ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه کفایت ارتباطات است که بر اساس پرسشهای شماره ۵ تا ۸ پرسشنامه سنجیده شده است.
توزیع بهینه قدرت [۱۸]
الف. تعریف مفهومی: در سازمان سالم، توزیع قدرت نفوذ و تاثیرگذاری نسبتا عادلانه است. زیردستان میتوانند در جهت بالا تاثیرگذار باشند و مهمتر از آن هر مافوقی میتواند بر مافوق تاثیر بگذارد در چنین سازمانی، گرچه بدون تردید تعارض میان گروهی مثل هر گروه انسانی مشاهده میشود، ولی مبارزات میان گروهی برای دستیابی به قدرت تلخ و ناخوشایند نیست. همکاری بین افراد جایگزین اعمال اجبار آشکار یا پنهان میشود. همبستگی در روابط متقابل به جای رئیس – مرئوسی مورد توجه قرار میگیرد. در سازمان سالم نفوذ و تاثیرگذاری، نه از مقام شخصیت یا سایر عوامل نامربوط، بلکه از دانایی، شایستگی و داشتن اطلاعات مرتبط با کار سرچشمه میگیرد (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه توزیع بهینه قدرت است که بر اساس پرسشهای شماره ۹ تا ۱۱ پرسشنامه سنجیده شده است.
کاربرد منابع[۱۹]
الف. تعریف مفهومی: وقتی یک شخص سالم در حد استعداد و قابلیت خود کار میکند؛ به عبارت دیگر، نظام اداری او را در جهت هدف و در سطح مقتضی به همکاری برمی انگیزد. در سطح سازمان، سلامت تلویحا میرساند که دروندادهای سیستم، بویژه کارکنان آن، به نحوی اثربخش مورد استفاده قرار میگیرند. هماهنگی کلی در سازمان چنان است که افراد نه بیشتر از حد کار کنند و نه بیکار و باطل میمانند. در سازمان سالم، افراد ممکن است زیاد کار کنند ولی احساس نمیکنند که خلاف میل خود یا علیه خود و سازمان عمل میکنند. میان خواستهای افراد و انتظارات شغلی آنان تناسب وجود دارد. افراد در حد معقولی احساس خودیابی میکنند، به عبارت دیگر، نه تنها در انجام کار خود احساس خوبی دارند بلکه در جریان همکاری با سازمان حس میکنند که شخصا یاد میگیرند، رشد میکنند و شکوفا میشوند (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه کاربرد منابع است که بر اساس پرسشهای شماره ۱۲ تا ۱۵ پرسشنامه سنجیده شده است.
اتحاد و همبستگی[۲۰]
الف. تعریف مفهومی: شخص سالم، کسی است که معنای روشنی از هویت خود دارد و خود را میشناسد و علاوه بر آن خود را دوست دارد. موضع و نگرش او نسبت به زندگی طوری است که حتی وقتی که پارهای از رفتارهایش ناخوشایند یا غیرموثر است، احساس حقارت و خواری نمیکند. بنابرین، سلامت سازمانی بدان معنا است که سازمان خود را میشناسد، اعضای آن به عضویت در آن جذب شده میخواهند در سازمان باقی بمانند، تحت تاثیر آن قرار گیرند و آن را تحت تاثیر قرار دهند (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه اتحاد و همبستگی است که بر اساس پرسشهای شماره ۱۶ تا ۱۹ پرسشنامه سنجیده شده است.
روحیه[۲۱]
الف. تعریف مفهومی: سابقه این مفهوم در ادبیات روانشناختی و جامعهشناسی چنان مبهم است که کاربرد آن را با تردید روبرو میسازد. معنای ضمنی آن رفاه، خوشی یا رضایت است. البته، رضایت برای وجود سلامت کافی نیست. شخص ممکن است ضمن این که با موفقیت، هیجانات، کینهها و تعارضهای درونی خود را نفی کند، اما اظهار کند که احساس رضایت و خوشی میکند. با وجود این، کاربرد مفهوم روحیه در سطح سازمان سودمند است. روحیه عبارت است از حالتی حاصل از احساسات فردی که بر حول آن احساسهای رفاه، رضایت و انبساط خاطر قرار دارد. فقدان روحیه حاصل احساسهای ناراحتی فشارهای ناطلبیده و نارضایتی است (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه روحیه است که بر اساس پرسشهای شماره ۲۰ تا ۲۳ پرسشنامه سنجیده شده است.
نوآوری[۲۲]
الف. تعریف مفهومی: سازمان سالم به ایجاد رویههای جدید، حرکت به سوی هدفهای تازه، تولید فرآوردههای نو، دگرگون سازی خود و متفاوت شدن به مرور زمان گرایش دارد. به عبارتی در مورد چنین سازمانی، میتوان گفت که به جای ثابت و یکنواخت ماندن، رشد و توسعه پیدا کرده و تغییر مییابند. بازسازی و نوسازی خویش، از خصیصه سلامت سازمانی است (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه نوآوری است که بر اساس پرسشهای شماره ۲۴ تا ۲۶ پرسشنامه سنجیده شده است.
خودمختاری[۲۳]
الف. تعریف مفهومی: شخص سالم، با میل و اراده درونی عمل میکند تقریبا از وابستگی به بیرون و متابعت از منابع همچنین از طغیان علیه نهادهای بیرونی نیز بینیاز است. به همین ترتیب، سازمان سالم، به طور منفعل به خواستههای بیرونی عمل نمیکند، و خود را ابزار محیط نمیداند و در عین حال واکنش آن نسبت به محیط، خرابکارانه و طغیان گرانه نیست. به داشتن نوعی استقلال از محیط گرایش دارد و در ضمن این که با محیط تعادل دارد، واکنشهای آن ها را تعیین کننده رفتار خود نمیداند (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه خودمختاری است که بر اساس پرسشهای شماره ۲۷ تا ۲۹ پرسشنامه سنجیده شده است.
سازگاری با محیط[۲۴]
الف. تعریف مفهومی: ویژگیهای خودمختاری و نوآوری حاکی از آن است، که شخص، گروه یا سازمان در ارتباط واقع گرایانه و اثربخش با محیط قرار دارند. وقتی تقاضاهای محیطی و منابع سازمانها با هم همخوانی ندارند، یک رویکرد حل مشکل بازسازی پدید میآید که در آن هر دو محیط و سازمان، از جهاتی تفاوت دارند (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه سازگاری با محیط است که بر اساس پرسشهای شماره ۳۰ تا ۳۳ پرسشنامه سنجیده شده است.
کفایت حل مشکلات[۲۵]
الف. تعریف مفهومی: بالاخره هر ارگانیسم سالمی همیشه دارای فشارها و مواردی از عدم کارایی و اثربخشی است. مسئله بودن یا نبودن مشکلات نیست بلکه نحوه عمل سیستم در رویارویی حل این مشکلات است. آرگریس معتقد است که در یک سیستم اثربخش، حل مشکل با حداقل صرف انرژی صورت میگیرد و مکانیسمهای حل مشکل تضعیف نمیشود، بلکه حفظ و تقویت میشوند. پس یک سازمان با کفایت برای فهم مشکلات موجود، یافتن راه حلهای ممکن، تصمیمگیری از میان راه حلها، اجرا و ارزیابی اثربخشی آن ها، ساختار و رویههای مناسبی در اختیار دارد. چنین سازمانی، عملیات خود را (چه در جهت تحقق هدفها باشد، یا در جهت حفظ و صیانت سیستم، یا برای حل مشکلات انطباق و سازگاری) قابل کنترل تلقی کرده و فعالانه بر مشکلات مربوط فایق میآید. سازمان ضمن تغییر خود باید توانایی انطباق با محیط یا با آن بخش مرتبط با خود از محیط را داشته باشد یا بتواند اختلاف و تفاوت موجود بین خود و محیط را به نحو مؤثری حل کند (علاقه بند، ۱۳۷۸، ص ۱۸-۲۲).
ب. تعریف عملیاتی: میزان کاربرد مؤلفه کفایت حل مشکلات است که بر اساس پرسشهای شماره ۳۴ تا ۳۶ پرسشنامه سنجیده شده است.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه