((کریشنان ۲۰۰۳)[۵۷]، (مایرز و همکاران ۲۰۰۳)[۵۸]، (ریچلت و وانگ ۲۰۱۰)[۵۹] ). باوجوداین، انتظار می رود که این تأثیر محلی بودن ممیز برای مشتریان متنوع با تقسیمات اجرایی یا بخش های جغرافیایی بیشتر، ضعیف شود، زیرا مزیت ممیز مربوط به نزدیکی و مجاورت جغرافیایی به شعبات مرکزی مشتری، برای این مشتریان کمتر میباشد.
مزایای اطلاعاتی ناشی از مجاورت جغرافیایی در زمینههای تصمیمات سهام و عملکرد سرمایه گذاری ((بایک و همکاران ۲۰۱۰)[۶۰]، (بدناروک ۲۰۰۹)[۶۱]، (ایوکوویچ و ویسبنر۲۰۰۵)[۶۲] )، تصمیمات پیشبینی تحلیل گران ((مالوی ۲۰۰۵)[۶۳] )، انتقال دانش ((ادرتش و فلدمان ۱۹۹۶)[۶۴]، ( اودرش و استفان ۱۹۹۶)[۶۵]) و نظارت و مؤثر بودن هیئت تبادل و امنیت امریکا[۶۶](SEC) ((دفوند و همکاران ۲۰۱۱)[۶۷]، (کدیا و راجگوپال ۲۰۱۱)[۶۸] )، به خوبی استناد شده است. اگر نزدیکی و مجاورت جغرافیایی موجب تسهیل انتقال اطلاعات و نظارت می شود، بنابرین ممیزهایی که به مشتریان نزدیکتر هستند باید بهتر بتوانند انگیزه ها و تواناییهای مشتریان برای مدیریت درآمدهای فرصت طلبانه را ارزیابی کنند. این دانش ویژه مشتری برای ممیز ها به منظور برنامه ریزی مؤثر و کارآمد ممیزی ها و شناسایی خطرات مربوطه ممیزی و تفسیر مناسب شواهد ممیزی، مهم میباشد، و به آن ها در وابستگی کمتر به برآوردهای ذهنی مدیریت در زمان ارزیابی گزینه های تعهدی کمک میکند (نچل و همکاران ۲۰۰۷)[۶۹].
همانند بسیاری از تحقیقات دیگر (چانگ و کالاپور۲۰۰۳)[۷۰]، (فرانکل و همکاران ۲۰۰۲)[۷۱]، گزارش جهت دار میتواند برای استنتاج و استنباط در مورد کیفیت ممیزی استفاده شود، و (چوی[۷۲] و همکاران، ۲۰۱۲) از معیارهای کیفی درآمدهای تعهدی به عنوان نماینده ای برای کیفیت ممیزی استفاده میکنند. همانند پارامترهای اصلی مؤثر در کیفیت ممیزی، آنان از دو معیار تعهد احتیاطی استفاده میکنند، که با بهره گرفتن از مواردی که در ادامه ذکر می شود برآورد میشوند. مدل بال- شیواکامار (۲۰۰۶)[۷۳]، که در آن، مناسبت غیرمتقارن در تشخیص سود در مقابل زیان کنترل شده است و شیوه شناسی کوتاری و همکاران (۲۰۰۵)[۷۴]، که در آن، عملکرد شرکت های مربوطه مطابقت داده شده است. برای تکمیل این معیارها، (چوی و همکاران، ۲۰۱۲) از دو معیار دیگر کیفیت تعهدی استفاده کردند: یکی توسط دچوو و دیچو (۲۰۰۲)[۷۵] ساخته شده است و توسط مک نیکلز(۲۰۰۲)[۷۶] اصلاح گردیده است و دیگری توسط فرانسیس، لافوند، اولسون و شیپر(۲۰۰۵)[۷۷] ساخته شده است، که بر روی مؤلفه احتیاطی از کیفیت تعهدی تأکید می کند. انتظار می رود که ممیزهای محلی با دانش بیشتر از مشتری، بتوانند مشتریانش را از درگیر شدن در گزینه های تعهدی پرخاشگرانه بهتر از ممیزهای غیرمحلی باز بدارند. چوی و همکاران، (۲۰۱۲) پیشبینی کردند که مشتریان ممیز های محلی، سطوح پایین تری از تعهد های احتیاطی مطلق و سطوح بالاتری از کیفیت تعهدی را نسبت به ممیزهای غیرمحلی نشان خواهند داد. نتایج تجربی (چوی و همکاران، ۲۰۱۲) که با بهره گرفتن از ۱۲۴۳۹ مشاهده شرکتی جمع آوری شده در سال های ۲۰۰۰-۲۰۰۵ موارد زیر را نشان میدهد. اولاً، بعد از کنترل مجموعه کاملی از متغیرهای اثرگذار بر روی مدیریت درآمدهای فرصت طلبانه، (چوی و همکاران، ۲۰۱۲) در می یافتند که مشتریان ممیزهای محلی، سطح پایین تری از اقلام تعهدی احتیاطی مطلق را گزارش میکنند و دارای سطح بالاتری از کیفیت تعهدی در مقایسه با ممیزهای غیرمحلی میباشند. ثانیاًً، آن ها دریافتند که این روابط نسبتاً ضعیف تر میباشند و برای مشتریان مختلفی با بخش های اجرایی تر یا بخش های جغرافیایی ناپدید میشوند. این شواهد مطابق با این دیدگاه است که مزایای ممیزی آن بزرگتر میباشند زمانی که اطلاعات بین یک شرکت و سهام دارانش شامل ممیزها، منتقل می شود و اغلب در سطح شعبه مرکزی شرکت رخ میدهند و ممیزها کار ممیزی خود را در شعب مرکزی انجام میدهند. برای شرکت های متنوع تر، بخش زیاد تری از عملیات تجاری در چندین محل انجام میشوند. در نتیجه، مزیت اطلاعاتی ممیز از لحاظ نزدیکی جغرافیایی به شعب مرکزی کاهش پیدا میکند. در نهایت، نتایج (چوی و همکاران، ۲۰۱۲) برای کنترل انحراف خودگزینی مربوط به انتخاب های ممیزی محلی در مقابل غیرمحلی، قوی میباشد و نمونه را تنها به مشتریان دفاتر ممیزی محدود میکند که درگیر ممیزی های محلی و غیرمحلی هستند.
در حالی که مسئله نزدیکی جغرافیایی بین عوامل اقتصادی در زمینه ها و متون مختلف بررسی شده است، تحقیقات گذشته به بررسی این مسئله در رابطه با کیفیت ممیزی نپرداخته اند، بجز دفوند و همکاران (۲۰۱۱). باوجوداین، تأکید دفوند و همکاران (۲۰۱۱) بر روی نزدیکی جغرافیایی ممیز- مشتری نمی باشد، بلکه، بر روی نزدیکی جغرافیایی بین دفاتر ممیزی محلی و دفاتر محلی SEC میباشد. شواهد و مدارک فراهم آورده شده تحقیق چوی و همکاران، (۲۰۱۲)این خلأ را پر میکند و به درک بهتر نقش نزدیکی جغرافیایی ممیز-مشتری در توسعه رابطه ممیز- مشتری کمک می کند.
ثانیاًً، این تحقیق به بیان این مطلب کمک می کند که چرا شرکت های بزرگ ممیزی همچنان دفاتر اجرایی خود را در بسیاری از شهر ها توسعه میدهند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که دفاتر محلی غیرمتمرکز موجب کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مشتریان و ممیزها میباشد، و در نتیجه امکان بهبود دانش ویژه مشتری را به ممیزهای دفاتر میدهد. در نهایت، یافته های این تحقیق مورد توجه تنظیم کننده ها قرار خواهد گرفت. تنظیم کنندگان نگران این مطلب میباشند که آیا یک رابطه نزدیک یا پیوند اجتماعی بین ممیز و مشتری برای بی طرفی ممیز زیان آور میباشد. در حالی که برخی از تحقیقات گذشته در مییابند که رابطه راحت و نزدیک به کیفیت ممیزی آسیب می رساند (مثلاً (دیویس و همکاران ۲۰۰۹)[۷۸]، (منون و ویلیامز ۲۰۰۴)[۷۹] )، نتایج این تحقیق نشان میدهد که نزدیک و مجاورت به مشتریان، که موجب افزایش پیوند اجتماعی می شود، میتواند برای کیفیت ممیزی سودمند باشد.