در بسیاری از بورس های دنیا شرکت هایی که کمتر از ۲۵ درصد سهام آن ها، شناور آزاد باشد، از فهرست شرکت های بورسی حذف میشوند. به دلیل آن که اگر مالکان شرکتی نمی خواهند حداقل ۲۵ درصد سهام آن ها بین مردم توزیع شود و می خواهند سهام را برای خود نگه دارند دلیلی برای حضور آ نها در بازار متشکل سرمایه وجود ندارد. در بورس اوراق بهادار سایر کشورها تعریف دقیق، مشخص و یکسانی از سهام شناور آزاد و نحوه محاسبه آن ارائه نشده است؛ اما مسئولان بورس های مختلف آن بخش از سهام هر شرکتی را سهام شناور آزاد می دانند که احتمال بیش تری برای حضور در فرایند معاملات داشته باشد. چون در واقع عرضه و تقاضای این بخش از سهام است که قیمت سهام شرکت را تعیین کرده و قابلیت نقد شوندگی سهام را نشان میدهد و سهام بلوکه شده را به دلیل عدم حضور در فرایند عرضه و تقاضای روزانه در نوسانات قیمت سهام[۶۲] تاثیری نمی دهند. مؤسسه «مورگان استانلی» که یک مؤسسه بینالمللی در زمینه تعیین شاخص است، سهام شناور آزاد را به شکل زیر تعریف کردهاست:
«نسبتی از سهام یک شرکت که در بازار قابل معامله بوده و با اهداف مدیریتی توسط سهام داران استراتژیک نگه داری نشود».
بنابرین در یک تقسیم بندی کلی سهامداران به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) سهامداران استراتژیک: سهام دارانی که معمولاً با اهداف مدیریتی و بلند مدت در سهام شرکتها سرمایه گذاری کرده و سهام متعلق به آن ها جزء سهام شناور آزاد محاسبه نمی شود. معمولاً این سهامداران عبارتند از: دولت، شرکت های وابسته به دولت، صندوق های سرمایه گذاری دولتی، مدیران و اعضاء هیات مدیره شرکت و بستگان آن ها، موسسین شرکت، کارکنان شرکت (که به آن ها سهام وکالتی غیرقابل فروش اعطا شده باشد.) و شرکت های زیر مجموعه (در صورتی که سهام شرکت اصلی را خریداری کرده باشند)
ب) سهامداران غیر استراتژیک: سهام دارانی که هدف اصلی آن ها از خرید و فروش سهام کسب سود بوده و اهداف مدیریتی از خرید سهام یک شرکت نداشته باشند. معمولاً این سهامداران عبارتند از:
اشخاص حقیقی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های بازنشتگی، شرکت های بیمه، صندوق های تامین اجتماعی و … . همان گونه که از مطالب ذکر شده مشخص است، سهام شناور آزاد، آن بخش از سهام منتشره را شامل می شود که در مالکیت سها مداران استراتژیک نباشد. بدین ترتیب لازمه تشخیص میزان سهام شناور آزاد تعریف و تعیین سها مداران مذبور است (خاکپور، ۱۳۸۸).
شرکت «استاندارد اند پورز»، سهام زیر را مشروط بر آن که با مالکیتی بیش از ۵ درصد کل سهام شرکت همراه باشد، شناور آزاد تلقی نمی کند و بدین ترتیب مالکان آن ها را استراتژیک میداند:
۱ – سهام متعلق به دولت و نهادهای دولتی؛
۲ – سهام متعلق به سهام داران کنترل کننده و استراتژیک؛
۳ – سهام متعلق به سهام دارانی که بیش از ۵ درصد سهام شرکت را در اختیار دارند (به استثنای شرکت های سرمایه گذاری، بیمه، شرکت های مالی.
۴ – سهامی که به طور قانونی، بر معاملات آن محدودیت ایجاد شده است، مانند سهام خزانه.
آنچه از ۴ معیار فوق برمی آید، آن است که ملاک اصلی شناور شناخته شدن سهام، مالکیت زیر ۵ درصد مالکان آن است و حتی سهام متعلق به دولت و سها مداران کنترل کننده نیز در صورتی که با مالکیت کم تر از ۵ درصد همراه باشد شناور آزاد شناخته می شود ( خاکپور، ۱۳۸۸).
کارایی دارایی[۶۳]
مفهوم کارایی دارایی یکی از موضوعات اساسی در علم مالی است. از اصطلاح کارایی عموما” برای توصیف وضعیت بازاری که در آن اطلاعات مرتبط با دارایی های مالی در قیمت آن انعکاس مییابد استفاده می شود. اگر چه اقتصاددانان از مفهوم کارایی به عنوان استفاده بهینه از حداقل امکانات درجهت کارایی عملیاتی یاد میکنند، هدف از کارایی در اینجا کارایی اطلاعاتی بازارهای مالی است. مفهوم کارایی دارایی برای اولین بار در سال ۱۹۰۰ در رساله دکترای «بچلایر» مطرح شد. وی در رساله خود به اثر اطلاعات گذشته، حال و آینده بر روی قیمت سهم پرداخته اما هیچ رابطه مشخص و واضحی برای تغییرات قیمت ارائه نداده است. اما طی تحقیقاتی که بر روی قیمت کالاهای کشاورزی انجام داد به این نتیجه رسید که تغییرات قیمت در بازار کالا کاملا تصادفی است ( پیکانی،۱۳۸۸).
علت انجام تحقیقات ، این فرضیه است که آیا بازار سهام در کسب و پردازش اطلاعات ورودی به طور معقول عمل میکند و این که آیا اطلاعات بدون درنگ و بدون تمایل و گرایش خاص در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود یا خیر.
در ادبیات بازار سرمایه کارایی دال بر این است که قیمت دارایی های مالی عموماً بر اساس انتظارات و اطلاعات فعالان بازار شکل میگیرد. به عبارت دیگر، سرمایه گذاران با توجه به اطلاعات و انتظاراتی که از یک دارایی مالی دارند قیمت آن را تعیین میکنند.کارایی دارایی به این موضوع بستگی دارد که آیا قیمت های اوراق بهادار به ارزش ذاتی آن ها نزدیک تر است یا خیر. اگر بازار ارزش اوراق بهادار را مغایر با ارزش ذاتی آن تعیین کند و نتواند بین شرکتهای که کارایی دارند و آن ها که غیرکارا هستند تفاوت قایل شود، چنین بازار سرمایه ای کارا نخواهد بود و منابع کمیاب را به درستی به مصارف صحیح اختصاص نخواهد داد. قیمت سهام یک شرکت در زمان حال بر انتظار سرمایه گذاران در مورد سود سهام و قیمت سهام در آینده مبتنی است. انتظارات مذبور به اطلاعات سرمایه گذاران درباره شرکت و آینده آن بستگی دارد. اکثر مشاوران سرمایه گذاری در این مورد توافق دارند که تنها به دست آوردن اطلاعات، موجب بهینه شدن انتخاب سهام نمی شود. علاوه بر این، قیمت بازار سهام مورد معامله در بورس این اطلاعات را به سرعت منعکس میسازد (پیکانی، ۱۳۸۸).
-
- Fillbeck & Krueger ↑
-
- Deloof ↑
-
- Buttonwood ↑
-
- Ron Lvtrfld ↑
-
- Havoutis ↑
-
- Working Capital ↑
-
- Credit facilities ↑
-
- Remember ensure ↑
-
- Efficiency of working capital ↑
-
- Working Capital Management ↑
-
- Lazaridis & Tryfonidis, 2006 ↑
-
- Profitability ↑
-
- Liquidity Management ↑
-
- Working capital policy ↑
-
- Samiloglu & Demirgunes, 2008 ↑
-
- Cash conversion cycle ↑
-
- Jose,1996 ↑
-
- Cash flow management ↑
-
- Padachi ↑
-
- Ross ↑
-
- Cash flow forecast ↑
-
- Francis,2011 ↑
-
- Company Size ↑
-
- Yoder. T. R, 2006 ↑
-
- Credit standards ↑
-
- Long et.al, 2009 ↑
-
- Lazaridis, I, Tryfondis, D, 2008 ↑
-
- Koumana Kos, D.D, 2008 ↑