- نیازهای مربوط به رخ دادهای بحرانی[۲۱]: میگر این نیاز ها را به عنوان کاستی هایی تعیین کردهاست که پیامد های قابل توجه دارند (موریسون و کمپ، ۱۳۸۹).
نیازسنجی[۲۲]: لازمه تنظیم اهداف و تعیین روش برخورد با مشکلات، شناسایی و تحلیل آن ها است. نیازسنجی، مرور نظام مند مشکلات جمعیت هدف که منجر به توافق بر اولویت ها و نحوه تخصیص منابع می شود. بنابرین هدف فرایند نیازسنجی، تنها توصیف مشکلات جمعیت هدف نیست بلکه مشخص کردن فاصله بین پیامدهای موجود و پیامدهای مورد انتظار و تعیین اولویت ها برای استفاده اثربخش از منابع موجود را نیز شامل می شود.
منافع نیازسنجی: انجام نیازسنجی باعث خواهد شد تا مشارکت جامعه در فرایند تصمیم گیری تقویت شود، کار گروهی و مشارکتی ارتقا یابد، مهارت ها و تجارب توسعه یابد، ارتباط با سازمان ها و نهادهای فعال در سطح جامعه تقویت شود و از منابع در اختیار استفاده بهینه شود (شمس و دیگران، ۱۳۹۱).
ضرورت و دلایل نیاز سنجی: برنامه به اطلاعات نیاز دارد لذا نیازسنجی جزء جدایی ناپذیر برنامه ریزی محسوب می شود. نیازسنجی میتواند منتج به شناسایی مقاصد، اهداف و میزان تحقق آن اهداف و مقاصد گردد و بدین لحاظ مبنای برنامه ریزی قرار گیرد.
بنابرین می توان اهمیت و ارزش نیازسنجی را به دلایل زیر شایسته تأمل، توجه و سرمایه گذاری قرار داد:
-
- نیازسنجی مبنای اساسی برای برنامه ریزی است که منتج به شناسایی مقاصد و اهداف و میزان تحقق آن ها میگردد.
-
- ضرورت بهسازی و بازسازی برنامه های آموزشی متناسب با تغییرات و تحولات
-
- ضرورت فراکنشی عمل کردن
-
- توجیه برنامه آموزشی و اخذ اعتبار (منابع لازم و بودجه بندی آن ها و استفاده بهینه از منابع و امکانات)
- فراهم آوردن مبنایی برای پاسخگویی و ارزیابی برنامه (یارمحمدیان، ۱۳۸۵).
نیازسنجی آموزشی[۲۳]: هنگامی که بخواهیم تفاوت سطح دانش، مهارت ها، نگرش ها و تمایلات موجود افراد یا گروه ها را با وضعیت مطلوب تعیین کنیم، نیازهای آموزشی آن ها را شناسایی کرده ایم و نیازسنجی آموزشی انجام داده ایم (فتحی و آجارگاه، ۱۳۸۱). در حوزه آموزش مهارتت های فن آورانه سوال اساسی آن است که جامعه چه چیزی میخواهد، به چه نیاز دارد و چه کاری برای آن می توان انجام داد؟
مراحل انجام نیازسنجی
فرایند نیازسنجی و نیازسنجی، شامل مراحلی است که شروع آن با شناسایی و تحلیل مخاطب است:
-
- شناسایی جمعیت هدف
-
- برنامه ریزی برای انجام نیازسنجی
-
- جمع آوری داده ها با بهره گرفتن از روش های مختلف
-
- اولویت بندی نیازهای شناسایی شده
- ارزیابی اختصاصی اولویت انتخاب شده
ونتلینگ (۱۹۹۶) نیز فرایند آموزش را متشکل از سه جزء اصلی :
۱- برنامه ریزی: تعیین اهداف و چگونگی دستیابی به آن ها
۲- اجرا: انجام عملیات ضروری جهت دستبابی به اهداف
۳- ارزشیابی بررسی میزان موفقیت برنامه در دستیابی به اهداف میداند. او در این مدل نیاز سنجی را جزئی از برنامه ریزی تلقی می کند (ونتلینگ، ۱۹۹۵).
سانی استوت (۱۹۹۳) و مارتاریوس (۱۹۹۶) و جاکوبی بامروف مراحل کارکرد آموزش را به شرح زیر بیان کردهاند.
۱- تعیین نیازهای آموزشی: ریشه مشکلات چیست؟ آیا مشکلات آموزشی است؟
۲- برنامه ریزی آموزشی: طراحی نحوه حل مسئله و یا مشکل به وسیله کارآموزان
۳- اجرا یا پیاده سازی: ایجاد دانش، مهارت و یا نوع رفتار لازم در کارکنان
۴- ارزشیابی: ارزشیابی اثرات دوره و عملکرد کارآموزان به ویژه در محیط واقعی کار (عباس زادگان وترک زاده، ۱۳۷۹)
در شکل زیر مدل مفهومی نیازسنجی آموزشی نشان داده می شود:
فن[۲۴]: در فرهنگ فارسی معین واژه ی فن به صورت های زیر آورده شده است:
-
- آگاهی های مربوط به صنعت یا علم
-
- حال ، گونه
- راه ، روش
فَن واژهای فارسی به معنی راه و روش و شگرد و مهارتهای انجام کاری است. این واژه در ادبیات کهن فارسی معنای سرود و آواز خوب نیز میدادهاست. واژه فن کوتاهشده ی فند است که در فارسی به همان معنای شگرد است و ترفند از آن ساخته شده به معنای «فن شگفتانگیز» (مقا: تردستی). فند دگرگونشده پند است و معنای اصلی پند در فارسی (بهویژه در پارسی میانه)، راه و روش است. واژه فارسی فن به زبان عربی راه یافته و با جمع فنون در فارسی نیز استفاده شدهاست. در عربی فن را بیشتر در همان معنای قدیم فارسیاش یعنی هنر و آوازهخوانی به کار میبرند. مشتق دیگر عربیواری از این واژه یعنی تفنن (آوازها و روشهای گوناگون) در فارسی در معنای تفرج به کار میرود.
فن آوری یا تکنولوژی[۲۵]: شگردها و به کاربردن ابزارها، دستگاهها، ماده ها و فرایندهای گره گشای دشواریهای انسان است. فناوری فعالیتی انسانی است و از همین رو، از دانش و از مهندسی دیرینهتر است.
تکنولوژی ریشه یونانی دارد و از دو واژه تکنیک[۲۶] و منطق[۲۷] تشکیل شده است. تکنیک به معنای هنر، مهارت و آن چیزی است که آفریده دست انسان است و در مقابل آرک[۲۸] به معنای آفریده خدا است. لوجیک یا منطق در یونان قدیم به معنی دانش و خِرد به کار رفتهاست. به این ترتیب میتوان گفت که تکنولوژی به معنای آمیزهی هنر و مهارت با دانش است. میتوان گفت که انسان خردمند در تعامل با طبیعت به قوانین عام آن دست مییابد و با بازآفرینی این قوانین توسط علم و دانش در محیط و شرایط دلخواه کاربردهای مورد نظر خود را ایجاد میکند (محمودنژاد، ۱۳۸۰). در طول تاریخ تعاریف متعددی توسط صاحب نظران در مورد مفهوم تکنولوژی ارائه شدهاست. برخی همچون نژی آن را در معنای ابزاری برای حفظ بقای انسانهای نخستین تعبیر کردهاند و برخی دیگر همچون کلاکستون آن را ابزاری در دست بشر برای تسلط بر محیط دانستهاند.
به طور اختصار تکنولوژی را میتوان به مجموعه دانش و ابزارهایی که بشر برای فائق آمدن بر ضعفها و محدودیتهای جسمی و محیطی خود استفاده میکند تعبیر کرد.
این اصطلاح بر مجموعه «دانش» قابل دسترس برای ساختن ملزومات و مصنوعات از هر نوع، برای پرداختن به حرفه ها و مهارتهای دستی (به استثنای انجا م کارهای مذهبی، جادویی، نظامی و یا آشپزی) و برای استخراج یا جمع آوری انواع مواد (به استثنای موادی که برای خوراک یا برای مراسم مذهبی یا جادویی مورد استفاده قرار میگیرند) دلالت دارد (گولد و کولب، ۱۳۸۴).
در کتاب مبانی و مدیریت فن آوری اطلاعات آمدهاست:
-
- فن آوری به معنی کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظامیافته برای انجام وظایف علمی است
-
- فن آوری را میتوان کلیه دانشها، فرایندها، ابزارها، روشها و سیستمهای به کار رفته در ساخت محصولات و ارائه خدمات تعریف کرد
-
- فن آوری کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است