح زندگی را دشوار نکند تا از این طریق هم عدالت محقق شود و هم اهداف اصلاحی و تربیتی تامین گردد.
با توجه به مطالب فوق، میتوان گفت که هر کدام از این مبناها به تنهایی نمیتواند توجیه کننده اعمال مجازات در ملأعام باشد و ترکیبی از این تئوریهاست که می تواند مبنای اساسی عمال مجازات در ملأعام محسوب شود. چراکه با اعمال این شیوه مجازات در برخی از جرایم خاص، انتظار میرود ضمن حفظ کرامت و مقام والای انسانی، پاسخی مناسب به ضرورتهای اجرای این مجازات داده شود تا هم انسجام و نظام خدشه دار شده اجتماع سامان یابد و هم با برخورد صحیح و مناسب در اعمال این مجازات، علاوه بر تحقق اهداف بازدارندگی آن، عدالت کیفری هم محقق شود.
۳-۱-۴هدف پیشگیرانه مجازات در ملأعام
هدف کیفر تحمیلی به بزهکار، تنها برقراری تعادل اجتماعی، تنبیه اخلاقی و مجازات مجرم به لحاظ عدم رعایت وظایف اجتماعی و ارضای افکار عمومی نگران و منزجر نیست. علاوه بر آن لازم است که هر مجازات آن طور انتخاب و اجرا شود که برای دیگران درس عبرتی باشد و کارکرد پیشگیرانه سودمندی را ایفا کند. مجازات باید کمک کند تا جرمی که به وقوع پیوسته، دیگر بار چه توسط خود مجرم( پیشگیری خاص) و چه توسط سایر شهروندان( پیشگیری عام) تکرار نشود (بولک، ۱۳۸۵: ۴۲).
در مورد نکته اخیر، کیفر تحمیلی باید برای دیگران یک درس و الگوی نجاتبخش(عبرتآموزی) محسوب شود؛ در مورد نکته اول یعنی تحقق پیشگیری خاص، باید کوشش کرد تا مجرم چه از طریق تهدید و چه از طریق اصلاح و سازگارسازی مجدد( بهسازی)، دیگر مرتکب جرایم جدید نشود.
به نظر میرسد یکی از اهداف قانونگذاران و مجریان قانون در رابطه با اجرای مجازات در ملأعام، بحث پیشگیری باشد که با این شیوه اجرا سه گروه از افراد جامعه را مخاطب خود میسازد: مجرمان را، با این هدف که دیگر مرتکب جرم نشود، مجرمان بالقوه را، تا به آن ها نشان دهد سرانجام تخطی از قانون را، و همچنین حتمیت و قطعیت اجرای مجازات را برای آن ها اثبات کند و آنان را از جرایم احتمالی منصرف کند؛ و در آخر هدف عامه مردم است که عملکرد خود را در رابطه با جرایم و پیشگیری از آن نشان دهد.
آثار مجازات در ملأعام
آنچه در این مبحث مطرح خواهد شد، آثار مختلف مثبت و منفی است که از اجرای مجازات در ملأعام بر فرد مجرم باقی میماند. معرفی نمودن مجرمان از طریق اجرای مجازات در ملأعام به شیوه های متفاوت(گرداندن آن ها در محلههای شهر، لولهی آفتابه به گردن آن ها آویختن، سوار کردن آن ها بر چهارپایان و جولان دادن آن ها در اماکن عمومی، پوشانیدن لباس زن بر آن ها و به نمایش گذاردن آن ها و غیره)قطعا تاثیرات منفی زیادی بر آن ها خواهد گذاشت، ضمن اینکه از جنبه های مثبت این امور نیز نباید غافل ماند.
بحث در این باره فرصتی است برای اندیشیدن بیشتر به فرد مجرم به هنگام تحمل مجازات در ملأعام و انتخاب این شیوه اجرای مجازات توسط دستاندرکاران دستگاه قضا. این مبحث تحت عنوان آثار فردی اجرای مجازات در ملأعام شامل دو گفتار آثار فردی مثبت و آثار فردی منفی خواهد بود.
آثار فردی مثبت
با تأمل در کارکردها و نتایج اجرای مجازات در ملأعام که امروزه با شیوه های متنوعی اجرامیشود، میتوان دریافت که اعمال این مجازاتها آثار و پیامدهای مثبت قابل توجهی بر مجرم ایجاد نمی شود و آنچه در این خصوص بیشتر به چشم میخورد آثار منفی است. هر چند در تاثیرات اجرای مجازات در ملأعام در اصلاح و تنبّه مجرم تردیدهای فراوانی وجود دارد ولی شایسته است به مانند اصل اجرای مجازات به بحث در این باره پرداخته شود.
امکان تنبّه و بازپروری مجرم
سازگاری مجدد مجرم با جامعه و تنبّه وی از جمله مهمترین اهدافی است که از اجرای مجازاتها انتظار میرود و در مکتب اسلام نیز بر این جنبه از اهداف مجازاتها در قالب نهادهایی چون عفو و توبه تأکید شده است. هرچند در تحقق این هدف با اعمال مجازات در ملأعام تردیدهای فراوانی وجود دارد ولی نباید منکر این امر شد که اعمال مجازات در ملأعام در مواردی و نسبت به برخی از مجرمان ممکن است باعث برانگیخته شدن حس ندامت و پشیمانی شده و همین امر زمینه ساز بازگشت مجدد مجرم به اجتماع گردد.
منتسکیو در کتاب روحالقوانین خجلت را مانند یک بلیه برای مردم دانسته و بزرگترین قسمت مجازات را ننگ تحمل مجازات میداند (منتسکیو، ۱۳۶۲: ۲۰۱). بنابرین، به نظر میرسد که برخی مجرمان که تجربه تلخ تحمل مجازات در ملأعام را دارند در اعمال آتی خود جنبه احتیاط را رعایت خواهند کرد. البته باید توجه داشت که تحقق هدف مهم تنبّه و بازگشت مجرم به اجتماع با اعمال اجرای مجازات در ملأعام در همه مجرمین غیر ممکن است، چه بسا در بسیاری از آن ها ایجاد کینه و انتقام نماید و زمینه ساز جرایم بزرگتر توسط آنان گردد. اما تاثیر این شیوه اجرای مجازات را در بعضی از مجرمین مخصوصا افرادی که سابقه دار نیستند و یا سابقه چندانی ندارند نباید انکار کرد.
در این مورد یکی از حقوق دانان معتقد است: سرزنش در مقابل مردم برای مجرمین اتفاقی مؤثر ولی برای اشخاصی که به ارتکاب جرم عادت کرده اند بیاثر میباشد (ملک اسمعیلی، ۱۳۵۵: ۲۱۲). البته این گفته نیز به طور مطلق به کار رفته است چرا که اصلاح و تنبّه نسبت به مجرمین مختلف متفاوت است هرچند تحقق این هدف در مجرمان بیسابقه یا کم سابقه بیشتر است.
در مجموع میتوان گفت خجلت و شرمساری ناشی از اجرای مجازات در ملأعام می تواند انگیزهای مؤثر در تعدادی از مجرمین برای جلوگیری از ارتکاب جرایم دیگر توسط آنان باشد. ولی باید توجه داشت که اجرای مجازات اگر همراه با احترام به شان و منزلت والای انسانی باشد نتایج مفیدتری خواهد داشت؛ زیرا برخورد غیرانسانی با مجرم و استفاده از شیوه های غیراخلاقی نتیجهای معکوس در پی خواهد داشت.