اهدای جایزه “خورشید تابان / جایزه آساهی” در سال ۱۹۸۸سبب شد بانکودل لیبرو بتواند طرحها و تجربه های مربوط به خدمات کتابخآنهای را گستردهتر ادامه دهد. در این طرح بیست و دو کتابخانه سیار به صورت آزمایشی راه اندازی شد. این کتابخانهها برای مدارس روستایی، و مناطق دور دست در نظر گرفته شده بود و شامل مجموعه کوچکی کتاب در یک جعبه بود که آموزگار میتوانست هر روز آن را به کلاس ببرد. این طرح ۱۳مدرسه روستایی در استآنهای لارا، بولیوار، میراندا و آراگوا را نیز دربرگرفت. طرح دیگری که به برکت این جایزه راه اندازی شد، طرح آموزشی آموزگاران مدارس روستایی برای ارائه خدمات کتابخآنهای بود. ۴۹ آموزگار و ۱۰ مدیر در ۹ مدرسهی روستایی در استان بولیوار در زمینهی کار کتابخانه روستایی آموزش دیدند. پس از این آموزش، بیش از ۱۰۰ شرکت کننده در ۶ کارگاه آموزشی مختلف که در مورد شیوه انتخاب کتاب کودک تشکیل شده بود، شرکت کردند (اشرفی، ۱۳۸۸).
” خواندن چه لذت بخش است!”
پروژه “خواندن چه لذت بخش است” از سوی “بنیاد ترویج خواندن” که سازمانی غیرانتفاعی در کلمبیاست از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ با پشتیبانی دولت کلمبیا به اجرا درآمد و جایزه آساهی را در سال ۱۹۹۵از آن خود کرد. هدف این پروژه، تشکیل شبکه کتابخانههای روستایی و کتابخانههای سیار در ۱۲۰۰ منطقه ی محروم و دور افتاده کشور بوده است. این پروژه هر سه ماه یکبار، مواد خواندنی مناسبی را در ۴۲۰ هزار مدرسهی دولتی که فرزندان خانواده های کم درآمد در آن ها تحصیل میکردند، پخش کرد. ازدیگر فعالیت های این پروژه برگزاری کارگاههای آموزشی برای پدر و مادران، آموزگاران و کتابداران بود. آموزگاران مدارس با شرکت در کارگاههای آموزشی که بنیاد ترویج خواندن برگزار میکرد و با بهره گرفتن از کتابهای راهنما تشویق میشدند تا باشگاههای کتاب مدارس را به شیوه مؤثری اداره کنند (پایگاه ترویج کتابک، ۱۳۸۸).
“طرح خواندن برای همه”
طرح خواندن برای همه از سوی “مرکز ملی خواندن برای همه” در سال ۱۹۷۷ در مالی آغاز به کارکرد و تا سال ۲۰۰۱ به شکل مرکز خدمات رسانی کتابخآنهای گسترش یافت. این خدمات در قالب شبکهای از ۶۴ کتابخانه عمومی برای همه گروههای سنی است که تمام بخشهای این کشور فرانسه زبان آفریقایی را پوشش میدهد. بیشترکتابخانههای این طرح در جوامع دورافتادهی روستایی قرار دارد که دسترسی به آن ها با وسایل ارتباط جمعی مدرن مشکل است. مالی یکی از فقیرترین کشورهای دنیا است، تقریباً ادبیات ملی چاپ شده ندارد. در این کشورتنها چند کتاب فروشی وجود دارد و کتاب بسیار گران است. اعضای طرح خواندن برای همه ازهمان آغاز کار پیبردند که ترویج خواندن را باید با کودکان و نوجوانان شروع کرد. از این رو نزدیک به یک سوم از ۲۵۰۰ تا ۴۰۰۰ جلد کتاب این طرح را کتابهای کودکان تشکیل میدهد. کتابداران محلی که در ضمن کار آموزش دیدهاند، به ترویجخواندن در میان کودکان و خانواده آن ها میپردازند و فعالیتای گوناگونی در ارتباط با کتاب برای کودکان و جوانان ترتیب میدهند، مانند قصهگویی، نمایش و بازی. افزون براین از سال ۱۹۸۵ کتابداران مجلهای با عنوان “کودکان اول” منتشر میکنند که این یک کار مشارکتی است. در این نشریه شعرهای کودکان و بزرگسالان منتشر میشود و کتابداران به ضبط و حفظ ادبیات شفاهی و سنتی میپردازند. این طرح در سال ۱۹۹۲موفق به دریافت جایزهی آساهی شد. با توجه به این که بیشترکتابخانههای این طرح در مناطق بدون برق قرار دارند، “مرکز ملی خواندن برای همه” تصمیم گرفت پول جایزه ی آساهی را برای درست کردن یک پایگاه اطلاعاتی از طریق کامپیوترهای قابل حمل و نقل هزینه کند. از این راه مجموعه کتابها را ثبت و اطلاعات را به روز کرد. فعالیتهای دیگری که اعضای طرح مایلاند انجام دهند، برقرسانی به کتابخانهها هنگام شب با انرژی خورشیدی است. طرح خواندن برای همه، در زمانی کوتاه و کار زیاد توانست شبکهای توانا و کارآمد از کتابخانهها درست کند که تأکید اصلی کار آن ها بر ترویج خواندن است. اهداف “مرکز ملی خواندن برای همه” برای افزایش شمار کتابهای کودکان در مجموعه ها، تلاش برای چاپ کتاب کودکان و ضبط و حفظ مطالب به زبآنهای محلی مالی میتواند الگوی خوبی برای کشورهای در حال توسعه باشد (پایگاه ترویج کتابک، ۱۳۸۸).
“طرح کتابخانه برای کودکان فقیر”
طرح کتابخانه کودک وابسته به “جامعه نویسندگان و تصویرگران کودک”[۶۰] در هندوستان در سال ۱۹۸۳ آغاز به کار کرد. زنده یاد شری شانکار پیلای بنیادگذار این انجمن و صندوق کتابهای کودکان دردهلی نو بوده است. اعضای این انجمن نخست داوطلبانه ۹ کتابخانه در خانه های خود درست کردند. اعضا کتابها را میخریدند یا از ناشران هدیه میگرفتند. این طرح رفته رفته گسترش پیدا کرد تا این که یک “انبار کتاب” در دهلی نو بنیاد نهاده شد. بدین ترتیب برای داوطلبانی که در دیگر مناطق کشور در شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها کتابخانه تأسيس میکردند، کتاب فرستاده میشد. به هر کتابدار داوطلب کیفی با ۱۵۰ تا ۲۰۰ عنوان کتاب، یک تخته، یک دفتر ثبت و تقویم برای کودکان داده میشد. به کودکان تهیدست ماهیانه حق عضویت اندکی پرداخت میشد تا آن ها تشویق شوند در فعالیتهای مختلفیکه در کتابخانه انجام میشود شرکت کنند، مانند قصه گویی، داستانخوانی، مسابقه کتابخوانی، بازیهای چیستانی، نقاشی، نمایش و دیدار با نویسندگان وتصویرگران. همراه با گرفتن کتاب، خوانندگان جوان یک تقویم و یک کارت دریافت میکردند واز آن ها خواسته میشد نظرشان را درباره کتابهایی که خواندهاند روی کارت بنویسند. آن ها باید نویسنده، تصویرگر و ناشر مورد علاقه خود را برای جوایز دو سالانهی گزیده کودکان که از سوی “جامعه نویسندگان و تصویرگران کودک” برگزار میشود، انتخاب کنند. “جامعه نویسندگان و تصویرگران کودک” همچنین کتابهای توصیه شده کتابداران را به عنوان جایزه به کودکان خواننده هدیه میکرد. تشکیل کارگاههای آموزشی و دادن جایزه به کتابداران داوطلب نیز بخش مهمی از اجرای طرح بود. این طرح در سال ۱۹۹۱ جایزهی آساهی را به خود اختصاص داد. “جامعه نویسندگان و تصویرگران کودک” با دریافت این جایزه نقدی توانست کتابهای بیشتری بخرد و کتابخانههای جدیدی برای کودکان در مناطق فقیرنشین، روستاها و بخش کودکان در بیمارستان ها در دهلی راهاندازیکند. اکنون “جامعه ی نویسندگان و تصویرگران کودک” بیش از ۲۵ هزارکتاب به زبآنهای هندی در ۷۰ کتابخانه کودکان در سراسر هندوستان راهاندازی کردهاست. با توجه به توان بالقوه گسترش این طرح و نیاز به کتاب بیشتر برای کودکان، “جامعه نویسندگان و تصویرگران کودک” در نظر دارد کتابخانههای بیشتری در روستاها و مناطق حاشیهای شهرها و بخش کودکان در بیمارستآنهای دهلی ایجاد کند.”جامعه نویسندگان و تصویرگران کودک” همچنین در نظر دارد در پارکهای محلی کودکان نیز کتابخانه بسازد (پایگاه ترویج کتابک، ۱۳۸۸).